در سلسله گفت‌و‌گوهای اجندای ملی بخش دوم دومین نشست مشورتی اجندای ملی- هرات باید به دیدگاه مشترک بررسیم احمد ولی مسعود: انتخابات به تنهایی نمی‌تواند حلال تمامی مشکلات ما باشد

- ۲۷ میزان ۱۳۹۲

بخش دوم

برنامۀ امروز ما به‌خاطر بدست آوردن تفکر ملی و برنامۀ ملی است که اگر خدا خواسته باشد بدان برسیم و دقیق بدانیم که به کدام سو روان هستیم

یادداشت: دومین نشست مشورتی طرح اجندای ملی، اخیراً با حضور نخبه‎گان سیاسی، فرهنگیان، استادان دانشگاه‎ و دانشجویان حوزۀ جنوب‌غرب در ولایت هرات برگزار شد.
در این نشست، اشتراک‎کننده‎گان پیشنهادها‎ و دیدگاه‌های‌شان را در خصوص طرح اجندای ملی ارایه کردند و همچنان حمایت‎شان را از این طرح ابراز داشتند.
طرح اجندای ملی از سوی احمد ولی مسعود رییس عمومی بنیاد شهید مسعود ارایه شده است.
در این طرح ضمن ارایۀ طرحِ خروج از بن‎بست کنونی، در خصوص تأمین صلح پایدار در افغانستان نیز راه‎کارهایی ارایه شده است.
طرح اجندای، با استقبال نهادهای خارجی از جمله سازمان‎ ملل متحد و نهادهای داخلی کشور رو برو شده است.
پس از این، گفت‎‏وگوهای دومین نشست مشورتی طرح اجندای ملی را که در ولایت هرات برگزار شده بود، به‌ترتیب در روزنامه به نشر می‎سپاریم.

سلام‌های خود را خدمت دوستان بزرگوار، هم‌شهریان هرات، خواهران و برادران، موسفیدان، متنفذین، مجاهدین و نخبه‌گان ولایت هرات تقدیم می‌کنم. سپاس‌گزار هستم از این که در این مدت کم به صدای ما لبیک گفتید و در این جا تشریف آوردید.
مطمیناً که شما هم مانند ما دغدغه و نگرانی کشور و مردم را با خود دارید. می‌خواهیم همه با هم در قبال مسایل کشوری کاری انجام دهیم و این در واقع سرنوشت همه ما است و سرنوشت همۀ ما با هم گره خورده است؛ ارتباط به یک قوم، زبان و مذهب ندارد؛ یا همۀ ما برنده می‌شویم، یا خدا نخواسته بازنده.
ما در طول مدت دوازده سال دیدیم که حتا با چهل کشور خارجی مشکلات کماکان باقی است و تا زمانی که خود افغان‌ها از هر قوم و زبانی که هستند و به هر مذهبی که اعتقاد دارند، خود شان منافع خود را نیابند و مشوره نکنند و با هم یک‌جا پیش نروند، هیچ کس دیگری نمی‌تواند دردِ ما را دوا کند. دوای درد ما نزد خود ماست.
من بارها گفته‌ام کسانی که فکر می‌کنند که کلید صلح و سعادت افغانستان در خارج است، اشتباه می‌کنند؛ کلید صلح افغانستان هم‌واره گفته‌ایم در بین خود افغان‌ها است و گُم شده‌یی در بین خود افغان‌ها است و تا زمانی که خودشان این کلید را نیابند مطمین باشید که هیچ کس دیگری این دل‌سوزی را ندارد تا این کلید را برای‌شان در یابد. دقیقاً اجندای ملی از همین جا شروع می‌شود.
من امروز بسیار خوشحال هستم که در بین هموطنان در هرات استم، هراتی که بار بار خاطرات خوشش با من است و هر بار دلم می‌خواهد که به هرات بیایم و با دوستان بنشینم و خاطراتی که از شبِ شعر در هرات و منار مقاومت در این جا دارم و این بار هم آمدیم تا با همشهریان، خواهران و برادران مشورت کنیم.
نشست امروز ما فقط در حد یک مشوره است، طوری تلقی نشود که به‌خاطر کدام کمپاین و یا حمایت کسی و یا رد کسی دیگری آمده باشیم. فقط مشورت می‎کنیم که چطور می‌توانیم این کشور را از این حالت بیرون بکشیم؟
اصل مشورت همیشه پیش من و پیش برادر بزرگوارم شهید احمد شاه مسعود بوده است. من هم می‌خواهم همان پالیسی و سیاست را ادامه بدهم.
واژۀ نخبه‌گان را اگر به معنی بسیار گستردۀ آن مطرح کنیم، یعنی علما، اندیشه‌ورزان، تأثیرگذاران و فعالین سیاسی است. چرا مخاطب ما همیشه نخبه‌گان افغانستان هستند؟ چون نخبه‌گان افغانستان در طول تاریخ هم باعث سعادت کشور و هم باعث بدبختی افغانستان شده‍‌اند. در طول تاریخ افغانستان نخبه‌گان سیاسی کشور را می‌‌بینیم که حتا اگر از یک قوم هم بوده‌اند به‌خاطر حل منازعات‌شان در کشور جایگاه خود را نیافته‌اند. حالا ما می‌گوییم که نخبه‌گان افغانستان برای اولین بار بیایند مشوره کنند که چطور میتوانند ملت را سمت و سو دهند، چطور ما بتوانیم در بین نخبه‌گان افغانستان در محور یک تفکر ملی تفاهم ایجاد کنیم؟ چطور می‌توانیم به یک صلح پایدار برسیم؟ و چطور بتوانیم با ایجاد یک دیالوگ بین‌الافغانی مشکل خود را مشخص بسازیم و راه حل آن را بسنجیم.
افغانستان یک سرزمین کلان است؛ منابع سرشار دارد و در یک نقطۀ استراتیژیک موقعیت دارد؛ همه چیز دارد، اما آنچه که گُم شدۀ ما است مشورت، نظرخواهی و هم‌گرایی ماست؛ اگر نخبه‌گان بتوانند که این مشکلات را بین خود حل کنند، می‌توانیم به پیش برویم.
اجندای ملی که برادران مطرح کردند، دقیقاً روی همین موضوعات و مشکلات می‌چرخد.
البته اجندای ملی با همت یک تعداد از نخبه‌گان یکجا ایجاد شده است و من بسیار سپاس‌گزارم از کسانی که در این راه کار کردند و توانستند که اجندای ملی را غنی‌تر بسازند و این طرح را تکمیل‌تر بسازند.
اولین نشست را با اشتراک نزدیک به سه صد تن از نخبه‌گان از هر طیف در کابل داشتیم که همۀ آن‌ها از اجندای ملی به حیث یک راه‌کار مستقل استقبال و توافق کردند.
دقیقاً سه چهار مرحله‌یی را که در اجندای ملی پیش‌بینی کرده‌ایم این است که ما گفتیم راه حل مشکلات افغانستان را با ایجاد یک دیالوگ بین‌الافغانی حل کنیم.
مرحله دوم، به اساس مشورت اگر ما توانستیم که به یک دیدگاه مشترک برسیم این دیدگاه ما در قبال افغانستان چه است و ما چه می‌خواهیم. اولویت‌های افغانستان مشخص است، مسألۀ صلح است، انتخابات، امنیت و اقتصاد است. آیا ما نخبه‌گان افغانستان در سراسر افغانستان می‌توانیم به یک دیدگاه مشترک برسیم.
مرحله سوم، آن اگر در قبال این مسایل به یک دیدگاه مشترک برسیم می‌توانیم پروسۀ اعتماد سازی را در بین خود شروع کنیم.
مرحله چهارم آن این است که بتوانیم با هم یکجا یک دولت وحدت ملی را با هم بسازیم. امروز شما می‌بینید که در حدود نزدیک سی کاندیدا است و شصت معاون رییس‌جمهور که همه روی چهره‌ها یکجا شده اند؛ آنها شب نشسته اند و فیصله کرده اند که فردا ما قدرت افغانستان را می‌گیریم.
اگر بخواهید تا خانه بروید حتماً با خود می سنجید که از کدام راه تا خانه بروید و با کدام موتر و… بروید، یعنی مقصدی دارید و راه آن را جستجو می‌کنید. اما متأسفانه در افغانستان شب تصمیم می‌گیرند و فردا می‌خواهند مشکلات افغانستان را بدون یک برنامه و راه‌کارِ مشخص حل کنند. این یک حالت پراکنده‌گی است، ما در محور اجندای ملی می‌خواهیم روی برنامۀ مدون راه حل برای همۀ این مشکلات را جستجو کنیم و یک دولت وحدت ملی را بسازیم؛ این بدین معنی است که همۀ سیاسیون، نخبه‌گان و چهره‌های مؤثر در محور یک برنامه یکجا شوند و دولت وحدت ملی را در فرایند انتخابات تشکیل بدهند و این دولت وحدت ملی یک میکانیزم مشترک تصمیم‌گیری را ایجاد می‌کند که بتوانیم نقشۀ آینده افغانستان را با هم یکجا طرح کنیم.
ما در مدت چهاردهه تجارب زیادی داشتیم که همه شاهد آن هستیم، رژیم کمونیستی – سوسیالیستی ناکام ماند، حکومت رهبران جهادی ناکام ماند، حکومت طالبان ناکام ماند و حکومت امروزی هم در حال ناکام‌شدن است؛ به همین نسبت بعد از دوازده سال با وجود تمام حمایت‌های جهانی می‌بینیم که دوباره رهبران باز هم به طرف پایگاه قومی خود می‌روند، یعنی اعتماد به وجود نیامد و حکومت وحدت ملی تشکیل نشد.
ما در کشور خود چهار چالش عمده داریم:
چالش سیاسی ما که آیا یک انتخابات مشروع می‌داشته باشیم تا در فرایند آن یک حکومت مردمی را بسازیم و این مرحلۀ گذار را مؤفقانه سپری کنیم.
ما در بُعد امنیت هم چالش‌های زیادی داریم. آیا نیروهای ما قادر به تأمین امنیت انتخابات هستند و از کشور بعد از انتخابات دفاع می‌توانند کنند و متحد بمانند.
در بُعد اقتصادی هم ما چالش داریم، با رفتن جامعۀ جهانی از افغانستان و کم‌شدن کمک‌های آن‌ها چه اقتصادی جاگزین این اقتصاد کمکی داریم.
ما در بُعد اجتماعی هم چالش داریم؛ می‌شود در فرایند انتخابات حقوق نیمی از اجتماع خود یعنی زنان را تأمین کرد.
آیا مصونیت روانی مردم را رفع کرده می توانیم؟
راه حل آن چیست؟
دولت افغانستان درحالتی قرار دارد که نمی‌تواند از این مراحل ما را عبور بدهد. احزاب سیاسی افغانستان هم به آن پُخته‌گی سیاسی نرسیده اند که بتوانند افغانستان را از این مشکلات نجات دهند.
انتخابات راه بیرون رفت است، اما نمی‌تواند به خودی خود حلال تمام مشکلات باشد و این بسته‌گی به دیدِ ما دارد که باید انتخابات را با یک دید فرصت ببینیم که در فرایند آن منتظر یک دولت وحدت ملی برسیم.
اگر خدای نخواسته انتخابات به یک دور باطل مواجه شود تهدیدها متوجه تمام مردم و بویژه زنان در این کشور است.
در آخر آنچه را که می‌خواهم بگویم که امروز برنامۀ ما در حد یک مشوره است که اگر بتوانیم به یک دیدگاه عمومی برسیم.
برنامۀ امروز ما به‌خاطر بدست آوردن تفکر ملی و برنامۀ ملی است که اگر خدا خواسته باشد بدان برسیم و دقیق بدانیم که به کدام سو روان هستیم.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.