آجندای ملی؛ طرحی برای نجـاتِ افغانسـتان

گزارشگر:احمد عمران - ۱۱ سرطان ۱۳۹۲

روز دوشنبه، شهر کابل شاهد برگزاری نخستین نشست مشورتی در مورد آجندای ملی بود؛ طرحی که دیگر از یک حوزه و شهرِ مشخص بیرون شده و در سراسر کشور می‌توان طنینِ آن را شنید. طرح آجندای ملی که نخبه‌گان جامعه را مخاطب قرار می‌دهد، بر اساس منطقِ مکالمه آن‌گونه که میخاییل باختن از آن تعبیر می‌کند، تلاش دارد که مسایل جامعه را از طریق گفت‌وگو به راه‌حلِ عقلانی نزدیک سازد.
آجندای ملی طرحی‌ست که با فروتنی خود را وارد فضای گفتمان سیاسیِ کشور کرده و حالا به طرحی فراگیر و گسترده تبدیل شده است. می‌توان به‌وضاحت گفت که آجندای ملی به‌دلیل انعطاف‌پذیری و به رسمیت شناختنِ نقش آزمون و خطا در محاسبات اجتماعی، می‌تواند طرحی قابل پذیرش برای شهروندانِ کشور به شمار رود. از این رو، به چند نکتۀ اساسی در مورد آجندای ملی پس از نخستین نشست مشورتی باید اشاره کرد:
۱) در نخستین نشست آجندای ملی، مشخص شد که همۀ شرکت‌کننده‌گان اعم از نخبه‌گان، اعضای جامعۀ مدنی و نماینده‌گان احزاب سیاسی، این طرح را به عنوان الترناتیفِ حل مشکلات جامعه و طرحی قابل قبول، به رسمیت شناخته‌اند. حضور طیف‌های وسیعی از روشن‌فکران و اهل نظر در نخستین نشست آجندای ملی، بیان‌گر این مسأله است که همه‌گان بحران موجود در کشور را به عنوان تهدیدی جدی در برابر ارزش‌های مدنی و دموکراتیک قبول دارند و فکر می‌کنند که بدون همگرایی ملی نمی‌توان بر این بحران فایق آمد.
۲) آجندای ملی برای مشکلات موجود در افغانستان، طراحی و تدوین شده و می‌خواهد طرحی کارساز برای چالش‌های جامعۀ درگیر تناقضات و اختلافات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی باشد. افغانستان بیش از سه دهه درگیر بحرانی اجتماعی و سیاسی است و این بحران تمام عرصه‌ها را به‌شدت آسیب زده است. جوامع دچار بحران برای رسیدن به سامان سیاسی، نیاز به اندیشه‌گری و آسیب‌شناسی وضعیت دارند. هرچند در دوازده سال گذشته فرصت مناسبی در اختیار کشور قرار گرفته بود تا به چالش‌های سیاسی خود رسیده‌گی کند، اما به دلیل آفات متعدد و تمامیت‌خواهی گروه حاکم، این فرصت به هدر رفت و افغانستان نتوانست به توسعۀ سیاسی نزدیک شود. بحث اصلی در جوامع درگیر منازعه و بحران، بحث توسعۀ سیاسی است. برخی اندیشمندان به این باور اند که برای چنین جوامعی، توسعۀ سیاسی مقدم بر توسعۀ اقتصادی باید مطرح گردد تا بتوانند از وضعیت بحرانی نجات یابند. افغانستان در دوازده سال گذشته نه تنها به توسعۀ سیاسی دست پیدا نکرده، بل‌که در سطح توسعۀ اقتصادی نیز نتوانسته شاهد پیشرفت‌های ابتدایی باشد.
۳) طرح آجندای ملی هرچند طرحی کلان و به گفتۀ احمد ولی مسعود، طرحی درازمدت برای حل مشکلات افغانستان است؛ ولی اثرات فوری و کوتاه‌مدت نیز برای جامعه در پی خواهد داشت. افغانستان در فاصلۀ سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۴ شاهد یک رشته تغییرات و تحولات خواهد بود. از مهم‌ترین این تحولات، برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری، خروج نیروهای ناتو و ایجاد مناسبات جدید در عرصۀ ملی و بین‌المللی است. همین حالا به وضوح دیده می‌شود که انقطاب سیاسی حاکم بر فضای کشور، نگرانی‌های زیادی را در برابر جامعه قرار داده است. این نگرانی‌ها در ابعاد مختلف مطرح شده‌اند. مسالۀ امنیت، برگزاری انتخابات شفاف و گفت‌وگوهای صلح، از مسایل اساسی‌یی است که در حال حاضر در برابر شهروندان کشور به عنوان پرسش‌های اساسی قامت افراشته‌اند. دولت‌مردان فعلی ناتوان در مدیریت سیاسی جامعه، هر روز به یک فکر و خیال اند. برخی‌ها به این نظر اند که مشکل افغانستان را می‌توان بعد ازخروج نیروهای ناتو و از راه یک تفاهم مقطعی با گروه‌های شورشی، به یک نتیجۀ صلح‌آمیز نزدیک کرد. در حالی که برخی دیگر ناامید از دست یافتن به یک راهکار مشترک با گروه‌های شورشی، انتظار روزهای خطرناکی را برای کشور دارند. در این میان، اگر به گونۀ منفعل عمل کرد، باید خود را تسلیم گروه‌هایی نمود که حتا توانایی تبیین وضعیت را هم ندارند. چنین تسلیمی به هیچ‌وجه تأمین‌کنندۀ منافع شهروندان کشور در کوتاه‌مدت و درازمدت نمی‌تواند باشد. انفعال سیاسی به معنای گریز از عقلانیت و خردورزی سیاسی می‌تواند تعبیر شود. بر این اساس، حل مشکلات آنی جامعه را نیز باید در درون آجندای ملی جست‌وجو کرد.
۴) طرح آجندای ملی، طرحی کثرات‌گراست. از ویژه‌گی‌های یک طرح موفق و فراگیر، می‌تواند کثرت‌گراییِ آن باشد. جهان امروز، جهان کثرت‌ها و به رسمیت شناختنِ این تکثر است. جامعۀ متکثر، جامعۀ متفکر هم است. چه‌قدر به این ویژه‌گی جامعۀ افغانستان، در طرح‌های مختلف توجه شده است؟ آیا همۀ گروه‌های موجود در کشور، این کثرت را به رسمیت می‌شناسند؟
تجربۀ بیش از یک دهۀ گذشته نشان می‌دهد که بخشی از گروه‌های موجود در کشور تلاش کرده‌اند که با نادیده گرفتن پویایی جامعه، آن را با همان سنجه‌های گذشته ارزیابی کنند و برای مشکلات آن، نسخه بپیچند. این‌گونه نسخه پیچیدن‌ها، وضعیت را چنان بغرنج و دور از دسترس کرده است که بسیاری‌ها را به این نتیجه رسانده که افغانستان را باید به حالِ خودش رها کرد و یا گذاشت که تمامیت‌خواهان هر آن‌چه را که می‌خواهند، بر سرش بیاروند. برخی نیز چنان در لاک مناسبات کوچک قومی و گروهی فرو رفته‌اند که فقط پیش پای خود را می‌بینند و به مسایل و مشکلات کلان جامعه اصلاً نمی‌اندیشند. طرح آجندای ملی شاید از نخستین طرح‌هایی باشد که کثرت را می‌پذیرد و در درون این کثرت می‌خواهد منافع مشترکِ همه را نشان دهد. طرح آجندای ملی این ظرفیت را دارد که همه را به عقلانیتِ سیاسی دعوت کند و در محور یک بحث کلان عقلانی، برای مشکلات جامعه راه‌حل بجوید.
۵) احمد ولی مسعود رییس بنیاد قهرمان ملی کشور که ابتکار تدوینِ طرح آجندای ملی را برای نخستین‌بار در کشور دارد، به پنج محور اصلی در این آجندا اشاره می‌کند که بدون تردید باید از آن‌ها به عنوان اصول پنجگانۀ راهکار بیرون‌رفت از بحران افغانستان، یاد کرد. راه‌اندازی دیالوگ‎ بین‌‎الافغانی و گفتمان ملی، توافق روی دیدگاه‎های مشترک ملی و اتخاذ استراتژی واحد سیاسی، پروسۀ اعتمادسازی، ایجاد دولت وحدت ملی و ایجاد صلح پایدار ـ ریفورم سیاسی، مبانی پنجگانۀ طرح اجندای ملی است. در محور این اصول پنج‌گانه، افغانستان می‌تواند وارد فضا و مناسبات سیاسی جدید و مطابق با واقعیت‌های خود شود. فراموش نکنیم که طرح‌های زیادی در سه دهۀ گذشته برای حل معضل افغانستان از سوی نهادها و سازمان‌های مختلف ارایه شده است؛ ولی اکثر طرح‌های ارایه‌شده، بدون در نظرداشتِ شرایط کشور تهیه شده بودند و به همین دلیل هرگز نتوانستند در محور تنظیم‌کننده‌گانِ خود هم محبوبیت و مقبولیت پیدا کنند. طرح آجندای ملی اما یک طرح مرحله‌بندی شده است و در هر مرحله، راهکارهای خود را ارایه می‌کند؛ آن‌هم با توجه به این اصل که راهکارهای بدیل را نیز باطل نمی‌داند و حتا حاضر است برای دقیق شدنِ مفاهیم و راهکارها در تمام عرصه‌ها، خود را در اختیار نقادان و مصلحانِ جامعه بگذارد.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.