احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکرده‌اند.





سقوط کمیسیون انتخابات به دامنِ دولت‌ساز

گزارشگر:احمـد عمـران - ۰۳ قوس ۱۳۹۸

استفاده از قوۀ قهریه در برابر اعتراض‌کننده‌گان به بازشماری آرا در هفت ولایت، نشان از آن دارد که دیگر کمیسیون انتخابات غیرجانب‌دارانه عمل نمی‌کند و به صورتِ واضح به دامنِ دستۀ انتخاباتی «دولت‌ساز» افتاده است. کمیسیون انتخابات به‌تازه‌گی گفته است که برای ادامۀ روند بازشماری آرا در هفت ولایتی که اعتـراض در برابرِ آرای آن‌ها از سوی دسته‌های دیگرِ انتخاباتی وجود دارد، از حکومت کمک خواهد گرفت. چنین هشـداری فقط می‌تواند از سوی نهادی صورت گیرد که دیگر بی‌طرف نیست و استقلالیِت آن زیر سوال رفته است. دیگر نه نتیجۀ انتخابات mandegarمی‌تواند مشروعیت‌آور باشد و نه هم حقانیتِ کمیسیون می‌تواند مورد قبول واقع شود.
دستۀ انتخاباتی «دولت‌ساز» وقتی می‌گوید که اعضای کمیسیون‌های انتخاباتی با رای و نظر نامزدان انتخابات ریاست جمهوری گزینش شده ‌اند، یا خود را به نفهمی می‌زند و یا دیگران را سـاده‌لوح فرض کرده است. این درست است که اعضای کمیسیون‌های انتخاباتی از سوی نامزدان انتخابات ریاست جمهوری گزینش شده ‌اند و هر کدام حقِ رای در انتخاب آن‌ها داشته ‌اند، ولی از کجا معلوم است که آن‌ها طی مدتی که در کمیسیون کار می‌کرده‌ اند، مورد اغفال، تطمیع و یا تهـدید دستۀ انتخاباتی «دولت‌ساز» که تمام قدرت سیاسی و نظامی کشور را در اختیار دارد، قرار نگرفته باشند و همچنان بی‌طرفانه عمل کنند.
اکثریت اعضای کمیسیون انتخابات حالا از آن حرف‌هایی که در روزهای نخستِ برگزاری انتخابات می‌زدند، عدول کرده ‌اند و مواضع‌شان با دستۀ انتخاباتی «دولت‌ساز» هماهنگ شده است. این هماهنگی و سازش از کی و چگونه به ‌وجود آمده است؟ چرا اعضای کمیسیون انتخابات نسبت به فیصلۀ نخسـتینِ خود ـ مبنی این‌که آرای غیربایمتریک شده و بیرون از ساعاتِ انتخابات را ابطال می‌کنند ـ همچنان متعهد نیستند و حالا این آرا را که بدون تردید آرایِ تقلبی و جعلی اند، بازشماری کرده و مورد تأیید قرار می‌دهند؟
گزارشی که شرکت درملوک ـ شرکتی که ماشین‌های بایمتریک را در اختیار کمیسیون انتخابات قرار داده که خود نیز مورد سوءظن قرار دارد ـ نشر کرده، نشان می‌دهد که هزاران رای بیرون از زمان انتخابات، حتا یک روز پیش یا بعد از ششم میزان ثبت ماشین‌های بایمتریک شده است. آیا این رای‌ها رای‌هایِ قابل اعتبار اند؟
نباید دیگران را چنان ساده فرض کرد که حتا چنین مواردی از تقلب را هم تشخیص داده نمی‌توانند. کمیسیون انتخابات این بار خود را با مردمی طرف کرده است که تجربه‌های پُربار از انتخابات‌های گذشته دارند؛ انتخابات‌هایی که هر کدام برای‌شان درس‌های زیادی ارایه کرده و حالا به‌ خوبی با سازوکارهای انتخـابات و انواع تقلب‌هایِ انجام شده آشنایی دارند. در ضمن، کمیسیون انتخابات برای این‌که بیشتر از این خود را مضحکۀ مردم نسـازد، بهتر است به جای چنگ و دندان نشـان دادن به مردمی که با هزار خونِ جگر در انتخابات شرکت کرده و حالا از رای‌هایِ خود حفاظت می‌کنند، متوجه مسوولیت‌های بزرگِ تاریخی خود در قبال نتیجۀ انتخاباتِ عاری از تقلب و جعل‌کاری باشد. یک جا شدن با دستۀ انتخاباتی‌یی که قدرت را به صورتِ غیرمشروع در چنگ گرفته، هیچ آیندۀ درخشانی برای اعضای متقلبِ کمیسیون‌های انتخاباتی رقم زده نمی‌تواند. مگر اعضای کمیسـیون‌های انتخاباتی که حالا سوارِ موترهای زرهی با اسکورت محافظانِ خود هستند، از سرنوشت اعضای گذشتۀ کمیسیون‌های انتخاباتی درس عبرت نگرفته ‌اند؟ آیا نمی‌دانند که در یک چشم برهم زدن ممکن است که در پشت میزِ متهم در دادگاه قرار گیرند؟ همان گونه که اعضای پیشین کمیسیون‌های انتخاباتی قرار گرفتند و مظلومانه از کارنامۀ سیاهِ خود می‌خواستند دفاع کنند؟
اکثر کسـانی که در چوکی قدرت قرار می‌گیرند و به‌اصطلاح فریبِ کش‌وفشِ قدرت را می‌خورند، نمی‌دانند روزی می‌رسد که دیگر در قدرت نیسـتند و ممکن است به عنوان خاطی، اختلاس‌گر، قانون‌شکن و یا ده‌ها مورد دیگر در پشتِ میله‌های زندان باشند. و حتا اگر این اتفـاق‌ها نیفتد، این افراد با وجدان‌های خود چه می‌کنند؟
هر کسی که خطایی و یا جرمی مرتکب می‌شود، حداقل آن خطا و جرم را از خود پوشیده نمی‌تواند. خطا و جرمِ او همیشه با او هست و وجـدان او را ـ اگر چیزی به این نام داشته باشد ـ می‌آزارد. تاریخ برای همین نگاشته می‌شود که مردم از گذشته‌گانِ خود درس بگیرند و نه این‌که سالِ تولد و مرگ‌شان را حفظ کننـد. تاریخ به ما می‌آموزد که عاقبتِ هیچ خطاکار و مجرمی خوب نبوده است. از جانب دیگر، آیا حکومت می‌تواند که از قوۀ قهریه در برابر مـردم استفاده کند؟ مگر ارتش و پولیس از میان همین مردم نیستند؟ آیا مردم در برابر هموطنان‌شان از سـلاح کار خواهند گرفت؟
آن زمان دیگر گذشته که حاکمان می‌توانستند برای خاموش کردن صدای مردم، سربازان را به جانِ آن‌ها بیندازند. حالا زمانِ دیگری است. حالا نیـروهای امنیتی هم از مردم اند و از حق و حقوقِ آن‌ها حمایت و حراست می‌کنند و نه از زمام‌دارانی که تاریخ مصرف‌شان به پایان رسیده و مثل هر چیزِ تاریخ‌گذشته باید به زباله‌دان تاریخ سپرده شوند.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.