احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:گفتوگو کننده: ناجیه نوری - ۰۳ سرطان ۱۳۹۲
بانو هاشمی با سپاس از اینکه حاضر به یک مصاحبۀ ویژه با روزنامۀ ماندگار شدید. نخست اینکه گشایش دفتر سیاسی برای طالبان در قطر چه مفهومی میتواند داشته باشد؟
گشایش دفتر طالبان در قطر موضوعِ امروز یا دیروز نیست؛ بل حدود دو سال قبل بحث برسر گشایش این دفتر جریان داشت و سفر اخیر حامد کرزی به قطر نیز نشانگر رضایت حکومت و حمایت شماری از کشورها از ایجاد این دفتر بود.
حالا سوال مطرح میشود که چرا رییسجمهور کرزی در اوایل از بازگشایی این دفتر و مذاکره با طالبان خوشبین بود؛ اما پس از ایجاد این دفتر نظرشان عوض شده و بازی نیز تغییر کرد؟
پاسخ مشخص است. طالبان در نخستین لحظات بازگشایی این دفتر اعلان کردند که حکومت حامد کرزی را به رسمیت نمیشناسند، بنابراین نارضایتی حکومت نسبت به ایجاد این دفتر از همینجا ناشی میشود.
هرچند حامد کرزی دلیل نارضایتیاش را ایجاد این دفتر تحت نام امارات اسلامی اعلان کرده؛ اما علت اصلی به رسمیت نشناختن حامد کرزی از سوی طالبان است.
سوال دیگری که همیشه از سوی مردم مطرح میشود این است که طالبان را کیها حمایت کرد و میکند؟
پس از بازگشایی دفتر طالبان در قطر، امریکا اعلان میکند که ما در افغانستان پیشرفت سیاسی کردیم و انگلیس و پاکستان هم این پیشرفت را تبریک میگویند. بنابراین برای مردم افغانستان واضح شد که کیها از طالبان حمایت کرده و آنان را تمویل میکند. در حال حاضر نگرانی مردم این است که آیندۀ این دفتر چه خواهد شد و مسألۀ مهم دیگر اینکه، با گشایش این دفتر سرنوشت انتخابات چه خواهد شد و آیا انتخابات برگزار خواهد شد یا خیر. پس جامعه جهانی باید در مورد آیندۀ دفتر سیاسی طالبان در قطر به مردم افغانستان توضیح دهد.
مسالۀ بسیار مهم دیگر اینکه طالبان انقلابیهای خودجوش و مردمی نبودند، کم کاری مجاهدین سبب رشد آنان شد. اگر مجاهدین به درستی برای مردم کار میکردند، شاید این پروژه هرگز موفق نمیشد.
شما از برگزاری انتخابات گفتید، چه فکر میکنید آیا انتخابات برگزار خواهد شد؟
چندی پیش من و شماری از نمایندهگان دیداری با رییسجمهور کرزی داشتیم و من در این دیدار به حامد کرزی در مورد نشستی که در هلمند تحت عنوان «ده کرزی لوبغاری» برگزار شده بود، گفتم. در آن نشست گفته شده بود که چون وضعیت امنیتی خراب است و اکثریت ولسوالیها در دست طالبان است؛ بنابراین ما میخواهیم در قانون اساسی تغییر بیاید و دورۀ ریاست جمهوری تمدید شود.
کرزی صاحب در پاسخ به من گفت که انتخابات حتماً برگزار خواهد شد و من پس از برگزاری انتخابات رییسجمهور متقاعد خواهم بود و من خواهان برگزاری انتخابات استم، بنابراین امیدوار استم که انتخابات برگزار شود.
با توجه به مسایلی که شما مطرح کردید، وضعیت افغانستان را پس از ۲۰۱۴ چگونه ارزیابی میکنید؟
مردم نگران وضعیت امنیتی پس از ۲۰۱۴ بودند و با گشایش دفتر سیاسی طالبان در قطر این نگرانیها بیشتر شده و چون همۀ موارد و حتا نظام امنیتی مصلحتی است، بنابراین نگرانیهایی وجود دارد که شاید افغانستان بار دیگر میدان جنگها شود، با این حساب میتوان گفت که وضعیت افغانستان پس از ۲۰۱۴ در پردۀ از ابهام و نگرانیها قرار دارد.
نقش نخبهگان سیاسی برای حل بحران امروزی و یا بحران پس از ۲۰۱۴ چه میتواند باشد؟
نخبهگان و احزاب سیاسی شاید نتوانند به قطر سفر کنند؛ اما حدِ اقل میتوانند نگرانیها و خواستهای مشروع خود را با سازمان ملل و جامعۀ جهانی مطرح کنند و نظریات و نگرانیهای مردم افغانستان را نیز با سازمان ملل شریک سازند.
چون احزاب از جمله نهادهایی هستند که با طالبان چندین سال درگیر جنگ بودند، بنابراین باید در مذاکرات صلح شریک باشند و اجازه ندهند که کنار زده شوند. پس میتوان گفت که نقش نخبهگان و احزاب برای حل بحرانهای فعلی و پس از ۲۰۱۴ بسیار مهم و اساسی است؛ اما مشروط بر اینکه اجازه ندهند که کنار زده شوند و از امریکا و سایر کشورها بخواهند که در مذاکرات صلح با طالبان شریک ساخته شوند.
آیا همین چهرهها و نخبهگان سیاسی میتوانند پیش از فرا رسیدن سال ۲۰۱۴ یک بستر کلان ملی را ایجاد کرده و افغانستان را از وضعیت نا بهسامان کنونی نجات دهند؟
معلوم است که میتوانند؛ اما مشروط بر اینکه چنین بسترها توسط مردم ایجاد شود، نه از طریق راهاندازی اجماع و سایر موارد. یقیناً تحت چنین عناوینی، اشخاص و افراد منافع خودشان را جستوجو میکنند.
احزاب باید مردم را دعوت کنند و از مردم نظر بخواهند که خواست ملت چیست؛ تنها در این صورت است که میتوان شاهد ایجاد یک بستر کلان ملی بود.
طرحهای زیادی از سوی شماری از شخصیتها و نخبهگان سیاسی برای حل بحران فعلی و بحران پس از ۲۰۱۴ ارایه شده، نظر تان در مورد این طرحها چیست؟
نخبهگان سیاسی و چهرههای مطرح میتوانند طرحهایی را برای بیرون رفت از بحران پس از ۲۰۱۴ ارایه کنند؛ اما مشروط براینکه این اشخاص چهرههای داخلی بوده و کسانی نباشند که از بیرون آمده و برای منفعت خود کار کنند.
اما در میان طرحهای ارایه شده از سوی شخصیتهای مطرح که از مدتی بدینسو ارایه شده، طرح ارایه شدۀ احمد ولی مسعود تحت عنوان اجندای ملی، طرح خوبی است؛ ولی به باور من این طرح باید با مردم شریک ساخته شود.
ارایهکنندۀ طرح اجندای ملی باید به ولایات سفر کند و این طرح را با مردم ولایات مختلف شریک سازد؛ زیرا معلوماتدادن در مورد این طرح در روزنامه و یا تلویزیونی کافی نیست، چرا که اکثریت مردمانی که در ولایت زندهگی میکنند، به روزنامه و تلویزیون دسترسی ندارند. بنابراین، باید برای شریکساختن این طرح با مردم در ولایت گفتوگو شود. تا این طرح به صورت زنده و مستقیم با مردم شریک ساخته شود.
در کنار شریک ساختن این طرح با مردم، با بزرگان و سایر نخبهگان نیز مشورت صورت گیرد.
در پایان اگر حرف خاصی داشته باشید بفرماید.
پیام من به عنوان یک زن افغان به کسانی که در ایجاد دفتر سیاسی برای طالبان در قطر نقش کلیدی داشتند، این است که با سرنوشت و خون مردم افغانستان به خاطر منافع خودتان معامله نکنید؛ چرا که خون زن افغان با خون زن امریکایی هیچ تفاوتی ندارد.
ما دیگر از مهاجرت و جنگ خسته شدهایم و از جامعه جهانی میخواهیم که دیگر از معاملهگریها در مورد افغانستان دست بردارند و اجازه دهند تا خود افغانها در بارۀ سرنوشت شان تصمیم بگیرند.
سپاس فراوان از شما بانو هاشمی
از شما هم تشکر
Comments are closed.