پاکستان پا را از گلیمـش درازتر مـی‌کند

گزارشگر:احمد عمران - ۰۶ جوزا ۱۳۹۲

هرچند هنوز حکومت جدید پاکستان عملاً به کار آغاز نکرده و وارد عرصۀ سیاستِ این کشور نشده، ولی نشانه‌های عدم مناسبات خوب با افغانستان را می‌توان در دیدگاه‌های دولت‌مردانِ این کشور از همین حالا حس کرد. به‌تازه‌گی جلیل عباس جیلانی معین وزارت خارجۀ پاکستان، بدون درنظرداشت همۀ اصول روابط بین‌الملل و اخلاق همسایه‌گی، افغانستان را به برهم زدن توازن در منطقه متهم کرده و در مورد روابط کشورما با هند، حرف‌های بی‌موردی را مطرح کرده است.

اخیراً رییس‌جمهور کرزی طی سفری به هند، از این کشور خواست که در عرصۀ نظامی، افغانستان را کمک کند. آقای کرزی فهرستی از نیازهای تسلیحاتی ارتش افغانستان را به جانبِ هند ارایه کرد.
البته این بار نخست نیست که پاکستانی‌ها در امور داخلی کشور ما به گونۀ صریح و آشکار دخالت می‌کنند. ظرف همین ده سال گذشته، پاکستان نسبت به روابط افغانستان با هند بارها واکنش نشان داده و حتا به گونۀ شرم‌آوری از دولت‌مردان کشور خواسته است که کنسول‌گری‌های هند را در ولایات مرزیِ افغانستان ببندند. این تقاضا نه تنها با اصول روابط بین‌الملل منافات دارد، بل‌که عملاً مداخله در امور داخلی یک کشورِ دیگر محسوب می‌شود.
چرا هیچ گاهی افغانستان نسبت به روابط پاکستان با کشورهای دیگر واکنش نشان نداده است؟ چرا این کشور حتا می‌خواهد روابط خارجیِ افغانستان را مدیریت کند و بگوید که با کی‌ها باید دوست باشیم و با کی‌ها دشمن؟ شاید این کشور فردا بگوید که ما دوست نداریم افغانستان روابط نزدیک با کشورهای غربی داشته باشد و بهتر است روابط خارجی‌اش، به‌سانِ زمان طالبان، به این کشور و چند کشور حوزۀ خلیج فارس محدود گردد.
از جانب دیگر، وقتی پاکستانی‌ها نسبت به روابط افغانستان با کشورهای دیگر این‌همه حساسیت نشان می‌دهند، چرا در مورد پایگاه‌های دهشت‌افکنان و تروریست‌ها که در خاکِ این کشور موقعیت دارند و امنیت کل منطقه را به مخاطره انداخته‌اند، هیچ حرف‌وسخنی نمی‌گویند؟
پاکستان در حالی برای ما خط‌ونشان می‌کشد و تکلیف تعیین می‌کند که خود اصلی‌ترین حامی تروریسم بین‌المللی و القاعده است. آیا در موجودیت پناهگاه‌های امن تروریستان در آن سوی خط دیورند، مردم افغانستان روی آرامش را خواهند دید؟ همین چند روز پیش، شهروندان کابل یک بار دیگر شاهد یکی از مخوف‌ترین حملات ضد بشری در یکی از محله‌های پُرجمعیتِ این شهر بودند. حمله‌یی که به باور کارمندان سازمان ملل، یکی از شاخه‌های این سازمان را هدف قرار داد. گزارش‌ها در مورد این حملۀ مرگبار حاکی از این است که این حمله در خاک پاکستان طراحی و برنامه‌ریزی شده بوده است. چرا دولت پاکستان نسبت به قتل افغانستانی‌ها که به وسیلۀ استخبارات و نهادهای نظامی این کشور صورت می‌گیرد، هیچ واکنشی نشان نمی‌دهد؟
پاکستان همین حالا بیشتر از چهل کیلومتر مرزهای خود را در خاک افغانستان گسترش داده است که برخی تنش‌های مرزی را نیز باعث شد، ولی مقام‌های این کشور به گونۀ شرم‌آوری یا در این خصوص سکوت اختیار کردند و یا ارتش و پولیس افغانستان را به آتش‌باری بر پاسگاه‌های این کشور متهم کردند. موردی که به هیچ صورت از سوی منابع مستقل و بی‌طرف تأیید نشده است.
پاکستان در مورد روابط افغانستان با دیگر کشورها نگران است، ولی خودش در مورد سیاست‌هایی که منطقه را دست‌خوش التهاب و تنش کرده است، هیچ نگرانی‌یی ندارد. البته در این میان، دولت‌مردان افغانستان نیز کمتر از همتایان پاکستانی خود، تقصیر ندارند. سیاست ضعف و تضرعِ آقای کرزی سبب شد که پاکستان پایش را از گلیمش درازتر کند. هنوز افرادی در ساختار نظام وجود دارند که به گونۀ مستقیم حامی منافع پاکستان‌اند. هنوز افرادی در رده‌های قدرت در افغانستان قرار دارند که عملاً به آی.اس.آی و شبکه‌های استخباراتی پاکستان پیوندهای نزدیکِ فکری و ایدیولوژیک دارند. هنوز افرادی در درون نظام فعالیت می‌کنند که اطلاعات سری افغانستان را در اختیار مقام‌های پاکستانی قرار می‌دهند. برخی از این افراد چنان شناخته‌شده و معلوم‌الحال‌اند که اصلاً نیازی به گرفتنِ نام آن‌ها نیست. سازمان‌های اطلاعاتی افغانستان در این خصوص شواهد و اسناد کافی در اختیار دارند، ولی متأسفانه این افراد از حمایت بی‌دریغِ شخص رییس‌جمهوری برخوردارند.
دوستی در ارگ ریاست‌جمهوری می‌گفت، هنوز جلسات سریِ ارگ به پایان نمی‌رسد که گزارش مفصل جریانِ آن روی میز رییس استخباراتِ پاکستان قرار می‌گیرد. این سخن اگر درست و دقیق باشد که زیاد هم دور از انتظار نمی‌نماید، باید گفت که افغانستان با فاجعۀ بزرگی روبه‌رو است.
برای حل مشکلات با پاکستان، کافی نیست که معین وزارت خارجۀ افغانستان واکنش لفظی نشان دهد. این به معنای آغاز جنگِ رو در رو با این کشور هم نیست، هرچند که پاکستانی‌ها از ده سال به این‌سو جنگِ نیابتی را در افغانستان مدیریت می‌کنند. دولت‌مردان کشور و به‌ویژه دستگاه دیپلماسی آن‌ها، باید این مسایل را با تهیۀ اسناد و گزارش‌های مستند، از مجاری بین‌المللی دنبال کنند.
پاکستان باید به صورتی معقول وارد مناسباتِ سازنده با همسایه‌های خود و به ویژه افغانستان شود. نمی‌توان از سیاست ضعف، نتیجه‌یی غیر از چیزی که وجود دارد را گرفت. این سیاست، ناکامیِ خود را ظرف بیشتر از یک دهۀ اخیر ثابت کرده و حالا زمانِ برخوردهای حساب‌شده‌تر و جدی‌تر فرا رسیده است. از طرف دیگر، دولت‌مردان افغانستان باید حداقل این اندازه شعور سیاسی را داشته باشند که بفهمند که هر گونه تقاضای کمک نظامی از هند، می‌تواند برای پاکستان حساسیت‌زا و برای ما زیان‌بار تمام شود. هرچند که این کشور حق ندارد در این خصوص مداخله کند، ولی واضح است که هند با توجه به امکانات نظامیِ خود نمی‌تواند به اصلی‌ترین نیازهای نظامیِ افغانستان پاسخ دهد. آقای کرزی از سرِ لج با امریکا، می‌خواهد پای هند را در این معادله وارد کند، در حالی که به گونۀ اصولی، افغانستان باید نیازهای تسلیحاتیِ خود را از شرکای ناتوی خود به دست آورد، اما به این شرط که درایتی در کار باشد و مدیریتی.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.