احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکرده‌اند.





اقتصاد چه‌گونه می‌آزماید؟

گزارشگر:محمدحسين رحمتي/ 21 جدی 1392 - ۲۰ جدی ۱۳۹۲

mandegar-3بخش نخست

در این مقاله سعی می‌کنم به این پرسش پاسخ بدهم که «اقتصاد مدرن چه‌گونه درستی تیـوری‌های خود را می‌آزماید؟» اما پیش از آغاز بحث، یادآوری این نکته ضروری است که منظور از اقتصاد مدرن، جریانی است که از سال ۱۹۸۰ به بعد ظهور کرد و مبتنی بر ریاضیات و آمار شکل گرفت.

مفید است ابتدا برای تقریب ذهن، از رشتۀ‌ دیگری که شاید برای ما و شما شناخته شده‌تر باشد، مثالی بزنم. در مهندسی مکانیک، آلیاژ‌های آهن جزوِ مواد مقاوم قلمداد می‌شوند و دغدغۀ اصلی مهندسین، مطالعۀ این آلیاژها به منظور استفاده در سازه‌های مکانیکی است. اما طراح همواره باید چند اصل اساسی را که در آزمایشگاه‌ها در مورد این آلیاژ‌ها اثبات شده، در نظر بگیرد. برای مثال، من هرگز فراموش نمی‌کنم که در آزمایشگاهِ دانشگاهِ شریف آزمایشی را انجام دادیم که نشان می‌داد آهن در دمای به اندازۀ کافی سرد، ترد و شکننده می‌شود. قطعه‌آهنی را که با نایتروجن مایع به اندازۀ کافی سرد شده بود، به کمک آونگی که از ارتفاع‌های مختلف رها می‌شد، قطع می‌کردیم. به کمک این آزمایش، ما می‌توانستیم در دماهای مختلف میزان شکننده‌گی آهن را اندازه بگیریم. عملاً در شرایط آزمایشگاه همۀ عوامل دیگر را ثابت می‌کردیم و یک عامل را به صورت برون‌زا تغییر می‌دادیم تا خواص آهن را مطالعه کنیم و درستی این تیـوری که این آلیاژ در دمای پایین شکننده می‌شود را بسنجیم.
در اقتصاد هم یک تیوری بدیهی داریم که با افزایش قیمت یک کالا، مصرفِ آن کالا کم می‌شود؛ به زبان دیگر، منحنی تقاضا نزولی است (یکی کم و دیگری زیاد می‌شود). اما این همۀ داستان نیست. برای مثال مارشال (۱۸۹۵) تأکید کرده که ممکن است برای خانوارهای بسیار فقیر، منحنی تقاضا صعودی باشد. چه‌گونه؟ مثلاً هر فقیر نیاز دارد در روز ۱۰۰۰ کالری برای زنده ماندن دریافت کند. برای ساده‌گی فرض کنید وی تنها به دو کالا دسترسی دارد: نان با ۳۰۰ کالری به ازای هزار ریال و گوشت با ۱۰۰ کالری به ازای هزار ریال. به عبارت دیگر، گوشت بسیار گران‌تر است و هر هزار ریالش کالری کمتری دارد. اگر درآمد این خانوار فقیر، تنها چهار هزار ریال در روز باشد، فرض کنید وی با سه هزار ریال، ۹۰۰ کالری نان ‌می‌خرد و با هزار ریال باقی‌مانده ۱۰۰ کالری گوشت مصرف می‌کند. اگر نان گران شود به نحوی‌که با هزار ریال، تنها بتوان ۲۵۰ کالری نان به جای ۳۰۰ کالری خرید، وی برای دریافت ۱۰۰۰ کالری در روز مجبور است تمام درآمدش را خرج نان کند. در این مثال، وی با گران شدن نان، آن‌قدر فقیر شده که ناچار است نان بیشتری بخرد تا زنده بماند؛ به عبارت دیگر، با گران شدن نان، مصرف نانِ او بیشتر شده است یا منحنی‌ تقاضای صعودی.
به این رفتار صعودی منحنی تقاضا، رفتار گیفن گفته می‌شود. حال چه‌طور می‌شود این رفتار منحنی تقاضا را تحقیق کرد؟ به ساده‌گی. مشابه مثال آهن در مکانیک، اقتصاددانان هم اگر دست‌شان برسد، می‌توانند آزمایش کنند. برای آزمایش چنین پدیده‌یی به چه موادی نیاز داریم؟ در درجۀ اول باید افراد خیلی فقیری را بیابیم که در مضیقۀ تهیه نان هستند. این افراد باید ساختار غذایی ساده‌یی داشته باشند و مثلاً دو نوع کالا مانند نان و گوشت را هم‌زمان مصرف کنند. هم‌چنین کالای گیفن، که این‌جا نان است، باید سهم عمدۀ تأمین کالری این خانوارها را تشکیل دهد. در نهایت، باید تنها یکی از قیمت‌ها به صورت برون‌زا تغییر کنند، تا بتوان اثر آن را بر روی مصرف خانوار سنجید.
این دقیقاً آزمایشی است که جنسن و میلر (۲۰۰۸) انجام دادند و نتایج تحقیق‌شان را در معتبرترین مجلۀ اقتصادی چاپ کردند. این دو در یکی از استان‌های جنوبی چین به مدت ۵ ماه برخی از خانوارها را به صورت کاملاً تصادفی انتخاب کردند و به آن‌ها کالابرگی دادند که این خانوارها می‌توانستند تنها برنج را، که عمده‌ترین کالای مصرفی‌شان است، با تخفیف بخرند. در مقابل این گروه، خانوارهای دیگری به صورت کاملاً تصادفی انتخاب شدند، که هیچ کالابرگی دریافت نمی‌کردند، ولی محققین ریزِ تمام مخارج مصرفی‌شان را مانند گروه اول ثبت کردند. توجه کنید که تنها تفاوت دو گروه، قیمت برنج مصرفی‌ است که برای گروه اول به صورت برون‌زا کاسته شده، بنابراین کافی است این اقتصاددانان مصرف برنجِ دو گروه را با هم مقایسه کنند تا با شرایط آزمایشگاهی که تولید کرده‌اند، ابزاری برای آزمایش تیوری فوق به‌دست آورند.
نتایج این شرایط آزمایشگاهی، بسیار جالب بود. خانوارهایی که بسیار بسیار فقیر بودند و تنها برنج مصرف می‌کردند، با دریافت کالابرگ، مقادیر بیشتری از برنج مصرف کردند. این گروه احتمالاً دسته‌یی بودند که قبل از اجرای آزمایش کمتر از ۱۰۰۰ کالری در روز دریافت می‌کردند. جالب‌تر دستۀ دومی بودند که فقیر بودند ولی به اندازۀ دستۀ اول فقیر نبودند و قبل از اجرای این آزمایش، کمی گوشت هم مصرف می‌کردند. این دسته با ارزان شدن برنج (دریافت کالابرگ تخفیفی) مقدار کمتری برنج مصرف کردند. به عبارت دیگر، با اجرای این آزمایش این دسته آن‌قدر درآمدشان افزوده شد، که حتا با کاهش قیمت برنج مصرف برنج‌شان کمتر شد. این آزمایش به هدف خود رسیده بود و توانسته بود نشان دهد برای برخی از فقرا، تابع تقاضا صعودی است (رفتار گیفن) و ارزان‌ کردن کالاهای ضروری،‌ منجر به مصرف کمتر از آن کالای ضروری می‌شود.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.