احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمد عمران - ۰۲ جدی ۱۳۹۸
اعلام نتایج انتخابات ششم میزان، از سوی کمیسیون انتخابات چیز غیرمنتظره و پیشبینیناپذیر بود. انتظار هم چنین بود که نتایج انتخابات به گونه مهندسی شده و تقلبی اعلام شود. این موضوع را بارها رسانههای کشور و تحلیلگران سیاسی طی سه ماه که از برگزاری انتخابات میگذرد، در گفتهها و نوشتههای خود بازتاب داده بودند. همان روزی که یکی از سران دستههای انتخاباتی ارگ رفت و از اشرف غنی اعلام حمایت کرد و بعد آن طنزی که در یکی از روزنامههای کشور در مورد آن به نشر رسید، نشان میداد که در کمیسیون انتخابات چه گذشته و چه میگذرد. متاسفانه این بازی بار نخست هم نیست که با رای و سرنوشت مردم صورت میگیرد. از همان نخستین انتخابات که مردم هنوز در تبوتاب فضای جدید سیاسی قرار داشتند و حدود ده میلیون به پای صندوقهای رای رفتند؛ اما تا همین سه ماه پیش که سطح مشارکت مردم به چیزی بیشتر از یک ونیم میلیون کاهش یافته، یک تیم مشخص برسرنوشت کشور حاکم بوده است. این تیم مشخص با نامهای متفاوت آجندای واحدی را در افغانستان تعقیب میکرده و میکند. کل هم و غم این تیم، در دست داشتن قدرت سیاسی و مصادرۀ آن به هدفهای سیاسی و قومی بوده است.
ساز و دهل تیم» دولت ساز» برای آن است که خود را به چنین هدفهای ویرانگری نزدیک میبیند؛ ولی این تمام کار نیست. این تیم حالا با توان و قدرت بیشتر تلاش دارد که اذهان عمومی را منحرف کرده و نتایج نهایی را نیز به نام خود رقم زند. تیم» دولت ساز» میداند که برنده شدن آن در نتایج ابتدایی به چه قیمتی تمام شدهاست. هزینه این تیم برای چنین اعلامی بسیار بالا و سرسام آور بودهاست. اگر با چنین امکاناتی این تیم خود را در مهمترین کشورهای جهان هم نامزد میکرد، نتیجه آن همین میشد. اگر نهادی بی طرف و مسوول فقط مصارف انتخاباتی این تیم را بررسی کند، آنگاه فاجعۀ که در انتخابات افغانستان به وقوع پیوسته، مشخص میشود. تیم دولتساز حالا هم دست روی دست نگذاشته که دل اش را به نتایج اولیه خوش کند. این تیم با تمام قدرت فعلا بازی دیگری را آغاز کرده که در کمیسیون شکایات نیز همان برنامۀ را به اجرا بگذارد که در کمیسیون انتخابات به اجرا گذاشت.
تقلب اصلی حالا آغاز شده و نباید فریب ساز و دهل تیم دولت ساز را خورد که کجیهای انتخابات در کمیسیون شکایات راست خواهد شد. خیر. حالا بحث بر سر پیروزی و ناکامی فلان و بهمان دسته انتخاباتی نیست؛ بل بحث اصلی نجات کشور از چنگ یک تیم، تمامیت خواه و غیرملی است. تیمی که تمام ارزشهای جامعه را به پای معاملات شخصی، گروهی و قومی قربانی می کند. حالا تمام نیروهای ملی، وطن دوست و دموکرات باید در یک صف واحد علیه حکومتی ایستاد شوند که قرار است بر اثر جعل و تقلب مثل گذشته بر سرنوشت مردم حاکم شود و کشور را به سوی قهقرا و ویرانی ببرد. حالا وظیفه تمام نیروهای دموکراتیک و ملی فراتر از بحث انتخابات است. افغانستان درشرایط بسیار حساسی قرار دارد. نیروهای خارجی در حال بیرون شدن از کشور اند، امریکاییها با طالبان به هر شکل ممکن که شده به توافق میرسند، کمک های جهانی به افغانستان به صورت بی پیشینه کاهش پیدا میکند. این ها دغدغه های کلانی اند که در برابر جامعه قرار گرفته اند. تیم حاکم به خوبی میداند که چه شرایطی در انتظار افغانستان است. این تیم بدون آن که توانایی مدیریت کشور را داشته باشد فقط میخواهد که قدرت را در افغانستان پس از این اتفاقها قومی و تباری بسازد. البته این نکته را نباید فراموش کرد که قومی و تباری ساختن قدرت این نیست که یک قوم بیشتر از همه در قدرت شریک باشد بل به معنای آن است که یک تیم از چنین عنوانی می تواند بیشترین بهره برداری را به نفع برنامه های سیاسی و اقتصادی خود صورت دهد. هیچ تفکر قوم گرایانه در جهان منافع یک قوم را ضمانت نکرده است. اگر چنین می بود باید دیکتاتورهای جهان چنان سرنوشت شومی نمیداشتند. قوم گرایی و قوم پرستی یک پوشش است که برای غارت و چپاول انجام می شود در حالی که شاید افراد همان قوم در بدترین شرایط ممکن زنده گی کنند. تیم حاکم برنامههای خطرناکی برای افغانستان در سر دارد که نباید اجازه داد آن برنامهها عملی شوند.
بنابراین اکنون نکته اصلی این جاست که انتخابات از راه اصلی و قانونی آن با همه تلاشهای که صورت گرفت، به بیراهه کشانده شد. تیم حاکم سرانجام موفق شد که انتخابات را از مسیر اصلی آن بیرون کند. حالا پرسش این است که آیا میتوان نتیجه چنین انتخاباتی را به عنوان رای مردم پذیرفت؟ در فلسفه سیاسی این سوال از سوالهای کلیدی است که چرا ما ملزم میشویم که سلطه یک عده را به عنوان حاکم بپذیریم. پاسخ فیلسوفان و اندیشهپردازان سیاسی هرچند به این پرسشگونه گون و از منظرهای متفاوت مطرح میشود؛ ولی در یک مورد همه اتفاق نظر دارند و آن این که منافع جمعی حکم میکند که تن به چنین محدودیتی داد. اما وقتی این محدودیت نیز از سوی یک عده نقض میشود، دیگر هیچ مشروعیتی برای این که کی حاکم باشد و یا نباشد، باقی نمی ماند. غضب حاکمیت به معنای غضب قدرت مردم است و چنین چیزی دیگر نه تنها که اخلاقی نیست بل با روحیه و بنیاد های حاکمیت مردم نیز تناقض دارد. پس باید در برابر نتایج تقلبی انتخابات برای نجات کشور و مردم ایستاد و قدرت را دوباره به هر وسیلۀ که ممکن است به مردم برگرداند.
Comments are closed.