احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکرده‌اند.





شـشم جــــدی؛ پنــدی بزرگ در تاریخ افغانستان

گزارشگر:7 جدی 1392 - ۰۶ جدی ۱۳۹۲

حادثه‌یی که در تاریخ ششمِ جدی سال ۱۳۵۸ اتفاق افتاد و افغانستان را زیر چینِ تانک‌های شوروی خُرد کرد، در صفحات تاریخ معاصر ما، بسیار شرم‌آور و خونین درج شده است؛ حادثه‌یی که با تبعاتِ خون‌بار و ویران‌گرِ آن می‌تواند بزرگ‌ترین درس برای ما و نسل‌های پس از ما باشد. چرا که مطالعۀ انبوهی از اسناد و شواهد به‌جا مانده از رویداد ششم جدی، ما را به درکِ کاملاً درست از جامعۀ افغانستان، مشکلات و مختصاتِ آن راهنمایی می‌کند و به ما می‌گوید هر قدرتِ ولو پولادین و مستحکم که از حمایتِ مردمی برخوردار نباشد، محکوم به زوال و نابودی‌ست. چنان‌که از صبحِ همان شش جدی بود که ستارۀ بخت اتحاد جماهیر شوروی در جهان رو به افول گذاشت.
شکی نیست که وقوعِ رویداد ششم جدی و پیامدهای فاجعه‌بار آن، بهترین کتاب برای مطالعه و شناختِ کشوری به‌نام افغانستان است که باید از آن درس‌ها گرفت و و تجربه‌ها اندوخت. ایجاد حکومتی سرخ توسط دو حزبِ خلق و پرچم در افغانستان، اصلی‌ترین هدفِ این رویداد بود؛ رویدادی که می‌توانست شوروی را به آب‌های گرم برساند و تمام منطقه و جهان را آبستنِ حوادثِ ویران‌گر سازد. اما خلقی‌ها و پرچمی‌ها و حکومت اتحاد جماهیر شوروی که سرمستِ پیروزی ظاهریِ خویش و مردم‌آزاری بودند، نمی‌دانستند که همتِ والای مردم مجاهد افغانستان، تمام خواب‌های خوشِ آن‌ها را به یأس و شکست تبدیل خواهد کرد.
به‌تدریج، در برابر ستمگری‌های ارتش متجاوز شوروی و حکومت‌های دست‌نشاندۀ آن، از هر کوی و برزن صدای حق‌طلبی و عدالت‌خواهی مردمِ مجاهد افغانستان بلند شد و این صداها با غریو الله‌اکبر به‌هم پیوند خوردند و به یاری خداوند، نصرت و پیروزی مظلومین فرا رسید و قامتِ اردوگاه سرخ، شکاف برداشت و جهان، فروپاشی آن را به نظاره نشسـت.
هرچند خلقی و پرچمی‌ها تلاش‌ها کردند تا مبارزۀ قهرمانانۀ مردم مجاهد افغانستان را یک حرکتِ ارتجاعی و وابسته به امپریالیسمِ غرب معرفی کنند؛ اما همه‌گان آفتابِ حقیقتِ جهاد صادقانۀ ملتِ ما را به چشمِ سر مشاهده کردند و هیچ تهمتی نتوانست از شعاعِ تابشِ آن بکاهد. البته شکی هم نیست که تمام قدرت‌ها و سیاست‌مداران جهان غرب، از مجاهدتِ سلحشورانۀ مردمِ ما بهره‌های وافر می‌بردند و از این رهگذر، کمک‌هایی نیز به برخی از تنظیم‌های جهادی می‌کردند؛ اما جهاد مردم افغانستان فی‌نفسه آن‌چنان پاک و بی‌الایش بود که فقط از چشمۀ زلالِ ایمان به خدا و وطن‌دوستی مایه می‌گرفت. در غیر این، افغانستان هرگز از کامِ اژدهای سرخ نجات نمی‌یافت و فرهنگ و ثقافتِ درخشان آن، در آتش خصمِ متجاوزین ذوب می‌گشت.
اکنون سی‌وچهار سال بعد از تجاوز ارتش سرخ شوروی به افغانستان، عظمتِ جهاد مردم افغانستان هر روز بیشتر آشکار می‌شود. تاریخ گواه است که روسیۀ تزاری و بعدها روسیۀ کمونیستی بر هر کشوری که استیلا می‌یافت، به‌سرعت تاریخ، فرهنگ و تمدنِ آن‌ها را استحاله و دگردیس می‌کرد. چنان‌که همه دیده‌ایم که کشورهای آسیای میانه که همه پس از فروپاشی شوروی سابق مستقل شدند، تا چه اندازه از ریشه‌های فرهنگی و هویتیِ خود دور افتاده‌اند. اما تجربۀ افغانستان و تجاوز ارتش سرخ به این کشور، این طلسم را برای همیشه درهم شکست و به این معادله، نتیجۀ معکوس بخشید.
اما اکنون به‌رغم چنین پیروزیِ افتخارآفرینی که نصیب ما شد، اگر نگاهی عمیق به اوضاع کشور بیندازیم، می‌بینیم که ما بازهم در سایۀ آن روزها و حوادثِ فاجعه‌بار قرار داریم. کشمکش‌های فعلیِ جهانی بر سر مسالۀ افغانستان و منازعات داخلی در کشور، همه به‌نحوی متأثر از رویداد ششم جدی است. واضح است که مردم افغانستان از آن روزگار تا امروز، قربانی سیاستِ ششمِ جدی‌ها شده‌اند؛ اما مردم پس از سقوط آخرین حکومت کمونیستی و ایجاد دولت اسلامی در افغانستان، با کمال متانت و بزرگواری همۀ آن‌ها را بخشیدند تا یک فضای کاملاً باز و برادرانه در کشور شکل بگیرد. اما متأسفانه به‌رغم این بخشش و عطوفت، بسیاری از آن‌ها بر مبنای قومیت و یا بر اساس نقشه‌های استخباراتی بیگانه‌گان، دست به تخریب و بدنام‌سازی دولت اسلامی و سامان‌دهی رویدادهای خونین دهۀ هفتاد در افغانستان یازیدند و بعدتر شماری از آن‌ها نیز به طالبان و آی‌اس‌آی پیوستند و خیانت‌ها و جنایت‌ها مرتکب شدند.
شوربختانه هم‌اکنون نیز شماری از چهره‌های وابسته به رویداد ششم جدی، نظریه‌پرداز شده‌اند و در میان مردم تخم نفاق می‌پاشند و شب و روز یاوه می‌بافند. حتا شماری از آن چهره‌های منفور از پشت رسانه‌های معلوم‌الحال، تیوری خشونت را ترویج می‌کنند، به مردم افغانستان توهین می‌کنند و برخی اقوام را «حرامی» می‌خوانند. اما این اوباشِ ناسپاس باید بدانند که اگر امروز نفسی می‌کشند و باد به غبغب می‌اندازند، از برکتِ بخشش‌ها و ازخودگذری‌های این مردمِ بزرگوار و قهرمان است که به‌رغم آن‌که توانستند بینی ابرقدرت شرق را به خاک بمالند، میکروبی به‌سانِ آن‌ها را به نام یک هموطن و شهروند افغانستان تحمل کردند.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.