معاملۀ سه‌طرفۀ کرزی، پاکستان و امریکا

- ۳۰ سرطان ۱۳۹۲

حکومت نوازشریف، یکی از مقامات بلندپایۀ خود را برای دعوت از رییس‌جمهور کرزی، به کابل می‌فرستد. گفته می‌شود که قرار است امروز، سرتاج عزیز مشاور امنیتی نوازشریف به کابل بیاید و ضمن این‌که دعوت‌نامۀ نخست‌وزیر پاکستان را مبنی بر یک سفر رسمی به این کشور ‌تسلیمِ آقای کرزی ‌کند، دربارۀ روند صلح نیز با مقاماتِ افغانستان گفت‌وگو نماید.
اما نکتۀ جالبِ این خبر در آن‌جاست که آقای سرتاج عزیز در مصاحبه‌یی گفته است که ما نفوذ زیادی بر طالبان داریم و این می‌تواند روی گفت‌وگوهای صلح تأثیرگذار باشـد. او ضمن انتقاد بر این‌که در شورای عالی صلح تمام جوانب شامل نیستند، گفته است: زمانی که مذاکراتِ ایالات متحده با طالبان آغاز گردد، می‌شود که آن‌ها را برای مذاکره با شورای صلح نیز ترغیب کرد.
آن‌چه از متن صحبت‌های این مقام بلندرتبۀ پاکستان پیداست، نوعی چانه‌زنی برای از سرگیری مذاکرات صلح است که بی‌گمان این‌بار آغازگرش پاکستان خواهد بود. دعوت رسمی‌ آقای نوازشریف از رییس‌جمهور کرزی و نیز اعلام علنی آقای سرتاج عزیز مبنی بر داشتن نفوذ بر طالبان و انتقاد آشکار از ناقص بودن ترکیب شورای عالی صلح، می‌نمایاند که پاکستان برای به ثمر نشستنِ گفت‌وگوهای صلح آماده‌گی‌های لازم را گرفته است.
یافته‌ها بر آن‌اند که در همین نوبت که مذاکرات قطر به هم خورد، پاکستان عملاً وارد گود نشده بود. پاکستان در نوبت پیش‌تر سعی داشت تا چانه‌زنی‌های طالبان با ایالات متحده، مستقلانه به نتیجه برسد و هرگز خواسته‌های طالبان را و یا هم موقفِ خودش را در قبال آن مذاکرات علنی نکرده بود.
ظاهراً شکستِ آن مذاکرات به این دلیل بود که طالبان پرچم امارت اسلامی ‌را بلند کردند و در پی آن، انگار خشم حکومت افغانستان برانگیخته شد که در نهایت، آن دفتر تعطیل شد. اما یک گمان دیگر هم وجود دارد و آن این‌که چانه‌زنی طالبان مبنی بر واگذاری هشت ولایت جنوب، به جایی نرسید. طالبان و نیز لابی‌های آن گروه‌، بارها این مساله را عنوان کرده بودند که اگر برخی از ولایت‌های جنوبی به آن‌ها واگذار گردد، ممکن در سیاست‌های‌شان تغییر ایجاد کنند. طالبان وقتی پرچم امارت اسلامی ‌را بلند کردند، به این امید بودند که پس از به‌دست آوردن چند ولایت، امارت اسلامی‌شان رسمیت می‌یابد. اما از طرف دیگر، ایالات متحده هنوز متیقن نبود که با واگذاری هشت ولایت، بازهم بتواند به اهداف استراتژیکِ خود برسد و نیز این اطمینان به تنهایی از آدرس طالبان به دست نمی‌آید. تنها ضامن قضیه، پاکستان می‌توانست باشد که آن‌هم به دلایلی پایش را عقب کشیده بود. اکنون بحث بر آن است که در این نوبت پاکستان می‌تواند ضمانتِ پایان جنگ و رسیدن به اهداف نهایی را به ایالات متحده بدهد یا نه؟
آن‌چه را که رییس دفتر آقای کرزی در تلویزیون یک بیان داشت، دقیقاً به همین نکته اشاره می‌کند. هفتۀ پیش، آقای کریم خرم ایالات متحده و پاکستان را به تجزیۀ افغانستان متهم کرد، اما کذب صحبت‌های آقای خرم در این بود که به جانب ارگ ریاست‌جمهوری هیچ اشاره‌یی نداشت. حال ‌آن‌که سفر مشاور امنیتی نوازشریف به کابل و نیز سفر آقای کرزی به پاکستان، خود می‌نمایاند که در یک سر دیگر این معامله، جناب کرزی و همراهانش قرار دارند که با پافشاری بر ادامۀ گفت‌وگوهای صلح، سعی دارند این برنامه را عملی سازند.
در هر حال، قراین نشان می‌دهد که این معامله عملی خواهد شد، اما به شرط آن‌که ایالات متحده نیز خواسته‌های آقای کرزی ـ که بیشتر خواسته‌های انتخاباتی و ادامۀ قدرتش است ـ را بپذیرد. جوانب پنهانِ این معامله، مطمیناً پس از سفر مشاور امنیتی آقای نوازشریف روشن خواهد شد.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.