احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمد عمران - ۰۵ حوت ۱۳۹۱
پیوستن دوبارۀ طالبانِ رها شده از زندانهای پاکستان به صفوف این گروه، میتواند شکست برنامههای ارگ را در سیاست گفتوگو با مخالفان مسلح به نمایش بگذارد.
به تازهگی یک منبع در آی.اس.آی پاکستان تأیید کرده که افراد رها شده بار دیگر به اصلِ خود بازگشتهاند و هماینک در صفوف گروه طالبان، مشغول مبارزه با نیروهای داخلی و خارجیِ مستقر در افغانستان هستند. این خبر از سوی مقامهای شورای عالی صلح به دلیل عدم ارایۀ اسناد رد شده، ولی شورای عالی صلح نمیتواند خلاف آن را هم ثابت کند.
اگر طالبان رها شده به صفوف این گروه برنگشتهاند، پس این افراد در حال حاضر در کجا بهسر میبرند و مشغول چه کارهایی هستند؟
شورای عالی صلح حتا رقم دقیق رها شدهگان را در اختیار ندارد، در حالی که مقامهای پاکستانی از رهایی صدها عضو گروه طالبان از زندانهای این کشور سخن میگویند.
فراموش نباید کرد که طرح رهایی طالبان از آغاز یک طرح ناکام و غیرعملی به نظر میرسید و حتا برخی تحلیلگران مسایل، نگرانیهایی در این خصوص ابرازکرده بودند. دولت افغانستان بدون آنکه طرح و برنامۀ مشخصی برای استقرار صلح و گفتوگو با مخالفان داشته باشد، از دولت پاکستان درخواستِ رهایی طالبان زندانی را کرد. حال آنکه نیاز بود پیش از ارایۀ چنین درخواستی، نخست جوانب مثبت و منفیِ این مسأله به تمامی مورد ارزیابی قرار میگرفت و با پیشبینیهای لازم و موثریت این برنامه، چنین تقاضایی به جانب پاکستانی ارایه میشد.
برنامۀ رهایی طالبان، زمانی از سوی مقامهای کشور ارایه شد که عملاً برنامۀ صلح به بنبست رسیده بود و رهایی طالبان زندانی نیز نمیتوانست هیچ کمکی به این برنامۀ شکستخورده کند. بسیاری از آگاهان باور داشتند که دولت پاکستان از طرح رهایی طالبان، برای مقاصد دیگری استقبال کرده است. یکی از این مقاصد به نظرِ این آگاهان، فرا رسیدن انتخابات ریاست جمهوری در پاکستان میتواند باشد، که مقامهای پاکستانی را وادار کرده با رهایی طالبان عمدتاً پاکستانی، بتوانند فضای انتخاباتی را به نفعِ خود مصادره کنند. این آگاهان به این نظر اند که دولت پاکستان پس از توافق با گروههای خشونت گرا و عمدتاً طالبان که در این کشور فعالیت گسترده دارند، تلاش کرده است که مصونیت انتخابات را ضمانت کند.
برای پاکستان برگزاری انتخابات مصون، اهمیتِ ویژه دارد و بدون توافق گروههای تندرو مذهبی، ممکن نیست که چنین برنامهیی با موفقیت در این کشور انجام شود. دولت پاکستان میداند که نفوذ و قدرت گروه طالبان در این کشور به اندازهیی است که احتمال عدم برگزاری انتخابات را ممکن میسازد. به همین دلیل به باور این آگاهان، دولت پاکستان از طرح رهایی طالبان زندانی از سوی شورای عالی صلح استقبال کرده است که به اصطلاح «هم لعل به دست آید و هم دل یار نرنجد».
مقامهای کشور نمیدانند که دولت پاکستان با استقبال از طرح رهایی زندانیان طالبان، عملاً سیاستهای آنان را دور زده و به شکلی دیگر برنامۀ صلح را با شکست مواجه کرده است. اما موضوع دیگر این است که ارگ ریاست جمهوری نیز برنامهها و اهداف خاصِ خود را در رهایی طالبان دنبال میکرد و چندان به مسالۀ آغاز گفتوگوهای صلح در قالب طرح رهایی طالبان از زندانهای پاکستان، دل نبسته بود.
آقای کرزی در آستانۀ فرا رسیدن سال ۲۰۱۴ و پایان اقتدار سیاسیاش، سعی دارد گروههای شورشی و حامیانِ آنها را به هر شکل ممکن از خود راضی سازد. سایۀ تیرهگی مناسبات با غرب نیز آقای کرزی را وادار کرده که بیشتر دل به حل منطقهیی مسالۀ افغانستان ببندد و آیندۀ سیاسی خود را در گرو روابط نزدیک با کشورهای حامیِ تندروان ببیند. آقای کرزی فکر میکند با دنبال کردن چنین سیاستهایی میتواند قدرت سیاسی را حداقل در خانواده و یا افراد نزدیک به خود حفظ کند.
آقای کرزی در ماههای اخیر بهشدت از حامیان بینالمللی افغانستان نسبت به خود مأیوس شده و تلاش دارد که با انتقاد از عملکرد کشورهای غربی در افغانستان، نشان دهد که رویاروییهای او با جامعۀ جهانی در محور مسایل ملی شکل گرفته و بنیاد شخصی ندارد. در حالی که جامعۀ جهانی از عملکرد شخص رییسجمهوری در مسایل کلان ناراضی است و به این نتیجه رسیده که رهبری ضعیف و مدیریت بیمار ارگ، عامل بسیاری از مشکلات افغانستان در ده سال گذشته است. جامعۀ جهانی از عملکرد یک گروه در سیاستهای افغانستان ناراضی است، در حالی که رییسجمهوری تلاش میکند این نارضایتی را با مسایل دیگری مثل حاکمیت و منافع ملی پیوند بزند.
آقای کرزی از آیندۀ سیاسی خود بهشدت به هراس افتاده و در ماههای اخیر تقلاهای او هم در این جهت تمرکز یافته که بتواند برای خود پس از سال ۲۰۱۴ مصونیت ایجاد کند. بسیاریها باور دارند که آقای کرزی پس از پایان ریاستجمهوری خود، باید منتظر واکنشهای جدی شهروندان کشور نسبت به ناکامیهای افغانستان در بیشتر از ده سال گذشته باشد. حتا در کنفرانس وزرای دفاع ناتو در بروکسل نیز به شکلی این نارضایتی بازتاب یافت و کشورهای عضو ناتو اعلام کردند که کمکهای جامعۀ جهانی پس از سال ۲۰۱۴ در تمام عرصهها برای افغانستان، مشروط به دولت پاسخگو و مسوول است.
به هر حال، طی این سالها افراد و گروههایی در افغانستان فعال بودهاند و همانها مسبب ناکامیهای کشور در عرصۀ تأمین عدالت و رفاه برای شهروندان میباشند. این افراد و گروهها بدون شک احساس خطر میکنند که با از دست دادن قدرت سیاسی، احتمال دارد که با پرسش مردم نسبت به عملکردِ خود در این دوره از حیات سیاسی کشور روبهرو شوند. برنامۀ رهایی طالبان هم عمدتاً با چنین سیاستهایی دنبال شد و حالا هم نمیتوان انتظار نتیجهیی بهتر از آنچه را که این منبع آی.اس.آی گفته، برای آن تصور کرد. طالبان رها شده اگر از ریشههای اصلی خود هم جدا شوند، نمیتوانند محلی از اعراب در برنامههای صلح داشته باشند. این افراد بدون شک هنوز از سیطرۀ نفوذ آی.اس.آی بیرون نشدهاند که بتوانند به گونۀ مستقل تصمیم بگیرند.
Comments are closed.