- ۱۶ قوس ۱۳۹۸
درحالیکه انتخابات ریاستجمهوری افغانستان با چالش مواجه شده است و نامزدانِ معترض در اعتراض به آن اعتراضهای خیابانی، نشستهای خبری و موضعگیریهای سیاسی بهراه انداختهاند تا کمیسیون تحت تأثیرِ یک تیم انتخاباتی نرود و نتایج را به نفع نامزد مشخص به شکل مهندسیشده اعلان نکند؛ بحث صلح با طالبان توسط امریکا از سر گرفته شده است. اگرچه از همان آغاز، موضوعِ انتخابات افغانستان در سیاستِ امریکاییها با بحثِ صلح به شکلِ موازی مطرح شده بود، اکنون نیز به نظر میرسد که ریسمانِ درازِ صلح و انتخابات به شکلِ موازی به سمتوسویهایِ نامعلومی روان شده که در نهایت، ایستگاه پایانیاش را امریکاییها تعیین خواهند کرد.
کمیسیون انتخابات اعلان کرده است در صورتیکه نتواند آرای هفت ولایت را بازشماری کند، نتیجۀ انتخابات را اعلام میدارد و در سوی دیگر، نامزدان معترض خواهانِ توقفِ هر نوع فعالیتِ کمیسیون انتخابات شدهاند که سبب اعلانِ یک نتیجۀ مزورانه باشد. در چنین شرایطی که بحثها بر سرِ انتخابات طولانی شده و کشمکشها شدت یافته، امریکا بار دیگر بحث مذاکراتِ صلح با طالبان را مطرح کرده است. البته تجربه همین بوده که نه بحث صلح و نه هم بحث انتخابات، هیچیک سبب تأخیرِ دیگری نگردیده؛ اما همزمان پیشبردِ دو پروسه زیانهایی را بر هر دویِ آنها وارد نموده است. چنانیکه بهجز نامزدانِ حکومتی که از اصلیتِ بحثِ مذاکره با طالبان خبر داشتند و موضوع انتخابات را به گونۀ بسیار جدی دنبال میکردند؛ نامزدانِ غیرحکومتی در سایۀ مذاکرات صلح، سرد شده و به این اندیشه بودند که گفتوگوها به نتایجی میرسند و ممکن است انتخابات برگزار نشود. به همین دلیل، آنان وارد کارزارهایِ انتخاباتی ـ به گونۀ باید و شاید ـ نشدند. نهتنها نامزدان چنین باوری داشتند که سفیران و دیپلماتهای خارجی نیز در ملاقات با آنان میگفتند که بحث صلح، اولویت اساسیِ امریکاست. همینگونه آقای خلیلزاد در دیدارهایی که با رسانهها و مقاماتِ سیاسی میداشت، بیشتر بر اولویتِ صلح نسبت به انتخابات سخن میگفتـ اگرچه گاهی که مذاکرات به سردی میگرایید، از اهمیتِ هر دو برنامه (صلح و انتخابات) سخن میزد. با این حساب، هم نامزدان و هم مردم افغانستان، انتخابات را جدی نگرفتند و کمیسیونهای انتخاباتی نیز با موضوعِ انتخابات برخورد سیاسی کردند.
با توقفِ مذاکرات از جانبِ آقای ترامپ در آخرین روزهای کارزارهای انتخاباتی در افغانستان، نگاهها به سمتِ آن رفت که انتخابات در افغانستان دایرشدنیست و بازار آن گرم شده؛ اما متأسفانه انتخابات با مشارکتِ اندک و با تقلبِ مضاعف دایر شد و آقای غنی از این فرصت به عنوان یک تختۀ خیز استفاده کرد. او با مهندسی انتخابات توسط کمیسیون و با سوءاستفاده از امکانات دولتی در کمپاینها برای تضمین پیروزی در انتخابات، سبب جدالهای کلانِ انتخاباتی شد. به این ترتیب، نه پروسۀ انتخابات نتیجه داد و نه هم صلح به جایی رسید. اما اکنون از خاکسترِ انتخابات، بار دیگر بحث مذاکراتِ صلح بیرون شده است.
به نظر میرسد که بازی با انتخابات و به درازا کشیده شدنِ آن و همینگونه بحث صلح با طالبان باهم در ارتباط اند و تا زمانی که سرنوشت این گفتوگوها مشخص نشود، سرنوشتِ انتخابات نیز مشخص نمیگردد. اکنون نشانههایی از طولانیشدن جدالهای انتخاباتی دیده میشود که ممکن است این جدالها ولو به فرضِ اعلان نتیجۀ قسمی، تا سال آینده هم دوام کند و این فرصتِ دیگری خواهد بود برای چانهزنی میان امریکا و طالبان. همینگونه بحث صلح با طالبان هنوز خموپیچهایِ زیادی را در پیش دارد و به این ترتیب، شایسته نیست که هم بحثِ انتخابات و هم بحثِ صلح به گروگان گرفته شود و آقای غنی از خیرِ این دو پروسۀ موازی، برای مدتی نامعلوم به شکل غیرقانونی به اعمالِ قدرت ادامه دهد. بنابراین، خوب است که طرح شکلگیری حکومت مشارکتیِ انتخاباتمحور میان نامزدان انتخابات ریاستجمهوری که پیشنهاد شورای نامزدان بوده است، عملی گردد تا در وجود چنین حکومتی که قطعاً هیچ نامزدی در آن برندۀ انتخابات نیست و همه شامل یک حکومتِ مشارکتی در محور نامزدی با بیشترین رای خواهند بود، فرصتی برای روی میز گذاشتنِ بحث صلح با طالبان مساعد شود. در غیر آن، گروگانگیری هر دو پروسه مساوی با تضعیفِ نظام و دولتداری خواهد بود که جز طالبان سودی برای هیچ طرفی نخواهد داشت.
Comments are closed.