احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکرده‌اند.





افغانسـتان در گـردابی هـولنـاک

گزارشگر:احمــد عمران - ۲۴ جدی ۱۳۹۸

به نظر می‌رسد که دوباره گفت‌وگوهای صلحِ امریکا با طالبان به بُن‌بست خورده است و هر دو طرف نمی‌توانند روی تصمیم نهایی امضای توافق‌نامه به نتیجه برسند. منابع متعدد تأیید می‎کنند که طالبان خواهان اعلام آتش‌بس با نیروهای دولتی افغانستان نیستند و تنها می‌خواهند که آتش‌بسِ یک‌جانبه با امریکا داشته باشند؛ اما امریکایی‎ها و ارگ تلاش دارند که طالبان را متقاعد به رعایت آتش‌بس با نیروهای افغانسـتان کنند. ارگ می‌گوید زمانی گفت‌وگوهای صلح نتیجه‌بخش خواهد بود که آتش‌بس کامل در کشور برقرار شود. ولی طالبان نخست خواهان رسیدن به mandegarتوافق با امریکا اند و بعد می‌گویند که گفت‌گوهای خود را با سیاسیونِ افغانستان و نه حکومت آغاز می‌کنند.
این موارد که فعلاً به صورتِ کلی در رسانه‌های مختلف بازتاب یافته، نشان می‌دهند که طرف‌های گفت‌وگوکننده هنوز نتوانسته‌اند به قناعتِ یکدیگر برای امضای توافق‌نامۀ صلح نایل شوند.
این‎که روند گفت‌وگوهای صلحِ امریکا با طالبان تا چه زمانی ادامه خواهد یافت، بیشتر متکی به مسایل جهانی، منطقه‌یی و ملی است. امریکا زمانی به توافق با طالبان رغبت نشـان خواهد داد که به هدف‌های اصلیِ خود در جنگ افغانستان و مانور در عرصۀ سیاست داخلی آن کشور در آستانۀ انتخابات ریاست جمهوری نزدیک شود. در ضمن بحث‌های منطقه‌یی نیز این روزها از حساسیتِ زیادی برخوردار شده اند. به ویژه رو در رویی امریکا با ایران در منطقه، تأثیراتِ خود را بر روند صـلح افغانستان نشان داده است. ایران یکی از بازیگرانِ اصلی در منطقه است و به‌ساده‌گی نمی‌خواهد که اجازه دهد امریکا در جنگِ خود با طالبان به آن هدف‌هایی که برای خود تعیین کرده، برسد. ایران به اندازۀ کافی بر طالبان نفوذ دارد و می‌تواند این گروه را در جهت هدف‌های خود عیـار کند. طالبان هم که بیشتر به دنبال امتیازگیری در سطح منطقه و جهان اند، این موقعیت را به نفعِ خود می‌دانند و منتظرند ببینند که تحولاتِ منطقه به کدام طرف پیش می‌رود و این گروه در این میان چه سهمی را برخواهد داشت.
موضوع انتخابات افغانستان نیز بدون تردید تأثیرات منفیِ خود را بر روند صلح آشکار کرده است. همین که طالبان ارگ را به عنوان بخشی از تلاش‌هایِ صلح به رسمیت نمی‌شناسد، کافی است که پی ببریم یک طرفِ معادله از همین حالا حذف شده تلقی می‌شود. اگر انتخابات در جهتِ درست پیش می‌رفت و تمامیت‌خواهی یک دستۀ انتخاباتی سبب نمی‎شد که سلامتِ آن زیرسوال برود، تا حالا بسیاری از گره‌های مشکل افغانستان حل شده بود. اما به نظر نمی‌رسد که تا زمان حل مشکل انتخابات افغانستان، طالبان بخواهند پشتِ میز مذاکره با نماینده‌گان ارگ و یا جناح‌های سیاسی افغانستان بنشینند.
نشست چین که قرار بود ماه‌ها پیش برگزار شود، به دلایلِ نامعلوم برگزار نشد. بسیاری از کشورهای منطقه که تلاش داشتند در روند صلح همکاری کنند، حالا با تنش‌هایی که در منطقه به وجود آمده، کمتر به معضلِ افغانستان علاقه نشان می‌دهند. امریکا نیز که اصلی‌ترین بازیگر سیاست‌های افغانستان است، بیشتر این روزها درگیر مسایل ایران و انتخاباتِ خود است تا این‌که به موضوع افغانستان به صورتِ جـدی فکر کند. تنها امید مردم افغانستان به جناح‌ها و نیروهای سیاسیِ داخلی است که بتوانند گره کورِ مشکل افغانستان را با انگشت تدبیر باز کننـد. اما این‌جا نیز یک مشکلِ کلان وجود دارد و آن فردی به نام اشرف غنی و اطرافیانِ اوست که تمام قدرت را به صورتِ یکه‌تازانه در اختیار گرفته و نمی‌خواهد که افغانستان از بحران کنونی بیرون شود.
برای حکومت آقای غنی حتا همان مشروعیت نیم‌بند سیاسیِ توافق‌نامۀ حکومت وحدت ملی نیز باقی نمانده است. شاید در طول چهل سال گذشته، نامشروع‌تر و بی‌پشتوانه‌تر از حکومت فعلی در افغانستان حکومتی به ظهور نرسیده باشد. رژیم طالبان با همۀ مشکلات و عقب‌مانده‌گی‌هایی که به آن مبتلا بود، باز از حکومتِ آقای غنی مشروعیتِ بیشتری داشت و لااقل به زور شلاق و کیبل می‌توانست حاکمیتِ خود را تثبیت کند. اما برای آقای غنی و حکومت او، به جز شعار و چپاولِ دارایی‌های عامه، دیگر هیچ توش و برنامه‌یی باقی نمانده است. وزیران آقای غنی، یکی پس از دیگری به بهانه‌های مختلف از او جدا می‌شوند و راه خود را می‌روند. سه قوای اصلی که باید در هماهنگی یکدیگر کشور را مدیریت کنند، به جانِ هم افتاده اند و هر روز رسوایی‌های همدیگر را رسانه‌یی می‌کنند. مردم اما بلاتکلیف با هزاران مشکلی که دارند، نمی‌دانند کدام در را دق‌الباب کنند و برای حل مشکلات‌شان به کدام مرجع سر بزنند.
افغانستان روزهای سخت و دشواری را از سر می‌گذراند. از یک‌سو درگیر ناامنی و جنگ است و از سوی دیگر در چنگ حکومتی که فقط به خواست‌ها و هدف‎‌های خود می‌اندیشد. در این میان، اگر نیروهای سیاسیِ موجود طرح بدیلی را ارایه نکنند که از سوی مردم مورد حمایت قرار گیرد، بدون شک افغانستان در گرداب بسیار خطرناکی سقوط خواهد کرد.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.