احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمد عمران - ۰۱ سنبله ۱۳۹۲
در روزهای اخیر، داستان انتخابات وارد مراحل تازهیی شده است. از یکسو بیتجربهگی اعضای جدید کمیسیون انتخابات، نگرانیهایی را بهوجود آورده و از سوی دیگر، تأکیدهای رییسجمهوری مبنی بر اینکه در انتخابات آینده از هیچ نامزدی حمایت نمیکند.
بیتجربهگی اعضای جدید کمیسیون را با آن سخنان متناقضنمای رییس آن شاید بتوان به نوعی توجیه کرد و امیدوار بود که اعضای جدید طی ماههای آینده از تجربۀ کافی برخوردار شوند و خداوند عنایتی فرماید و زبان رییسِ آن را نیز از شرایط الکنی موجود نجات بخشد؛ ولی در مورد نیات رییسجمهوری همچنان باید نگران بود. چرا که آقای کرزی زمانی که روی مسالهیی تأکید میورزد، فاجعه از همان جا آغاز میشود.
آقای کرزی در روزهای اخیر خلاف مواضع گذشتهاش تأکید دارد که در انتخابات آینده از هیچ نامزدی حمایت نمیکند. این سخنان در حالی ابراز میشوند که یک سال پیش آقای کرزی مواضع دیگری داشت و حمایت از یکی از نامزدهای انتخابات را جزوِ حقوق شهروندی خود میدانست. آقای کرزی در این راستا گامهایی نیز به شکل تجربی برداشت و طی یک سخنرانی، از اجماع ملی بر سرِ چند نامزد مشخص در انتخابات آینده سخن گفت. تیوری آقای کرزی در مورد اجماع بر سر چند نامزد مشخص، هرچند نقد و انتقادهایی را به دنبال آورد؛ ولی موجب شد که دوستان او در پی تدوین طرح اجماع ملی آستین بالا کنند؛ طرحی که عملاً نشانههای روشنِ مداخلۀ آقای کرزی را در انتخابات آینده در خود نهان دارد و این نگرانی را در جامعه به وجوده که آقای کرزی بازهم دست از سر ملت بیچاره برنخواهد داشت.
تأکیدهای مکرر آقای کرزی در مورد عدم حمایت از نامزد مشخص، خود میتواند نشانهیی روشن از حمایتِ یکی از نامزدها تلقی شود. آقای کرزی به دلایل مختلف نمیتواند نسبت به نتیجۀ انتخابات آیندۀ ریاستجمهوری بیتفاوت باقی بماند. او در آستانۀ تحویلدهی قدرت، دچار بیماری روانپریشانۀ فوقالعادهیی شده و گذشتۀ سیاسیاش همچون کابوسی وحشتناک، خواب و خوراک را بر او حرام کرده است.
آقای کرزی نسبت به آیندۀ خود چنان در هراس است که فکر میکند هر گونه جابهجایی در چیدمان قدرت سیاسی، عملاً زنگ خطر را برایش به صدا درمیآورد. گفتوگو با طالبان و جلب حمایتهای این گروه، بخشی از برنامههایی است که آقای کرزی در راستای مهندسی انتخابات آینده روی آن هزینه کرده است؛ گفتوگوهایی که خلاف گذشته حالا در سطوح پنهانتری انجام میشوند و حتا محل برگزاری این گفتوگوها نیز تغییر یافتهاند.
شایعۀ برکناری دادستان کل افغانستان دستکم این مزیت را داشت که توانست دیدار و گفتوگوهای تحت رهبری ارگ ریاستجمهوری با افراد نامعلومی از گروههای تروریستی را در دبی رسانهیی کند. آقای کرزی در ادامۀ تلاشهای گذشتهاش میخواهد به هر نحوی که شده، حمایت گروههای مخالف مسلح را در آستانۀ انتخابات به خود معطوف کند و اگر بخت یاریاش دهد، از این گروهها در انتخابات آینده سود ببرد. از جانب دیگر، برگزاری لویهجرگۀ مشورتی که گفته میشود به هدف بررسی توافقنامۀ امنیتی با امریکا تا دوماه آینده در کابل برگزار خواهد شد، این نگرانی را دامن میزند که رییسجمهوری از آن به نفع اهداف سیاسی و انتخاباتی خود استفاده کند. این جرگه دقیقاً زمانی برگزار میشود که تا آن روز نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری سال آینده مشخص شدهاند و آقای کرزی با دست باز میتواند با نمایندهگان مورد توجه و عنایتِ خود در پشت درهای بسته و باز از هرچه که دل تنگش خواست سخن بگوید.
فراموش نکنیم که لویهجرگۀ فرمایشی آقای کرزی به هر حال یک لویهجرگۀ غیرقانونی است و بدون شک در آن افرادی دعوت میشوند که عمدتاً همراستا با سیاستهای آقای کرزی و اطرافیانِ او قرار دارند. آقای کرزی پیشینۀ بهرهبرداریهای ابزاری از چنین لویهجرگهها را در کارنامۀ سیاسیِ خود ظرف دوازده سال گذشته دارد و حالا نیز یکی از اهداف او در برگزاری لویهجرگۀ سنتی، مسایل انتخاباتی است.
اگر واقعاً آقای کرزی قصد مداخله در امور انتخابات را نداشت، اینهمه از عدم حمایتِ خود از نامزدی مشخص سخن نمیگفت. از گذشتهها گفتهاند کسی که سیر نخورده است، از بوی آن نیز نمیترسد. پس اینهمه ترس و واهمۀ آقای کرزی نسبت به حمایت از نامزد مشخص چیست؟ چه کسانی این شایعه را ورد زبانها کردهاند که آقای کرزی در انتخابات آینده از نامزد مشخصی حمایت میکند؟ مگر سخنان آقای کرزی همواره گویای حمایت از نامزدی مشخص نبوده است؟ آقای کرزی در چیدمان اعضای کمیسیون انتخابات نتوانست از اِعمال نفوذ خود جلوگیری کند، آنگاه چهگونه میتواند از عدم حمایت از نامزد مشخص سخن بگوید؟
آقای کرزی بدون شک در انتخابات آینده مداخله خواهد کرد و این مداخله حتا پُررنگتر از انتخابات گذشته خواهد بود. نباید به هیچ صورت فریب سخنان چربونرمی را خورد که هر از گاهی ارگ ریاستجمهوری به خورد رسانهها میدهد و ترجیعبند آن نیز کاملاً مشخص است که آقای رییسجمهوری در انتخابات آینده، یک ناظر بیطرف خواهد بود. شاید در گزینشهای آقای کرزی، تغییـراتی رونما شده باشد و شاید به یک عده که وعدۀ حمایت در انتخابات را داده بود، دیگر این وعده را ندهد و یا هم این افراد درک کرده باشند که آقای کرزی در قول و قرارهایش چندان صادق نیست؛ ولی به اینکه انتخابات را به حالِ خود رها خواهد کرد و خواهد گذاشت که انتخابات آیندۀ ریاستجمهوری به دور از سایۀ نفوذ او برگزار شود، به هیچ صورت نمیتوان باور کرد.
اکنون زمان آن است که تمام نیروهای مسوول و احزاب سیاسی مطرح در کشور، به دور یک طرح کلان ملی گرد هم آیند و افغانستان را از مصیبتی که در انتظار آن است، نجات بخشند. این روزها چشم مردم افغانستان به تصمیمهایی دوخته شده که انتظار میرود از سوی نخبهگان سیاسی کشور گرفته شود. دلهره و نگرانی را در چشمهای مردم میتوان دید و نباید نسبت به نگاههای پُرانتظار مردم بیتفاوت بود. مردم افغانستان تجربۀ بیش از یک دهه حاکمیتی را دارند که هرچند خود را متعهد به ارزشهای مردمسالارانه معرفی کرده، ولی هرگز این ارزشها را فراچشم نداشته است.
Comments are closed.