احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۰۴ جوزا ۱۳۹۸
بخش نخست/
«دوستتان با کُلی ذوق و شوق به شما میگوید که یک خانۀ بزرگ و زیبا خریده. به جای آنکه خوشحال شوید، آهی میکشید و اخمهایتان درهم میرود. موترِ تازۀ همسایۀتان را از پنجره میبینید و افسوس میخورید که چرا شما چنین وسیلهیی ندارید. شخصی به شما خبر میدهد که فلان همصنفی دانشگاهی شغلِ خوبی دارد و درآمدش چندین برابر شماست» ناگهان دنیا روی سرتان خراب میشود. همۀ اینها بهانههای خوبی برای «حسادت » هستند. ممکن است در موقعیتهایی مشابه این موارد چنین احساسی به شما هم دست بدهد که شاید اغلبِ ما کموبیش آن را تجربه کرده باشیم. گاهی اوقات این احساس آنقدر شدت میگیرد که میتواند به شما و اطرافیانتان صدمه بزند؛ بنابراین اگر فرد حسودی هستید، بهتر است عزمتان را جزم کنید و این عادت را کمکم کنار بگذارید.
در اینجا یک برنامه پیش رویِ شماست تا با دنبال کردن آن بتوانید آتش حسادتتان را خاموش کنید و بدون حسادت به دیگران از زندهگی بیشتر لذت ببرید.
روز اول: اعتماد به نفستان را تقویت کنید
در اولین روز از برنامه باید با خودتان روراست باشید و دربارۀ احساس حسادت در وجودتان بهدرستی قضاوت کنید. برای بیشتر افراد حسادت مقطعی و زودگذر است اما گاهی اوقات آنقدر شدید میشود که شادی و نشاط زندهگی را نابود میکند. پس خاطراتِ گذشته را مرور کنید و روزهایی را به یاد بیاورید که از شدت حسادت، ناراحت و دمق بودهاید و حتا به موفقیتها و پیشرفتهای صمیمیترین دوستتان هم حسادت کردهاید.
یکی از مهمترین قدمها برای دور شدن از حسِ حسادت این است که اعتماد بهنفستان را تقویت کنید. پس هر کاری که از دستتان برمیآید، انجام دهید تا اعتماد به نفستان بهتدریج بیشتر و بیشتر شود. بهطور مثال میتوانید از همین امروز تصمیم بگیرید که در یک یا چند زمینۀ مختلف متخصص شوید، ورزش را در برنامۀ روزانۀتان بگنجانید و با یادآوری موفقیتهای خوبِ گذشته سعی کنید آنها را با انگیزۀ بیشترتکرار کنید. وقتی نسبت به خودتان اعتماد به نفس کافی ندارید، توانایی و امکاناتتان را دستکم میگیرید و به دیگران حسادت میکنید.
روز دوم: تواناییهایتان را بشناسید
در گام بعدی، خودتان را از گذشته بیشتر دوست داشته باشید و به وجودتان بها دهید. با کمی فکر کردن حتماً میتوانید خودتان را بهتر بشناسید و تواناییهایتان را به اوج برسانید. مدام به خودتان بگویید: «من هم میتوانم با سعی و کوشش به هرچه میخواهم برسم. دلیلی ندارد حسادت کنم.» در راه رسیدن به خواستههای معقول تمام تلاشتان را به کار ببرید و حسابی عزمتان را جزم کنید. حسادت در افرادی بیشتر ایجاد میشود که به جای پرورش تواناییهای خود، مدام زندهگی دیگران را جستوجو میکنند تا ببینند زندهگی آنها چه نتایجی داشته است. اگرخودتان را فردی توانا بدانید، به دستیافتههای دیگران حسادت نمیکنید.
شاید به تازهگی با شنیدن موفقیت یکی از افراد فامیل، شعلههای حسادت درونتان روشن شده باشد. در چنین مواقعی بهترین کار این است که به جای حسادت، به خودتان ببالید. پیش خودتان به این موضوع فکر کنید: «موفقیت او باعث افتخار من است. میتوانم به خاطر این موضوع به خودم و خانوادهام افتخار کنم. هرقدر که افراد خانواده و اطرافیان پیروزیهای بیشتری به دست آورند، در مواقعی که به آنها نیاز دارم، بهتر میتوانند از من حمایت کنند.» با این طرز فکر شما هم خودتان را در این موفقیتها سهیم میدانید و کمتر حسادت میکنید.
روز سوم: من چقدر خوشبختم
حتا اگر فکر میکنید همای سعادت روی شانههای یکی از نزدیکانتان نشسته، بازهم نمیتوانید بهطور قاطع بگویید او کاملاً خوشبخت است. خوشبختی واژهیی است که خیلی از ما برای داشتن آن به دیگران حسادت میکنیم اما باید یاد بگیریم بدون حسادت به دیگران هم میشود خوشبخت بود.
خوشبخت بودن فرمول سادهیی دارد. اگر از داشتهها و چیزهایی که در زندهگی به دست میآورید، لذت ببرید، شما هم خوشبخت میشوید. پس همین حالا یک قلم و کاغذ بردارید و خوشبختیهای کوچک و بزرگتان را یادداشت کنید؛ هر روز به آنها نگاه کنید و در ذهنتان تکرار کنید: «بینیاز از حسادت به دیگران، خوشبختم.»
منبع: مجلۀ زندهگی ایدهآل
Comments are closed.