سفیـران غنـی پیـامبران فسـاد و ناکـارآمدی

گزارشگر:سـامـانـی - ۱۱ قوس ۱۳۹۸

چندی پیش آقای سیدطیب جواد، سفیر افغانستان در انگلستان از طرف مجلۀ دیپلومات ملقب به دیپلومات برتر آسیا-اوقیانوسیه در سال ۲۰۱۹ گردید.
سیدطیب جواد، جاوید لودین، حکمت خلیل کرزی، بانو ثریا دلیل، محمود صیقل و فرامرز تمنا از بهترین‌های دستگاه دیپلوماسی و سیاست خارجی افغانستان اند که در نهادهای بین‌المللی نقش و مشارکت سازندۀ افغانستان را متبارز کرده و در جلب حمایت‌های جهانی از پروسۀ mandegarحکومت‌داری، دولت‌سازی و ایجاد ثبات نقش فعال ایفا کرده‌اند.
دیپلوماسی، مذاکره، اقناع و لابی‌گری با استفاده از مجاری مختلف، بهترین ابزار برای تطبیق بهینۀ سیاست خارجی و تعامل و تفاهم معنادار با منطقه و جهان می‌باشد. کشورهای ضعیف و کمتر توسعه‌یافته که ظرفیت و پشتوانه‌های لازم قدرت ملی را ندارند، به ظرفیت‌سازی و مسلکی‌سازی دیپلوماسی و تقویت قدرت نرم و گماشتن بهترین و شایسته‌ترین‌ها در سمت‌های دیپلوماتیک توجه می‌کنند و ساختار-کارگزار و مجری پالیسی‌های سیاست خارجی را از دید خطوط، اهداف و استراتژی‌های رسیدن به هدف در هم‌سویی و هماهنگی قرار می‌دهند.
حلقه‌های سیاست خارجی فراتر از یک بیانیه سیاسی و تقسیمات جغرافیایی تبین تیوریک نگردید و چارچوب عملی و تطبیقی مستحکم نیافت و علی‌رغم تلاش‌های جسته و گریختۀ منطقه‌یی و جهانی، افغانستان هنوز اعتماد لازم شرکای منطقه‌یی و جهانی‌اش را در مسایل استراتژیک جلب نکرده و این حکومت حرف جالب و جدید برای طرح در مقیاس منطقه‌یی و جلب همکاری سازندۀ کشورهای منطقه را ندارد؛ اجماع منطقه‌یی و جهانی در مسایل مهم کشوری آن‌گونه که مطرح می‌گردد، شکل نگرفته است.
یکی از مسایل مهم در بحث ساختار-کارگزار و مجری سیاست خارجی وجود افراد شایسته، متخصص، با ظرفیت و خلاق در رأس نماینده‌گی‌های سیاسی افغانستان است که مذاکرات و گفت‌وگوها برای توسعۀ روابط در ابعاد مختلف و حفاظت از منافع اتباع را به گونۀ سالم مدیریت کنند. به استثنای انگشت‌شمار سفیران موفق و دارای کاریزما و جذابیت شخصی و سیاسی مانند آقای جواد، آقای صیقل که جایگاه افغانستان در سطح بین‌المللی را ارتقا بخشیدند، دیگر سفرا غیرمسلکی و ناآشنا با دیپلوماسی، اصول و معیارهای آن می‌باشند.
هنری کسینجر، پدر دیپلوماسی معاصر جهان به این باور است که هنر دیپلوماسی بیرون آوردن فرصت‌ها از دل چالش‌ها و بحران‌ها است. در حکومت وحدت ملی افرادی به حیث سفیر گماشته شدند که الفبای دیپلوماسی، آداب و تشریفات دیپلوماتیک را نمی‌دانند و چنان افرادی به عنوان سفیر و معاون گماشته شدند که به جای نماینده‌گی از کشور و پیش‌برد مقاصد سیاست خارجی و ایجاد فرصت‌ها و ظرفیت‌های برای همکاری و تعامل با نهادهای مختلف کشور میزبان، مصروف بازی‌های سیاسی، سلیقه‌یی، قومی و استفاده‌جویی‌های مالی در داخل سفارت‌ها می‌باشند و عدم آشنایی با روندهای کاری و چگونگی اجراآت هرازگاهی موجب بروز رفتارها، موضع‌گیری‌ها و گفتارهای غیردیپلوماتیک گردیده است؛ عدم آشنایی با اصول و معیارهای قبول شدۀ دیپلوماتیک توسط سفیران غیرمسلکی و بی‌تجربه، بارها خبر ساز شده و ماجرای اخیر احضار و بدرفتاری سفیر افغانستان در پاکستان توسط ادارۀ استخباراتی آن کشور که لزوماً اداره و مرجع احضار سفرا و نماینده‌های سیاسی نمی‌باشد، دال بر عمق و پهنای افتضاح دیپلوماتیک افغانستان است که هر روز از آن نمایش‌نامه‌ها ساخته می‌شود. سفیر افغانستان در آذربایجان به تمام بخش‌های آن سفارت دستور داده تا به زبان پشتو مکاتبه نمایند و یکی از سفرای سابق افغانستان در کانادا در بیوگرافی خود خیاطی را سابقۀ کاری‌اش نوشته بود. در ایران شخصی به حیث سفیر گماشته شده است که او با حوزۀ تمدنی فارسی‌ ستیز تاریخی دارد و این ستیزش را بارها علنی و رسانه‌یی ساخته است. پس از افتتاح سفارت افغانستان در یونان، شخصی کهن سال به حیث سفیر گماشته شد که به سختی توان راه رفتن و شنیدن را داشت. نماینده‌گی دایمی افغانستان در ملل متحد در زمان ماموریت محمود صیقل به لحاظ حضور در بحث‌های مهم سازمان ملل متحد، لابی‌گری موثر در طرح سیاست‌ها و مطالبات جهانی افغانستان و حضور فعال در جلسات ملل متحد دست‌آوردهای قابل توجه به جا گذاشت، اما با تقرر عادله راز که تجربه و ظرفیت کاری لازم در دیپلوماسی جهانی را ندارد، حضور و نماینده‌گی افغانستان در ملل در ضعیف‌ترین وضعیت قرار دارد و در نشست امسال مجمع عمومی ملل متحد نمایندۀ افغانستان ضعیف و فاقد دیدگاه ظاهر شد. تقرر یک جنرال و نظامی به حیث سفیر در امریکا و اروپا که نظم، اساسات و سیستم کاری وجود دارد و منافع ملی به عنوان خطوط برجسته تعریف شده، سفیران دانش و تحلیل کلی و مجموعی از مسایل سیاسی، نظامی، اقتصادی دارند، محل سوال نیست اما در افغانستان تقرر یک جنرال، طبیب و ورزشکار به حیث سفیر افتضاح و رسوایی سیاسی و دیپلوماتیک خلق می‌کند چنانچه بارها تکرار شده است.
محمداشرف غنی، اقتصادمحور شدن سیاست خارجی افغانستان را محور توجه قرار داده، اما سفرا و نماینده‌های سیاسی افغانستان، فهرست حاصلات و تولیدات کشور متبوع و مهمترین صادرات و واردات کشور میزبان را نمی‌دانند چه رسد به لابی‌گری و بازاریابی صادرات افغانستان.
سفرای افغانستان به جایی که به منافغ کلان ملی کار کنند، مصروف لابی‌گری به احزاب و گرایش‌های خاص خود می‌باشند. سپردن سکان و مسوولیت تطبیق اهداف سیاست خارجی به افراد سلیقه‌گرا، کم‌سواد، بی‌اجراآت، پارتی‌باز و فاقد ابتکار، دیپلوماسی افغانستان و جایگاه این کشور در مناسبات منطقه‌یی و جهانی را به شدت تضعیف کرده و فرصت‌های زیادی را به چالش مبدل کرده است. معرفی افراد به حیث سفیر و معاون سفیر بدون سوابق کاری و فهم مسایل دیپلوماتیک و اولویت‌های سیاسی، اقتصادی و امنیتی افغانستان و انتظار کار و بازاریابی برای محصولات و صادرات افغانستان نشانۀ واضح نگرش‌های سیاسی، سلیقه‌یی و غیرمسلکی به دستگاه دیپلوماسی کشور محسوب می‌شود که چنین اقدامات به صورت روز افزون صدمۀ جدی به دیپلوماسی اعتبار و کارایی آن وارد می‌نماید و کشورهای میزبان علاقه‌مند کار و مراوده با سفیران فاقد دیدگاه و کم‌تجربه نمی‌باشند. قول معروف است که می‌گویند شاه و فرمان‌روا برای سفیر و نمایندۀ خود همه چیز را می‌تواند آماده کند اما هوش، استعداد، آینده‌نگری و ظرفیت را نمی‌تواند بدهد و آن در نتیجۀ ممارست، تجربه و تلاش به‌دست می‌آید.
این روزها حرف از اصلاحات و شایسته‌گرایی در وزارت خارجۀ افغانستان زده می‌شود و ظاهراً برخی اقدامات به اصطلاح اصلاحی نیز روی دست گرفته شده است، اما در سطح بالایی و رهبری نماینده‌گی‌های سیاسی و قنسلی به لحاظ ظرفیتی و شایستگی توجه کافی صورت نگرفته و افراد مورد علاقۀ حلقۀ شامل قدرت و وفاداری سیاسی بدون کمترین اعتنا به ظرفیت و تجربۀشان به حیث سفیر و معاون سفیر گماشته می‌شوند. رهبری فعلی وزارت خارجه به دلیل بی‌تجربه بودن و عدم شناخت لازم از کارکردها، قوانین، اولویت‌ها و نیازهای وزارت خارجه نمی‌تواند عامل مثبت تغییر و اصلاح ادارۀ دیپلوماتیک باشد و تعریف سادۀ اصلاح درون سازمانی حکم می‌کند تا از درون سیستم و سازمان طرح اصلاحی ریخته شود و رهبری اصلاحات را نیز لزوماً افراد از درون سازمان عهده‌دار گردند.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.