مافیای رسانه‌یی؛ تهدیدی برای انتخابات آینده

گزارشگر:حلیمه حسینی - ۱۴ حوت ۱۳۹۱

رسانه‌ها بدون شک می‌توانند ابزاری قدرت‌مند باشند در تمام سطوح زنده‌گی فردی و اجتماعی بشرِ امروز. نمی‌توان این حقیقت را انکار کرد که امروزه انسان‌ها دنیا را از دریچۀ رسانه‌ها می‌نگرند و رسانه‌ها به عنوان ابزاری برای تولید و توزیع و تثبیت پیام‌های گوناگون کار می‌کنند. فرهنگ و تعاملات بشری تا سیاست و اقتصاد و بهداشت و آموزش، همه و همه تحت تأثیر رسانه‌ها قرار گرفته است. هرچند که رسانه‌ها به عنوان رابط میان دولت و ملت‌ها مطرح هستند، اما تاریخ کارکرد رسانه‌ها پرده از این واقعیت هم برداشته است که رسانه‌ها گاهی با جانب‌دارانه عمل کردن و سرسپرده‌گی به جریان و حزب و یا نظام و تفکری خاص، به وارونه جلوه دادنِ حقایق نیز تن داده و در حقیقت به عنوان ابزاری در دست قدرتی خاص قرار گرفته است. از این‌رو گفته می‌‎شود که رسانۀ مستقل یا وجود ندارد یا این‌که اگر هم هست، به ندرت می‌توان یافت. مخصوصاً در جوامعی مثل افغانستان که وابسته‌گی بیداد می‌کند و رسانه‌ها به عنوان بخشی از جامعۀ مصرفی و وابستۀ ما، به خاطر

فقدان استقلال مالی، نمی‌توانند استقلال عملی و فکری داشته باشد. و این خطرناک‌ترین حالت برای رسانه‌های جمعی یک کشور است. چرا که رسانه‌ها امروز به خانه‌ها سرک کشیده و تمام زوایای زنده‌گی فردی و اجتماعیِ افراد را تحت تأثیر قرار داده‌اند.
با توجه به عرصۀ کارکرد و قدرت رسانه‌ها بدون شک این منبعِ قدرت از چشم سیاست‌مداران هم دور نمانده و هر بار کوشش نموده‌اند که برای تحقق اهدافِ خود از این قدرت بی‌بدیل و بی‌رقیب سود ببرند. بعد از دهه‌یی که گذشت و فضایی که زمینۀ رشد و بالنده‌گی رسانه‌ها را در کشور فراهم آورد، رسانه‌ها تبدیل به یک قدرتِ بی‌بدیل شده‌اند و اینک در حالی که در آستانۀ انتخابات ۲۰۱۴ قرار داریم، رسانه‌ها بیش از هر زمانِ دیگر در کانون توجه سیاست‌مداران قرار خواهند گرفت. این حقیقت که رسانه‌ها نیازمند پیدا کردنِ منابع مالی هستند را نمی‌توان نادیده گرفت، اما این‌که این منابع به چه قیمتی باید به‌دست آید، خود حرف دیگری است که بازهم نیاز به گشودنِ سرفصلی را به یاد می‌آورد با این عنوان که کدام ارزش‌‌ها و مبانی می‌توانند رسانه‌های تجارتی را از رسانه‌های خدمت‌گزار و ملی تفکیک کنند؟ رسانه‌ها امروز آن‌چنان جذب فرهنگ لیبرال‌سرمایه‌داری شده‌اند که برای کسب سود و منفعت بیشتر حاضر به هر معامله‌یی هستند؛ راست را دروغ و دروغ را راست جلوه دادن، بزرگ‌نمایی‌های کاذب و یا نادیده گرفتن‌های عمدی و … جزوِ استراتژی‌های مطرح و روشن در سطح کلان و بین‌المللی است که رسانه‌های غول‌پیکر برای کسب منافع بیشتر و یا تأمین منافع سیاسی و یا اقتصادیِ تمویل‌کننده‌گان خود، از آن‌ها استفاده می‌کنند.
حال باید دید که در افغانستان رسانه‌ها برای به پیشواز رفتنِ انتخابات ۲۰۱۴ که سالی سرنوشت‌ساز و حساس برای مردم افغانستان خواهد بود، چه برنامه‌هایی روی دست خواهند گرفت؟ رسانه‌ها با یک چنین کارکرد وسیع و قدرت‌مندی، اگر بازیچۀ دست سیاست‌مداران قرار بگیرند و یا سودمحوری را به‌جای محوریت قرار دادنِ منافع ملی مردم قرار دهند، بدون شک ما یکی از ارکان اساسی و اصلی توسعه را از دست خواهیم داد و غیرعادلانه و غیرمردمی عمل کردنِ رسانه‌ها، حتا می‌تواند نتایج انتخابات آتی را تحت‌الشعاع قرار دهد. امروزه سه رکن دانایی، متوسط عمر و قدرتِ خرید را جزوِ شاخص‌های توسعه برمی‌شمارند که دست‌کم رکنِ دانایی جز در سایۀ کارکردِ درستِ رسانه‌ها و مطبوعات و هم‌چنین نظام آموزشیِ درست در یک کشور، نمی‌تواند حاصل شود. وقتی گردش اطلاعات در کشور با سانسور و عدم شفافیت همراه باشد و خبرنگاران و اصحاب رسانه موازین اخلاقی و تعهد حرفه‌یی و شغلیِ خود را نسبت به مردم از یاد ببرند، وقتی گردونه به نفع گروه و جریان و یا حزب و قدرتِ خاصی بگردد و مافیای رسانه‌یی‌ شاهرگ اطلاعات را در اختیار بگیرد و هر آن‌چه که آن‌ها بخواهند، باید مردم بدانند و هر آن‌چه که به صلاحِ آن‌ها نباشد، باید از مردم پوشیده نگاه داشته شود؛ این خود به معنای نهادینه شدنِ استبداد و حکومت اقلیتی خودمحور به نام دموکراسی بر مردم خواهد بود.
انتخابات ۲۰۱۴ اگر قرار است برگزار شود و اگر بخواهد مبنای مشروعیتی باشد که قوام و دوامِ نظام و حکومت بعدی را به همراه داشته باشد، رسانه‌ها باید از همین امروز به کمکِ ملت شتافته و دل‌سوزانه گردشِ اطلاعات و خبر را به نفع ملت رهبری کنند. و این به دست نمی‌آید مگر این‌که رسانه‌ها در جهت استقلال مالی و معنوی حرکت کنند. رسانه‌های وابسته، گردش اطلاعاتِ وابسته و دور از واقعیت را خلق خواهند کرد و هرچند که حقِ هر نامزد انتخاباتی است که از رسانه‌ها و ابزار رسانه‌یی در جهت تبلیغ و نشرِ طرح و برنامۀ خود سود ببرد، اما ترس و دلهره نسبت به تشکیل مافیای رسانه‌یی است که می‌تواند عرصه را بر دموکراسی و مردم‌سالاری تنگ‌ سازد و حقیقت را کتمان کرده یا وارونه جلوه دهد و حمایتِ مردم را به سمت‌وسویی جلب کند که فقط به زور و زر تعلقِ خاطر دارد و هیچ تعهدی در قبال مردم و جامعه احساس نمی‌کند. مافیای رسانه‌یی می‌تواند کسی را برندۀ میدان رقابت‌های انتخاباتی بسازد که تنها توان خریدِ منابع و امکاناتِ موجود را دارد و می‌خواهد با دست یافتن به اقتدار، از این رهگذر تجارت پرسودی را برای خود و تیمش به‌راه بیاندازد. مافیای رسانه‌یی می‌تواند چنین شخصی را به عنوان بهترین نامزد به مردم معرفی کند و برای سخنان و وعده‌های میان‌تهیِ وی، فلسفه و توجیهاتِ پُررنگ‌ولعابی تدارک ببیند. از این‌رو ضروری است که مردم و نخبه‌گان‌شان تمام احتمالات را در نظر بگیرند و آماده‌گی‌های لازم را اتخاذ کنند. ورنه، رفتن به سوی انتخاباتی پر از چالش بدون هیچ تدبیر و تمهیدی، می‌تواند آینده‌یی مختنق‌تر، تلخ‌تر و حسرت‌بارتر از گذشته را رقم زند که دیگر هیچ رمق و انگیزه‌یی هم در ملت برای دوباره شکستن و دوباره ایستادن وجود نخواهد داشت.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.