احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:عبدالمتین فرهمند - ۳۰ قوس ۱۳۹۸
زلمی خلیلزاد در آخرین سفرش به کابل در دیدار با حامد کرزی؛ رییسجمهوری پیشین گفت که صلح با طالبان به مرحله حساس و سرنوشت ساز، نزدیک شده است.
نشانههای دیگر نیز حاکی از آن است که روند صلح امریکا و طالبان به نقطۀ تعیینکننده نزدیک میشود و شاید در آیندهیی نه چندان دور، توافق نهایی در این زمینه به دست آید.
این در حالی است که در هیچ یک از مراحل این روند، عدالت و حقوق قربانیان جنگ، هرگز دغدغه اصلی و موضوع محوری طرفهای مذاکره کننده نبوده است.
به نظر میرسد که هم امریکا و هم دولت افغانستان، عزم دارند تا جنایتهای جنگی طالبان، کشتار بیرویه غیرنظامیان و سایر بیرحمیهای غیرقابل انکار جنگجویان آن گروه را در بیش از دو و نیم دهۀ اخیر، کاملاً نادیده بگیرند و فراموش کنند.
آنها بدون آنکه از سوی قربانیان جنگ، مشروعیت و اعتبار لازم برای نمایندهگی از آنان را در اختیار داشته باشند، به نیابت از غیر نظامیان قربانی خشونتهای طالبان با قاتلان و جنایتکارانی وارد معامله صلحآمیز میشوند که بربنیاد قوانین و قواعد عادلانه باید هزینههای سنگین کشتار فاجعهبار غیر نظامیان بیدفاع و مردم بیگناه به عنوان جنایت جنگی را بپردازند و در پیشگاه عدالت از سوی دادگاههای صالحه، مسوول و محکوم شناخته شوند.
هیچکس نمیتواند ادعا کند که طالبان در جنایتهای هولناک جنگی در افغانستان طی بیش از دو دهه اخیر دست نداشته اند. اسناد و مدارک متقن و مستند و محکمهپسندی در این زمینه وجود دارد که نشان میدهد دست طالبان تا مرفق به خون مردم بیدفاع، آلوده است. کشتارهای سیستماتیک، نسلکشیهای هدفمند با انگیزه قومی و مذهبی، بمبگذاریهای مرگبار، حملات کور، انفجارهای خونین و شبیخونهایی که ناخواسته جان غیرنظامیان را نیز گرفته، بخشی از اعمال و رفتارهای طالبان در زمینه کشتار غیرنظامیان است. بر این پرونده قطور و سنگین در عین حال می توان راهزنی، اختطاف و آدم ربایی، ترور، گردن زدن و تیرباران عمدی مسافران در شاهراه ها را هم افزود.
بنابراین روند صلح نباید ابزاری برای تطهیر طالبان از جنایت های ضد انسانی تکاندهندهیی قرار بگیرد که جنگجویان این گروه در طول سالیان اخیر مرتکب شده اند و رهبران و فرماندهان ارشد نظامیشان نیز از این رویکرد به عنوان بخشی از ابزارهای جنگیشان سود برده و آن را به کار بسته اند.
تا همینجا هم گفتوگوهای صلح یکجانبه امریکا با طالبان، به این گروه، اعتبار و مشروعیت سیاسی اعطا کرده و چهرۀ منحوس و نفرت بار تروریسم وحشی و خون آشام پنهان در پشت نقاب فریبنده سیاست صلحجویانه این گروه را مخفی نگاه داشته است.
اما کشتار غیر نظامیان و جنایتهای عظیم و خوف انگیزی که در این زمینه صورت گرفته، هرگز نمیتواند فراموش شود و نه بخشیده خواهد شد؛ بلکه یکی از پیش نیازهای تأمین صلح واقعی و پایدار، ابتنای صلح بر عدالت است. صلحی که در آن، عدالت، قربانی شود، حقوق انسانی غیر نظامیان، تعلیق و تعطیل گردد و جایگاه آنان به عنوان یکطرف تعیین کننده در توافق صلح، رسماً انکار شود، نمیتواند صلحی واقعی و پایدار باشد.
طالبان نیز باید این پیام قدرتمند را دریابند که در پوشش صلح نمیتوانند از تبعات جنایت هایی که مرتکب شده اند فرار کنند؛ بلکه این مهم باید بخشی از تعهد صلح آن گروه و تضمینی برای صداقت شان در قبال این تعهد باشد؛ زیرا اگر طالبان بپذیرند که در آن دسته از رهبران، فرماندهان جنگی و شبه نظامیان دون پایه شان که مرتکب کشتار و جنایت و نسل کشی و آدمربایی و تیرباران و بمب گذاری ها و طراحی حمله های هولناک انتحاری علیه غیر نظامیان و مردم بی دفاع شده اند، محاکمه و مجازات شوند، تعهد صلح آن گروه باورپذیرتر و پایدارتر خواهد بود و اعتماد و حمایت عمومی به آن که از موجبات بقا و استمرارش خواهد بود، به میزان قابل توجهی افزایش خواهد یافت.
با اینهمه، شاید ناامیدکننده باشد؛ اما واقعیتی است که نمی توان انکار کرد. طالبان نه تنها هیچ اعتنایی نسبت به عدالت و احساس پشیمانی از اعمال ضد انسانی شان در گذشته ندارند؛ بلکه همچنان به کشتار غیر نظامیان در چارچوب بمب گذاری های مرگبار کنار جاده ای، حمله بر مناطق مسکونی، گروگانگیری و آدم ربایی، بستن راه ها و… ادامه می دهند. این نشان می دهد که آغاز گفتگوهای صلح هم نتوانسته رویکرد جنایتکارانه آن گروه در قبال غیر نظامیان و مردم را تغییر دهد و موجب اصلاح رفتار و کردار آن شود. بنابراین، قربانیان هم در زمان جنگ، قربانی بودند و هم قرار است در فرایند صلح، قربانی شوند، و این عمیقاً اسفبار و ناامیدکننده است و چشم انداز صلح را تیره و تار نشان میدهد.
Comments are closed.