گزارشگر:غلامحسن زاهدی - ۲۹ قوس ۱۳۹۸
تقریباً سه ماه پیش به تاریخ ۶ میزان سال ۱۳۹۸ انتخابات ریاستجمهوری در سراسر کشور برگزار گردید. توقع میرفت که نتایج اولیۀ این انتخابات نظربه تقسیم اوقات کمیسیون مستقل انتخابات به موعد آن اعلام شود و مردم از این سراسیمهگی رهایی یابد.
اما باگذشت دو ماه و بیست روز از برگزاری انتخابات ریاستجمهوری، هنوز نتایج ابتدایی آن توسط کمیسیون اعلان نگردیده و مردم در هالۀ ابهام قرار دارند. نمیدانند چه کار کنند، حیران و سرگرداناند و کاملاً زندهگیشان بیبرنامه شدهاند. از کراچیوان گرفته تا نانوا، دکاندار، راننده، سرمایهگذار… در رکود اقتصادی قرار دارند. یعنی همه در حالت شکنندهگی اقتصادی زندهگی میکنند که سخت اسفبار است.
از آنجایی که رییسجمهور همانند رییس فامیل در یک خانواده نقش کلیدی و اساسی ایفا میکند و در نبودشان خانواده به مشکلات امنیتی، اقتصادی، اجتماعی، بیبرنامهگی … مواجه میشوند. بنابراین، رییسجمهور در یک کشور به مثابۀ سرپوش دیگ میماند که از دستبرد و سرقت دیگران جلوگیری و با برنامههای سازنده و دوراندیشانۀ خویش کشور را به سوی ترقی و انکشاف سوق میدهد.
چرا سرمایهگذاری نیست؟
سرمایهگذاری در کشور در بدترین حالت قرار دارد. سرمایهگذاران، تاجران، متشبثان، صنعتکاران و کسبهکاران … از حالت موجود سخت نگران بوده و نمیخواهند در چنین شرایط نامطلوب که همه در فکر فرو رفتهاند، سرمایهگذاری نمایند. در واقع سرمایهگذاری در شرایط کنونی تیر انداختن به تاریکی است و کسی حاضر نیست سرمایهاش را با خطر و ریسک بالا در وضعیت موجود سرمایهگذاری کند.
موضوع اساسی که در سرمایهگذاری از اهمیت و جایگاه ویژه برخوردار است، ثبات وضعیت سیاسی کشور است که متاسفانه ثبات سیاسی در حالت مطلوب آن قرار نداشته و سرمایهگذاران در دولی به سر میبرند. در عین حال معمولاً سرمایهگذاران به منظور سود و بازدهی سرمایهگذاری مینمایند. در شرایطی که نتوانند برعلاوه اصل سرمایه، مفاد به دست آورند، هرگز سرمایهگذاری نموده و فرار سرمایه را ترجیح میدهند. این یک واقعیت انکارناپذیر است که سرمایهگذاران در جای سرمایهگذاری میکنند که ثبات و امنیت وجود داشته باشند تا سوددهی و بهرهوری داشته باشند که در کشور چنین شرایط مطلوب مساعد نیست و اقتصاد با رکود دست و پنجه نرم میکند.
مادامی که از انفسهای اقتصادی وضعیت موجود پرسیده میشوند، در پاسخ سخن از شکایت و گلایه به زبان میآورند و این حالت نگران کننده است. بدون شک اگر وضعیت سیاسی کشور به چنین روند ادامه یابد، به یقین میتوان گفت که وضعیت سرمایهگذاری وخیمتر و بدتر خواهند شد. برعلاوه فرار سرمایه، فرار نیروی متخصص و انسانی نیز متصور است. امیدوارم سیاسیون و کارگزاران سیاسی کشور، به این مشکل رسیدهگی جدی نموده و به زوترین فرصت به این وضعیت بغرنج خاتمه داده تا مردم از سردرگُمی و ابهام نجات یابد و سرمایهگذاران سرمایهی خویش را در زمینههای مختلف جهت بهبود اقتصاد کشور به کار انداخته تا مردم صاحب یک لقمه نان شوند.
Comments are closed.