- ۰۸ حوت ۱۳۹۱
انتشار گزارشی تحقیقی از سوی بی.بی.سی نشان میدهد که فساد گستردهیی دامنگیر نیروهای پولیس کشور است. این گزارش که از وضعیت نیروهای پولیس در ولایت هلمند تهیه شده است، را اگر به عنوان مشتی از خروار حساب بکنیم به چند فکتور عمدۀ فساد، در میان این نیروها اشاره میکند که خیلی خطرناک و دلسرد کننده است.
فساد مالی:
این گزارش نشان میدهد که چهگونه پولیس افغانستان در بالاکشیدن بودجۀ دولت افغانستان عمل میکند. نمونهیی را که این گزارش به دست میدهد، از موترهایی یاد میکند که از دیر زمانی بدینسو تخریب شده اند، ولی نیروهای پولیس ولایت هلمند از بابت آن، سهمیۀ تیل و موبلایل را هنوز دریافت میکنند. همچنان گزارش شده است که پولیس آن ولایت موانع ایست موترها را به عنوان آهنپاره فروخته اند و در بسیاری از پاسگاههای پولیس در آن ولایت، موانع ایست وجود ندارند.
فساد اخلاقی:
این گزارش همچنان از فساد گستردۀ اخلاقی در میان سربازان و افسران پولیس میگوید که حتا در مواردی به جنایت کشیده است. سربازان و افسران پولیس در پاسگاههای تحت تسلطشان، بچهبازی و سوءاستفادۀ جنسی از نوجوانانی را به راه انداخته اند که یا از مردم محل اند و یا هم پولیسهای نوجوان. قبل براین، گزارشهایی مبنی بر استفاده از مواد مخدر در میان نیروهای پولیس و ارتش وجود داشت، اما گزارش فساد اخلاقی؛ آن هم از نوع بچهبازیاش تازهگی دارد.
دست داشتن در جنایت:
مورد حمله قراردادن غیرنظامیان کار جدیدی نیست که این گزارش به آن اشاره دارد. نیروهای امنیتی اعم از خارجی و داخلی، همواره مردم ملکی را هدف گلوله و بمب قرار داده اند. این گزارش نیز موید است و نشان میدهد که پولیس افغانستان چهگونه غیرنظامیانی را که در خط مقدم جنگ گیر مانده اند، مورد حمله قرار میدهند. افزون بر این، از موارد قتل و آدم ربایی نیز گزارش شده است.
با این حال وزارت داخلۀ کشور هنوز موضوع را تایید نکرده است و قرار است، در این زمینه تحقیقی را به انجام برساند و در صورتی که مواردِ فساد یادشده تایید گردد، عاملان آن مجازات خواهند شد. اما پرسشی مطرح است که آیا مجازات این عاملان پاسخگوی این رسوایی بزرگ میتواند باشد؟
کمتر از یک سال دیگر به پایان سپردن مسوولیتهای امنیتی و خروج کامل نیروهای خارجی مانده است و در چنین شرایطی دشوار، ماهیت نیروهای پولیس افغانستان برملا میشود که خود بیانگر وضعیت دشوار سالهای آینده است. آیا با مجازات این عاملان میتوان از شرایط سیاه سالهای پس از ۲۰۱۴ جلوگیری کرد؟
هرچند، گزارشهایی جسته و گریخته نشان میدادند که نیروهای امنیتی افغانستان هنوز آمادۀ گرفتن مسوولیتهای امنیتی نیستند. این نیروها، نه تجهیز درست شده اند و نه هم آموزش حسابی دیده اند. اکنون که بخشی از رسوایی پولیس ملی افغانستان نمایان میشود، آیا به این معنا نیست که آقای کرزی عملاً گرگ را چوپان گرفته است.
اما سوگمندی آنجاست که مقامات امنیتی افغانستان پیوسته این ناتوانی نیروهای امنیتی افغانستان را انکار کرده و پیوسته از تواناییهای کاذبشان دم زده اند.
تامین و تجهیز کامل این نیروها و هم چنان آموزش آنان وقت زیادی میطلبد که اکنون در دست نیست. حکومت، با سهلانگاریهای بیشمار فرصت زیادی را به باد داد و افزون بر آن به جای ندامت و پیشگیری از اشتباهات مرتکبشده، اعلام آمادهگی برای گرفتن مسوولیتهای امنیتی کرد. این روند اکنون به مبهمترین برنامۀ حکومت مبدل شده که هیچ کس احساس اطمینان نمیکند و نمیداند که پس از ۲۰۱۴ چهگونه و با چه نیرویی امنیت مردم افغانستان تامین خواهد شد. سوگمندی بیشتر آن است که به رغم این همه، هنوز دغدغۀ خاطر آقای کرزی و همراهانش را حفظ و ابقای قدرت تشکیل میدهد و هیچ راه چارهیی برای فاجعۀ کنونی نیروهای امنیتی در نظر ندارند. البته گزارش بی. بی. سی، قط شمهیی از فساد در چوکات پولیس را بیان کرده است و اگرقرار باشد تنها از همدستی برخی از افسران و سربازان -پولیس با جنایتکاران در همین کابل سخن گفته شود، عمق فاجعه آنگاه مشخص خواهد شد.
بنابراین انتظار میرود که وزارت داخله کشور اصلاحات لازم را در صفوف پلیس ملی افغانستان به وجود آورد.
در غیر آن میزان اعتماد مردم به پولیس هرروز کاهش یافته و این در قضاوت مردم تاثیر خواهد گذاشت و اینگونه حق افراد صادقی که در ارگان-های امنیتی کشور به خصوص پولیس خدمت میکنند نیز نادیده گرفته میشود.
Comments are closed.