منابع خبر
زمانی که یک خبر نشر میگردد، صرف نظر از این که خبرنگار مشهور آن را گزارش داده و یا منبع معتبر نشر نموده است؛ مخاطبان همواره میخواهند بدانند که منبع خبر کیست، چیست و کجاست؟ یعنی تنها به اینکه رسانهای معتبر یک خبر را منتشر میکند یا خبرنگار مشهور گزارش داده، دلیل نمیشود که منبع خبر ذکر نگردد؛ با این که اگر منبع به دلایل امنیتی یا شخصی نخواهد نامش فاش شود. اگر منبع نخواهد نامش گرفته شود باید در خبر بهصورت واضح این موضوع بازتاب داده شود.
منابع خبر کدامها هستند؟
چشم دید خبرنگار
در خیلی از مواقع دیده شده که خبرنگارها خود را به محل واقعه یا محفل رسانیده و آنچه دیدهاند و یا میبینند را گزارش میدهند، که این نوع خبرنگاری یا خبر مستقیم و به اصطلاح خبر دست اول است. به شرطی که خبرنگار با یکی از همکاران رسانهایی خود بهصورت مستقیم در محل وقوع یک رویداد حضور داشته و وقایع را ثبت کرده باشد.
این نوع خبرها شامل مصاحبهها و حضور در نشستها و کنفرانسهای خبری نیز میشود. در این حالت، رسانه از دیگران نقل قول نمیکند، بلکه خبرنگارش منبع مستقیم است و در خبرنگاری چنین اخبار که خبرنگار خودش شاهد میباشد، اهمیت به سزایی دارد. در نشرات اکثر تلویزیونهای معتبر دیده میشود که خبرنگار، به دهها مشکل و قبول خطرات فراوان خود را به محل حادثه میرساند و آنچه اتفاق افتاده یا در جریان است را گزارش میدهد.
خبرنگارهای جنگ،گردهم آییها، تظاهرات، انتخاباتها، کنفرانسها و نشستها، مسابقات ورزشی و حادثات طبیعی شهرت فراوان دارند و دیده شده است که خبرنگارها در دهها جنگ و ضدوخورد قربانی نیز گردیدهاند. آمارهایی که همه ساله از طرف نهادهای حامی خبرنگارها منتشر میشود، حاوی یک رقم درشت تلفات و صدمات خبرنگارها در حالت اجرای وظیفه میباشد. نقل قولی معروف وجود دارد که ژورنالیستان بعد از سربازان بیشترین قربانیان مسلکی در یک جنگاند، یعنی در میان دکتوران که زخمیهای جنگ را تداوی میکنند و کارمندان صحی و خدماتی، ژورنالیستان بعد از نظامیان بیشترین قربانی را متقبل میشوند. حضور خبرنگار در چنین صحنهها، توام با مشکلات نیز است و اگر این حضور با نشر مستقیم تلویزیونی یا رادیویی همراه باشد، به چالشهایش میافزاید. در دهها گردهم آیی دیده شده که جریانات سیاسی، نهادها یا اشخاص با استفاده از نشر مستقیم پیام خود را میرسانند و یا هم صرف بهخاطر شوخی به خبرنگار مزاحمت ایجاد میکنند و یا هم خبرنگار و همراهانش اشتباهاتی را مرتکب میشوند که ترمیم آن دشوار میباشد.
شاهدان عینی
زمانیکه یک حادثه رخ میدهد یا اطلاعاتی که اهمیت خبری دارد به یک خبرنگار میرسد، وی سعی میکند خود را به محل حادثه برساند، ولی اگر محل حادثه دور و یا بنابر دلایلی رسیدن به محل ناممکن باشد و یا خبرنگار دیرتر به محل برسد، در آنصورت شاهدان عینی منابع سودمند بهشمار میآیند و خبرنگار به چشمدید آنها متوسل شده و گزارش خود را تکمیل میکند. شاهدان عینی برای خبرنگارها و یا رسانههای که مشکل مالی دارند، بسیار مفیداند. چون با یک تماس تلیفونی از مصارف گزاف سفر خبرنگار و تلف شدن وقت جلوگیری میشود. اما در اطلاعات شاهدان عینی کمیها و نکاتی وجود دارد که ژورنالیست باید با زیرکی متوجه آن باشد. شاهدان بیشتر زیر تاثیر احساسات و عواطف قرار میداشته باشند. بهخصوص اگر در اثر یک حادثه متضرر شده باشند و یا هیجان به ایشان دست داده باشد. خبرنگار اگر با یک شخص که در اثر زلزله خانوادهاش را از دست داده باشد مصاحبه مینماید، توقع نباید داشت که وی حالت روانی خوبی دارد و آنچه بیان میکند واقعبینانه است، بلکه وی بیشتر درد خود را بیان مینماید و ممکن در ارقام، احصاییهها و جواب به چراییها اشتباهاتی را مرتکب شود و یا هم اتهام وارد نماید. بعضاً شاهدان عینی به نحوی به خود سانسوری متوسل میشوند، چون از مقامات دولتی و یا محلی هراس دارند؛ بنابر این حادثات را آنچنان که اتفاق افتاده است، بیان نمیتوانند و یا هم تحریف مینمایند.
اگر شاهد عینی یک فرد عادی کشور باشد، در جواب به پرسشهای “کَی و کجا” دقت لازم بهخرج نمیدهد، بنابر این خبرنگار باید در این قسمت بسیار محتاط باشد؛ بهخصوص در کشور ما اکثریت خبرنگارها بدون کدام نیت سو، در قسمت وقت دقیق حادثه، بیاحتیاطی میکنند. مانند اینکه میگویند “دیروز یا پریروز اتفاق افتاد” در حالیکه ممکن از وقوع حادثه یک هفته گذشته باشد. یک شاهد عینی میتواند شخص دستوری یک حزب، نهاد یا حکومت و دولت باشد، که بهگونهی عمدی خود را به حیث شاهد ماجرا معرفی میکند، تا حقیقت را طور دیگر بیان کند و یا بهصورت عمدی تصمیم انحراف افکار عامه را دارد.
شاهدان عینی که بیشتر مردم محلاند، لهجههای گوناگون دارند و برای یک رسانه تصویری یا صوتی که نشرات سراسری دارد استعمال تعدادی از واژهها و اصطلاحات مردم عام یک محل ناآشنا بهنظر میرسد و مخاطبان نمیتوانند مطلب را به خوبی درک کنند؛ در این صورت تلویزیونها به زیر نویس متوسل میشوند و گردانندهگان رادیوها مجبورند تا حرفهای شاهد را بازخوانی نمایند. خبرنگارهایی که در نشرات چاپی کار میکنند، میتوانند گفتههای شاهدان را ویراستاری کنند؛ اما دقت لازم بهکار است تا با استفاده از لغات مناسبتر و عام فهم اصل خبر یا چشم دید را منحرف نسازند.
دولتها، حکومتها، احزاب و نهادها
مقامات حکومتی، دولتی، احزاب سیاسی و نهادها یکی از منابع اساسی خبر بهشمار میروند. چون آنها دوست دارند تا مسایل و قضایا را از زاویه دید خویش به رسانهها و از طریق رسانهها به عام مردم برسانند.
دولتها، حکومتها، احزاب و یا نهادها، اخبار، موضع گیریها، معلومات و یا دست آوردهایشان را توسط خبر مطبوعاتی ، اعلامیهها، نوشتار و گفتارهای ثبت شده، با استفاده از انواع گوناگون وسایل ارتباط جمعی به اطلاع عام میرسانند. خبر مطبوعاتی به شیوههای گوناگون نوشته میشود، ولی عامترین آن در جهان امروز بهشکلی است که در ورق رسمی درج میگردد. نخست عنوان بعد تاریخ نشر و به تعقیب آن یک سطر خبری میآید. در سطرهای دوم و سوم نقل قول هایی از مقامات مسئول نوشته و در قسمت پایانی مطالب معلوماتی منحیث پس منتظر زیر عنوان جداگانه آورده میشود. بسیاری از مواقع در اخیر خبر مطبوعاتی نام، موقف، شمارههای تماس اشخاصی درج میگردد، که اگر خبرنگار یا مدیر مسئول بخواهد جزییات بیشتر را دریافت کند به آنها مراجعه نماید و یا هم اگر رسانه صوتی یا تصویری علاقهمند مصاحبه با شخصی که حرفهایش نقل قول شده یا یکی از اعضای نهاد انجام دهد، با آن منبع در تماس شود.
عدهای از مراجع خبرهای مطبوعاتی، ساعت نشر را نیز درج میکنند. طوریکه یک خبر به رسانهها ارسال میگردد، اما وقت نشر آن نیز قید میشود و نوشته میکنند که برای نشر فوری یا نشر آن بعد از تاخیر مجاز میباشد. خبرنگارها به خبرهای مطبوعاتی نهادهای مسئول اهمیت و اعتبار زیاد قایلاند، زیرا از یک منبع رسمی دریافت میشود، اما همهی آنها چنین نیستند؛ بلکه عدهای، بهویژه دستگاههای خود کامه به انحراف اذهان عامه و یا پوشانیدن حقایق مهارت دارند و از طریق رسانهها با پخش اطلاعات نادرست یا تحریف شده میخواهند با ذهنیت عامه بازی کنند.
ژورنالیست در حالیکه از معلومات دولتها، حکومتها، احزاب، نهادها یا ارگانهای مسئول اطلاعات را برای تکمیل خبر بهدست میآورند، متوجه باشد تا وسیله تبلیغات قرار نگیرد و به اعتبار خویش صدمه نرساند. اگرچه خبرنگار منبع را ذکر میکند، اما پخش اطلاعات نادرست هم به منبع صدمه میرساند و هم شهرت ژورنالیست را زیر سوال میبرد.
یکی از نمونههای پخش اطلاعات نادرست معاصر در آستانه حمله ایالات متحده مریکا به عراق در ۲۰ مارچ ۲۰۰۳ را میتوان برشمرد. طوریکه رسانههای جهان غرب بهویژه ایالات متحده امریکا گزارشات فراوان مبنی بر داشتن سلاح هستهای در زراد خانههای حکومت صدام حسین را پخش میکردند و سرخط بیشترین رسانهها و روزنامهها همین موضوع بود. زمانیکه ایالات متحده امریکا به عراق حمله و رژیم را سرنگون کرد، نیروهای آن کشور و متخصصین جهان هرچه جستوجو نمودند، موفق به دریافت نشانهای از سلاح اتومی نشدند. روزنامه مشهور نیویارک تایمز سرمقالهای نوشت و به اشتباهی که در این راه مرتکب شده بود، اعتراف نمود. سپس رسانههای مشهور جهان برنامهها ساختند و گزارشات خبرنگارهاشان را تحلیل و ارزیابی نموده بلاخره پیبردند که رسانههای غربی فریب مقامات امنیتی و استخباراتی امریکا و مخالفین حکومت عراق را خوردهاند و زمانیکه مسئولین آن نهاد را مورد بازجویی قرار دادند، معلوم گردید که مخالفین حکومت عراق اطلاعات نادرست و جعلی را در اختیار مقامات استخباراتی و آنها بدون بررسی دقیق ادعاها را در اختیار ژورنالیستان قرار داده و مدیران مسئول هم سهلانگاری نموده اطلاعات بیاساس را به نشر میرسانیدند و سرانجام دیده شد که چند لایه از جعلکاران یا بهصورت عمدی و یا اشتباهی جنگ خانمان سوز را در عراق برافروخته ساختند.
تلویزیون مشهور سیانان سلسلهای از برنامههایی را زیر عنوان ما رسانهها کجا بودیم؟ تهیه نمود و در آن سردبیران و ژورنالیستان مشهور دعوت شده و در مصاحبهها میافزودند که با وجود تجربه و مهارت جهانی بازهم فریب توطئه را خورده حیثیت و اعتبار خود و رسانهشان را برباد دادهاند.
ادامه دارد…
Comments are closed.