احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۱۸ دلو ۱۳۹۹
نجمان زمانی
نظارت تعلیمی فرایندی است که آموزگاران بهتنهایی و با همکاری سایر معلمان، مسوولیتهای حرفهای خودرا بهعنوان عاملان تغییر در فرایند یاددهی و یادگیری بررسی، نوسازی و… گسترش میدهند و از این طریق دانش، مهارت و نگرش لازم را برای تفکر برنامهریزی و عمل حرفهای خوب با شاگردان و همکاران را در تمام مراحل تدریس بهطور انتقادی کسب و ارتقاء میدهند.
نظارت، مفهوم عام و کلی دارد؛ بدین معنا که در همه سازمانها و مؤسسات ـ اعم از ساده تا پیچیده، انتفاعی و اجتماعی، بزرگ و کوچک، دولتی یا خصوصی، سنتی یا مدرن و پیشرفته و مجهزـ کاربرد دارد. ثبات و ادامۀ حیات هر سازمانی بهنوعی مستلزم نظارت است. تعلیم و تربیه که یکی از پیچیدهترین سازمانهای انسانی است برای حفظ و تداوم فعالیتهای آموزشی و نیل به اهدافش همواره به نظارت و رهنمایی نیاز داشته و دارد. نظارت و راهنمایی آموزشی یا تعلیمی، در تعلیم و تربیه، یکی از برنامههای رسمی و سازمانی است که از اهمیت و جایگاه بهخصوص و فوقالعادهای برخوردار میباشد که با تطبیق درست و اساسی آن تدریس و یادگیری، مدیریت آموزشی، مشاوره و راهنمایی در نهادهای تعلیمی به وجه احسن آن بهپیش میرود؛ درحالیکه عدم آن باعث از هم گسیختهگی برنامههای آموزشی میشود و رسیدن به اهداف را دشوار میکند.
نظارت تعلیمی از وظایف مهمی است که برای ادارۀ نظام تعلیمی و مکاتب ضرورت دارد و هدف اصلی آن اصلاح و بهبود وضع تعلیمی است. وجود کارکردهای نظارت و کیفیت تداوم آنها در تحقق هدفهای تعلیمی، نقش تعیینکنندهای دارد. امروزه ناظران تعلیمی در اکثر نظامهای پیشرفتهای تعلیمی با معلمان و به کمک آنها کار و فعالیت میکنند و از طریق همکاری حرفهای، تلاش در ارتقای کیفیت عملکرد معلمان و رفع مشکلات آنان دارند. در ابتدا کارکردهای نظارت تعلیمی خیلی ساده و هدف اصلی آن تفتیش و بازرسی نهادهای تعلیمی بهویژه مکاتب بود. بهعبارت دیگر، نظارت تعلیمی بیشتر در قالب نقصیابی، تنبیه، تهدید، بازجویی، بررسی اداری و گزارشدهی انجام میگرفت؛ اما امروزه نظارت تعلیمی در نظامهای پیشرفته و بروز تحولات زیادی کرده است. پیشکسوتان تعلیم و تربیه، کارکردهای معتددی را برای آن قایل شدهاند که در این نوشته، به برخی از آنها بهصورت شماره وار پرداخته میشود.
– تببین رسالت عمومی مکتب
– مدیریت و رهبری برنامههای آموزشی و تعلیمی مکتب
– گفتوگو با معلمان
– بالابردن رشد حرفهای معلمان
– تعیین شاخصهای کیفیت و اثربخشی فرایند آموزش در مکتب
– نقش تعیینکننده در استفادۀ بهینه از امکانات
– رهبری و جهتدهی تغییرات آموزشی
– بهکارگیری درست نظریهها و روشهای جدید در آموزش و یادگیری
– نقد سازنده و بیان نقاط ضعف و قوت
– محور قرارگرفتن شاگردان…
“وایلز” یکی از کارشناسان مطرح عرصۀ تعلیم و تربیه، هدف اصلی نظارت تعلیمی را اصلاح برنامه درسی، اصلاح روش تدریس، آموزش معلمان، تشویق به استفاده از مواد درسی هنگام تدریس، انجام ارزشیابی موثرتر، افزایش مشارکت جامعه در رشد و توسعۀ برنامۀ مکتب و همچنین اصلاح شرایط یادگیری شاگردان بیان میکند.
باوجود اهمیتی که نظارت تعلیمی در اصلاح و بهبود فرایند یاددهی و یادگیری دارد، با آنهم متأسفانه جای این مهم در نظام تعلیمی افغانستان بهکلی خالیست و در مدت بیستسال گذشته وزارت معارف نتواسته هستههای نظارت تعلیم را بهصورت کارآمد و اثربخش در این وزارت فعال سازد. در ساختار کنونی وزارت معارف، یک ریاست عمومی با ساختار عریض و طویلی اداری بهنام ریاست عمومی نظارت تعلیمی هست؛ اما این ریاست در ابعاد مختلف دارای مشکلات فراوانی است. از لحاظ تئوری؛ نظریۀ حاکم بر این ریاست و فعالیتهای آن برمیگردد به دهۀ نخست قرن بیستم که نگاه نظارتی آن در نهادهای تعلیمی و بهخصوص مکاتب کشور مستبدانه، بازرسی اداری، عقدهگشایی، تهدید، و اجرای اجباری میباشد. از سوی دیگر نیروی انسانی که بهعنوان ناظران تعلیمی در سطح شهرها و ولسوالیهای کشور بهعنوان اعضای نظارت تعلیمی از سوی این ریاست بهکار گماشته شدهاند، اکثراً افراد کهنسال و ضعیف، غیرحرفهای و بعضاً با تحصیلات حداقل و غیر کارآمد میباشند. در روش نظارت و ارزیابی نیز این ریاست با چالشهای زیادی مواجه است و روش نظارتی در معارف کشور همانطوری که قبلاً ذکر آن رفت، برمیگردد به اوایل قرن بیستم میلادی که شدیداً کهنه، انگیزهکش و نا کارآمد است.
بهصراحت میتوان گفت که فرایند نظارت تعلیمی در معارف کشور مریض است و نیاز به درمان دارد و اگر وزارت معارف همچنان اهمیت این موضوع را در نظر نگیرد و همینگونه ادامه دهد؛ نظام تعلیمی کشور در بخش بازدهی و ارزیابی، شاهد هیچگونه پیشرفت و تغییر مثبتی نخواهد بود.
بناً رهبری وزارت معارف در قبال اصلاح و بهبود فرایند تدریس و یادگیری، ارتقای کیفیت برنامههای درسی و پیشرفت شاگردان کشور هم از لحاظ سازمانی و هم بهدلیل تعهد اخلاقی مسوول اند باید از هر اقدام و عملی که با آنان کمک میکند تا مسوولیتشان را بهتر انجام دهند مشتاقانه استقبال کنند و از هر وسیله و روشی که موجب میشود نتایج بهتری بهدست آورند استفاده کنند؛ مانند روش نظارت بالینی که بر اساس دیدگاههای امروزی تعلیم و تربیه استوار است و رویکرد نظارتی آن اثربخش میباشد.
Comments are closed.