ادامه بحث آزادِ نخستین نشست مشورتی طرح اجندای ملی عبدالجبار آریایی: گذشتۀ تاریخی‌مان را نقد کنیم

- ۳۱ سرطان ۱۳۹۲

با عرض سلام و ادب خدمت دوستان حاضر در جلسۀ امروزی!
من می‌خواهم روی محور اجندای ملی، منافع ملی، وحدت ملی و آینده ملی افغانستان صحبت کنم؛ چون افغانستان از زمان تأسیس‌ تا کنون ثبات سیاسی نداشته و سوال اساسی این است که علت بی‌ثباتی افغانستان چی بوده است؟
افغانستان در سه و تقریباً چهار دهۀ گذشته با ایجاد احزاب سیاسی از زمان تأسیس حزب دموکراتیک خلق افغانستان در محور تفکر کارگری که در حقیقت نژاد، زبان و قوم را رد می‌کرد و در محور ارزش کارگری دولت را تحویل مردم می‌داد، شکل گرفت؛ اما بالاخره همه ما دیدیم که سقوط‌‌اش براساس مسایل قومی و نژادی صورت گرفت و پس آن دولت اسلامی به وجود آمد، دولتی که براساس تفکر امت مسلمه شکل گرفته بود؛ ولی متأسفانه این دولت هم براساس مسایل و ارزش‌های قومی و زبانی سقوط کرد و حالا که در کشور ما دموکراسی حاکم است و ارزش‌های دموکراتیک در حال شکل گیری می‌باشد، متأسفانه باز هم دیده می‌شود که فضای تضاد آلود در میان مردم به شکل بسیار عمیقی وجود دارد؛ بنابراین اگر ما می‌خواهیم مواردی را در محور اجندای ملی شکل بدهیم، پس باید واقعیت‌های افغانستان را شناسایی کرده ودر محور ارزش‌های همگانی مشخصات دولت و ملت را تعریف کنیم.
اگر ما هر تفکر را در محور سرزمین مشترک که بسیار از دوستان آن را مطرح کردند، ملت را براساس آن تعریف کنیم، من فکر می‌کنم که با مشکل جدی مواجه خواهیم شد؛ بنابراین نخست ما باید از خود بپرسم که به راستی ما مردم افغانستان ملت استیم؟
زمانیکه دوستان صاحب نظر، اندیشمندان و نخبه سیاسی می‌گویند: ملت افغانستان، آیا به راستی این دوستان در استفاده این جمله واقعاً دچار مشکل نیستند؟
این دوستان باید هم از نظر علمی و هم از دید عملی مطالعه و تحقیق کنند که آیا ما مردم افغانستان ملت استیم و آیا ما زبان مشترک داریم، زیرا همۀ ما و شما شاهد مشکلاتی در این موارد استیم.
ما ارزش‌ها و منافع مشترک نداریم؛ بل ارزش‌ها، آرمان‌ها و منافع ما براساس اقوام و سمت تعریف شده و شخصیت یک قوم، جنایت‌کار، مجرم و خیانت کار برای قوم دیگر است؛ بنابراین اگر ما می‌خواهیم آرمان‌ها و منافع مشترک را در اجندای ملی شکل بدهیم، پس باید ارزش‌های همگانی را تعریف کنیم که قابل قبول برای همۀ اقوام افغانستان باشد.
من فکر می‌کنم نخست باید گذشتۀ تاریخی خود را نقد کنیم، زیرا فرهنگ سیاسی شکل گرفته در افغانستان واقعاً قابل نقد است؛ اما تا زمانی که به خاطر آزرده‌نشدن یک تعداد و به خاطر خوشحال شدن یک تعداد پنهان‌کاری و محافظه کاری کنیم، موفق نخواهیم شد و نمی‌توانیم راه حل بنیادی برای حل مشکلات مردم افغانستان ارایه کنیم؛ بنابراین تنها راه اساسی شاید این باشد که واقعیت‌های جامعه را بیان کنیم و بحران مفاهیم را در میان نخبه‌گان از بین ببریم، چرا که در میان نخبه‌گان استعمار مفاهیم وجود دارد، پس باید این بحران مفاهیم را تعریف کنیم و بالاخره در میان ارزش‌های همگانی اگر توافق صورت گیرد، ما می‌توانیم به مسیر روند ملت‌سازی و دولت‌سازی به پیش برویم.
با تشکر از همۀ دوستان و سپاس از برگزارکننده‌گان این برنامه.
عبدالحمید مبارز:
ما ملت ضعیف هستیم
با سلام دوباره خدمت دوستان عزیز و گرامی!
من می‌خواهم در رابطه به سخنان دوست عزیز خود جناب آقای آرایایی چند نکته را یاد آور شوم.
اگر افغانستان ملتی نداشته باشد، پس همسایه‌گان ما و خصوصاً کشور پاکستان نیز ملتی نخواهند داشت، زیرا در پاکستان چهار نژادی که عبارتند از پشتون، بلوچ، سندی و پنچابی است، زنده‌گی می‌کنند؛ بنابراین اگر ما ملت نداشته باشیم، کشورهای دیگر منطقه نیز نمی‌توانند ملت داشته باشند و از ملت حرفی بزنند.
در افغانستان برای اولین بار محمود طرزی یکی از روشن‌گران اول افغانستان در خصوص ملت صحبت کرد و پس از آن ایده و فکر ملت‌شدن آغاز شد.
اگر ما ملت نمی‌بودیم به هیچ عنوان نمی‌توانستیم در سه جنگ در برابر دو امپراطوری بزرگ جهان به پیروزی برسیم؛ بنابراین ملت افغانستان ملت بودن خود را در همان زمان جنگ با کشورهای قدرتمند ثابت کرده است.
در جنگ اخیر که افغانستان با ارتش سرخ شوروری سابق داشت، در آن زمان نه پشتون مطرح بود، نه تاجیک، نه هزاره و نه هم اوزبک؛ بنابراین من با این مفکوره موافق نیستم و می‌خواهم بگویم که ما ملت داریم؛ اما ملت ما را جنگ‌های سی ساله و مداخلۀ کشورهای همسایه و بیگانه ضیعف کرده است.
ما دولت داریم؛ اما اینکه گرداننده‌گان آن موفق نیستند، یک بحث جداگانه است؛ بنابراین ماهم ملت داریم و هم دولت، ولی به دلیل مداخله‌های بیرونی ملت و دولت ما ضعیف شده است.
داکتر صاحب سیما سمر هم در صحبت‌های چند لحظه قبل شان همۀ گناهان را به گردن مردم افغانستان انداختند، در حالی که اگر مداخلات بیرونی که در افغانستان جریان دارد، همین امروز قطع شود، فردا ما می‌توانیم با طالبان دریک میز بنشینم، مذاکره کنیم و مشکلات خود را حل کنیم؛ اما مداخلات از هر طرف جریان دارد و اجازه نمی‌دهند که مردم افغانستان باهم به تفاهم برسند و خودشان برای سرنوشت خود تصمیم بگیرند.
هدف ما از جلسۀ امروزی و تأسیس خانه گفت‌وگو و اندیشه این است که موضوعات این چنینی در اجندا گرفته شده و روی آن به صورت مفصل بحث صورت گیرد؛ اما هدف ما باید این باشد که در راستای مستحکم ساختن دولت و ملت تلاش کنیم.
با سپاس از همۀ شما دوستان گرانقدر.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.