احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:غلاممحمد محمدی - ۰۱ سرطان ۱۳۹۲
عهدنامه، معاهده، پیمان و قرارداد از نظر علوم سیاسی به چندین مفهوم به کار رفته است:
۱ـ عهدنامه، توافق یا قراردادی که کتباً بین دو نمایندۀ دو یا چند دولت، در زمینههای عمده و اساسی صورت گیرد، مانند عهدنامۀ استرداد مجرمان، عهدنامۀ دوستی و عهدنامۀ مرزیِ دوجانبه یا چندجانبه.
۲ـ معاهده در کل تعهدی است که حیثیت بینالمللی دارد و مقامات عالیۀ مملکت مانند شخص اول مملکت (شاه یا رییسجمهور یا صدراعظم) در آن دخالت و موثریت دارند و مراحل آن نیز شاملِ مذاکره، امضا و تصویب در شرایط معین زمانی خودش میباشد.
۳ـ توافقی که به سویۀ بینالمللی و بهموجب مقررات حقوق بینالمللی به صورت مکتوب از سوی نمایندهگان یا رهبران و زمامدارانِ باصلاحیتِ دو یا چند کشور امضا و ثبت گردیده باشد، به هر نامی که باشد دارای اعتبار است، مانند: معاهده، عهدنامه، پرتوکُل، میثاق، پیمان، منشور، کنوانسیون، قرارداد، موافقتنامه و نظایر اینها.
اما معیار در اعتبارِ همۀ این واژههای حقوقی، بهطور عمده دو چیز است:
الفـ مکتوب بودن یعنی رسمی و روی کاغذ بودن؛
بـ امضای سران باصلاحیتِ دو یا چند طرف معامله را داشتن؛ ۲۹
حالا خواننده خود قضاوت کند که کدام ادعا درست است؛ آیا معاهده، ترتی یا قرارداد یا عهدنامۀ دیورند که مکتوب بوده، به وسیلۀ شخصِ پادشاهان و نمایندههای باصلاحیت و رسماً معرفیشدۀ ایشان، یکی پیِ دیگر تصدیق و امضا گردیده، اعتبار دارد یا خیر؟
تاریخچۀ موضعگیریِ کشورهای جهان در قبال مرز دیورند
آقای خواجه بشیراحمد انصاری تحلیلگر و نویسندۀ ژرفنگر کشور ما مینویسد: «افغانستان برای ایالات متحده، انگستان و پاکستان، مانند تختۀ شطرنج است که هر کدام همیشه از دانههای آن که ارزانترین مهرهها در این بازی سیاسی میباشد، استفاده میکنند.»
این کشورها به قدر کافی از ۳۵ سال به اینسو در داخلِ افغانستان نفوذ دارند و از مهرههای خود هر طوری که بخواهند استفاده میکنند و روی منافع خوشان بهسرعت کنار میآیند.
اظهارات آقای مارک گروسمن در مورد بینالمللی بودن مرز دیورند، نظر تازهیی نیست. ایالات متحده از مدت ۶۱ سال به اینسو همین موضعِ ثابت را داشته است. این زمامداران، تحلیلگران و گروههای ناسیونالیستیِ کشورِ ماست که خود را فریب میدهند.
اینکه دولت امریکا پس از ورود نیروهایش به افغانستان، بهطور رسمی در این رابطه موضع نگرفت تا از همان ابتدا به حل معضلۀ دیورند بپردازد و بحران را از ریشه بخشکاند، ریشه در برنامههای کوتاهمدت و درازمدتِ آن کشور داشته و احتمالاً میخواسته با حفظ بحران مانند «شمشیر داموکلس»، اهدافِ خود را بهدست بیاورد.
گفته میشود در تفاهمات اخیر بعد از خرابی مناسبات دو کشور امریکا و پاکستان بر سر بمباران نظامیان پاکستان در مناطق قبایلی که منجر به کشته شدن ۲۴ تنِ آنها گردید و در مقابل، پاکستان راه اکمالاتی امریکا و ناتو را از طریق بندر کراچی مسدود کرد؛ پاکستان بالای هدف اصلی و تاریخیِ ۶۵سالهاش که همانا به رسمیت شناختن و بستن مرز دیورند از لحاظ سیاسی و فیزیکی است، پافشاری نموده و مبارزهیی صادقانه و بنیادی علیه تروریسم را مربوط و منوط به رسمیت شناختنِ مرز دیورند و قطع مداخلۀ زمامداران و محافل متعصبِ افغانستان گذاشته است.
اینکه آقای گروسمن در مصاحبهاش با خبرنگار تلویزیون یک، اشاره نمود که موضوع را در واشنگتن، استانبول، اسلامآباد و کابل مطرح کرده است و واشنگتن مُصمم است پناهگاههای تروریستها را از بین ببرد، دال بر همین مسأله است. وی همچنان اضافه کرد که امریکا مرز دیورند را به عنوان مرز بینالمللی به رسمیت میشناسد و از این اصل حمایت میکند.
حالا برای روشن شدنِ مواضع ا امریکا مبنی بر بینالمللی بودنِ مرز دیورند، امضای این معاهده در سال ۱۸۹۳م (یکصدونوزده سال قبل) و تشکیل پاکستان بالای ۴ صوبه در ۶۵ سال قبل، بهطور بسیار مختصر روی نکاتِ زیر مکث میکنیم:
۱ـ صرفنظر از توضیحاتِ بیشتر و پرداختن به گذشتههای دور، اولین موافقتنامۀ رابطۀ رسمی و دیپلماتیک میان دولت شاهیِ افغانستان و ایالات متحدۀ امریکا، در ۲۶ مارچ ۱۹۲۶م (۱۳۰۵ش) در پاریس میان علیمحمدخان وزیر خارجۀ افغانستان و استراوس سفیر امریکا در فرانسه، امضا و برقرار شد. قبل از این سیاستمداران امریکایی از عینکِ انگلیسیها به افغانستان نگاه میکردند و علاقهیی به تأمین روابط نداشتند و حتا تا ۱۹۴۲ (جریان جنگ دوم جهانی) نیز سفیر مقیم در کابل نداشتند و سفیر امریکا در تهران، امور مربوط به افغانستان را اداره میکرد.
۲ـ نخستین سفر شاهمحمودخان بهحیث صدراعظم و مقام بلندپایۀ افغانستان به امریکا، در سال ۱۹۴۷م صورت گرفت که در این سفر از جورج مارشال وزیر امور خارجۀ امریکا، تقاضای دریافت تسلیحات نظامی کرد.
مارشال در پاسخ به این تقاضا گفت: دشمنتان کیست؟ شاهمحمودخان گفت: روسها. مارشال با تمسخر خندید و غرور صدراعظمِ ما را شکست. چون مارشال میدانست هدف حکومتِ وی، مبارزه علیه پاکستان است و برضدِ آن کشور در صددِ تهیۀ تسلیحات است. ۳۰
۳ـ در سال ۱۹۵۰م انتونی هایدمن وزیر خارجۀ انگلستان بعد از الغای یکجانبۀ معاملات مرزی از سوی پارلمان در ۱۹۴۹م، مرز دیورند را بینالمللی و پاکستان را جانشین و مالک تمامِ حقوق و وجایبِ خود در منطقه اعلام نمود. در همین سال (۱۹۵۰م) فلیب جسوب نمایندۀ خاص امریکا به مشورۀ انگلستان به کابل آمد و از دولت شاهی افغانستان خواست مرز دیورند را به رسمیت بشناسد و هم عضو پیمان منطقهیی «سیتو» شود. ۳۱
دولت شاهی نتوانست کشور را از گردابِ خودساخته برهاند و از ادعای ارضی بیهوده، صرفنظر کند. در سال ۱۹۵۱م جورج مکگی معاون وزیر خارجۀ امریکا به کابل آمد و بهخاطر حل موضوع پشتونستان و منصرف ساختنِ افغانستان از ادعای ارضی بالای خاک پاکستان، با شخص محمدظاهرشاه ملاقات کرد تا موصوف را به بیهودهگیِ این ادعا قانع سازد، ولی بینتیجه ماند.
در همین سال (۱۹۵۱م) شاه محمود خان صدراعظم که به عنوان تداوی به شهر بالتیمور امریکا رفته بود، بازهم با هری ترومن رییسجمهور و دین اچیسُن وزیرخارجۀ امریکا در مورد همکاریهای گسترده مذاکره نمود، اما پاسخ امریکا مثبت نبود، چون دولت افغانستان طرحِ امریکا را نپذیرفته بود. ۳۲
Comments are closed.