احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
نویسنده:عبدالقادر فقیر زاده - ۲۳ سرطان ۱۴۰۰
پاکستان، از قدرتهای منطقهای و یکی از کشورهای تأثیرگذاردر پروسۀ صلح افغانستان پنیداشته می شود. نقش و تأثیرگذاری پاکستان ناشی از ارتباطات مستحکم او با گروه طالبان میباشد. گروه طالبان از بدو ایجاد و تاکنون مورد حمایتهای همهجانبهی این کشور بوده است. ادعاهایی از سوی برخی سیاسیون و مقامهای دولت افغانستان مطرح است که از زندهگی خانوادههای رهبران و جنگجویان گروه طالبان گرفته، تا تجهیز، تمویل و حمایتهای صحی جنگجویان این گروه در آن کشور صورت میگیرد؛ چیزی که مقامات پاکستانی هم آن را رد نمیکنند. در دنیای سیاست اما هر رابطهای بر اساس منفعتها شکل میگیرد و دادوستد میان طالبان و پاکستان نیز از این امر مستثنی نیست.
با اعلام زمان خروج نیروهای خارجی از کشور، عملیات تهاجمی گروه طالبان تشدید یافت و به دهها ولسوالی در ولایات مختلف کشور به تصرف این گروه درآمد. حتی عملیات تهاجمی گروه طالبان فراتر از شهرستانها به قصد تصرف مراکز شهرها نیز گسترش یافت، به عنوان مثال؛ در آخرین تلاش گروه طالبان به قصد تسلط ولایت بادغیس به مرکز این ولایت(قلعه نو)حمله کردند که با برخورد تند نیروهای امنیتی مواجه شدند.
اعتراف شیخ رشید احمد، وزیر داخلهی پاکستان که گفته است؛ خانوادههای طالبان و دیگران در پاکستان بسر میبرند و زخمیها و اجساد این گروه در آن کشور منتقل میشوند، عمق روابط میان گروه طالبان و پاکستان را بیان میکند. از همینرو، برخی از سیاسیون و مقامهای دولت افغانستان میگویند که پاکستان از پیشرفت نظامی این گروه در افغانستان خوشحال هستند.
اما پرسشی که مطرح است این است که پاکستان چه منفعتی از پیشروی نظامی طالبان دارد؟ و آیا صلح در افغانستان منافع پاکستان را تضمین میکند یا تخریب؟
از قراین پیداست که پیشروی طالبان، توأم با جنگ است و طالبان تسلط به افغانستان را از رهگذر نظامی و جنگ میپندارند، از همینرو است که میز مذاکرات دوحه و استانبول خالی و به چالش کشیده شده است. اگر رویکرد جنگی طالبان ادامه یابد،کتلهی انسانی بومی و دولتی به حیث مانع اصلی اینگروه و در برابر اینها قد علم خواهد کرد و آتش جنگ در این جغرافیا افروختهتر میگردد که در این صورت، حاکمیت جنگ در جغرافیای افغانستان مانع اصلی سیاستهای اقتصادی را که پاکستان به نسبت آسیای میانه دنبال میکند، خواهد بود.
با رویکار آمدن حکومت جدید در پاکستان و گزینش عمران خان به حیث نخست وزیر این کشور، بیشترینه امیدواریها بر این میرفت که تغییر در سیاست و رویکرد پاکستان در برابر افغانستان به وجود بیاید و پاکستان ستراتیژی حمایت جنگ را کنار گذاشته و افغانستان را از دریچۀ صلح ببیند.
پاکستان هم سعی کرد که همپا با ورود عمران خان به عرصه اصلی سیاست آن کشور، خوشبینیهایی را نسبت به سیاست افغانستان ایجاد کند و از چرخش رویکرد سیاست خارجی آن کشور در قبال افغانستان سخن گفته شده است. حتی برخی سیاسیون و مقامهای دولت افغانستان طی سفرهای رسمی و جداگانه به دعوت پاکستان به آن کشور سفر کرده و با مقامهای ارشد آن دیدار و در محور صلح و امنیت در منطقه و افغانستان گفتوگو کردند و بارها مقامات پاکستانی از تغییر رویکرد و استراتیژی سیاسی پاکستان به نسبت قضایای افغانستان نیز در این مدت سخن گفته است؛ از جمله این که پاکستان مسیری را در اسلام آباد به نام احمدشاه مسعود قهرمان ملی افغانستان نام گذاری می کند؛ شبیه اقدامی که در سال جاری میلادی در فرانسه شد. با اینحال، در طول تاریخ، سیاست اعلامی و اعمالی پاکستان در برابر افغانستان همواره در یک خط مستقیم نبوده و همواره در جهت مخالف همدیگر حرکت کرده است. حتی در آخرین اظهارات مقامهای پاکستانی از تغییر رویکرد پاکستان و عدم حمایت آنکشور از گروه طالبان سخن گفته شد، اما عملاً شاهد هستیم که این چنین نیست؛ اما نکته این است که پاکستان در صورتی میتواند از افغانستان منفعت ببرد که به پروسهی صلح افغانستان کمک کند و تلاش نماید تا صلح افغانستان نتیجه بدهد. این تنها راهی است که میتواند پاکستان در همسایهگی کشور با ثبات، منافع و سیاست اقتصادی خودرا در افغانستان و آسیای میانه پیش ببرد. بدون شک که صلح دولت افغانستان با طالبان میتواند یک دیپلماسی بُرد-بُرد برای افغانستان و پاکستان باشد که منافع یکدیگر را تأمین و تضمین میکنند. با توجه به منافع پاکستان در افغانستان و منافع افغانستان که همانا استقرار صلح پایدار و تأمین عدالت است، انتظار میرود که اسلامآباد از رهگذر صلح افغانستان، به منافع خودش دسترسی پیداکند..
با توجه به تأثیرگذاری پاکستان بر گروه طالبان، امید میرود که این کشور فشارهای لازم را بر این گروه وارد کند و مسألهی صلح افغانستان مجرای سیاسی حل شود. پاکستان تلاش کند تا جایگاه سیاسی طالبان در حکومت آینده افغانستان از راه گفتوگو و مذاکرات صلح تثبیت، روابط دوستانهتر آنکشور با افغانستان تأمین و منافع شان در منطقه حفظ شود. این یعنی اینکه عمران خان باید در عمل نشان بدهد که سیاست آن کشور در قبال افغانستان به شکل بنیادین تغییر کرده است. در غیر آن تا زمانی که پاکستان تغییر نکند و به افغانستان از در دوستی و اعتمادسازی به پیش نیاید، صلح تنها در افغانستان به وجود نمی آید که پاکستان نیز گرفتار بلاهایی از این دست خواهد شد.
Comments are closed.