عوامل انگیزه‌کُش در کار و زنده‌گی

گزارشگر:1 دلو 1392 - ۳۰ جدی ۱۳۹۲

بخش سوم و پایانی

mandegar-3تا زمان بحران بزرگ اقتصادی دهۀ ۱۹۳۰، تقریباً همۀ پیشرفت‌های مدیریتی نتیجۀ پیشرفت فناوری، علم و فرایندهای تولید بود. از زمان جنگ جهانی دوم، اغلب پیشرفت‌های بزرگ، مدیریتی و روان‌شناختی بوده‌اند. عامل ایکس بیش از هر چیز دیگری، دلیل موفقیتِ بعضی شرکت‌ها و شکستِ بعضی دیگر را توضیح می‌دهد؛ این‌که چرا ۲۰ درصد شرکت‌های برترِ هر صنعت ۸۰ درصد سود را از آنِ خود می‌کنند و چرا نخبه‌ترین افراد جذبِ بهترین شرکت‌ها می‌شوند.
با بررسی عوامل روانی‌یی که تعیین‌کنندۀ عمل‌کرد و بهره‌وری هستند، می‌توانید تفاوت زیادی در اثربخشی خود به عنوان مدیر و توانایی‌تان در کسب نتایج ایجاد کنید.
مرکز فرماندهی
در واقع عامل روانی، به موضوعی بسیار ساده ختم می‌شود: «خودانگاره». شاید کشف خودانگاره، مهم‌ترین پیشرفت در راستای توسعۀ توانِ بالقوۀ انسان در قرن بیستم و بیست‌ویکم باشد.
خودانگاره، ساختار اعتقادی یا سیستم ارزشی فرد است. این تصویر از اوایل کودکی شکل گرفته و توسعه می‌یابد و مخلوطی از همۀ احساسات، تجربیات، تصمیمات، تحصیلات و رویدادهای زنده‌گی فرد تا به امروز است. خود انگاره، تفکر یک فرد دربارۀ خودش، احساسی که نسبت به خود دارد و نگرش او نسبت به جایگاهش در دنیا را تعیین می‌کند.
خودانگاره مانند مرکز فرماندهی‌ست که در هستۀ شخصیت و بهره‌وری قرار گرفته است. این همان چیزی است که عمل‌کرد، رفتار و بازده فرد را هدایت می‌کند. همۀ تغییرات و پیشرفت‌ها در عمل‌کرد و رفتار بیرونی با بهبود خودانگاره آغاز می‌شود؛ به عبارت دیگر، همۀ تغییرات در دنیای بیرونی، با تغییرات در دنیای درونی فرد آغاز می‌شود.
خودانگاره و عمل‌کرد
خودانگاره از سه جزء تشکیل شده است: فرد آرمانی، تصویر فرد از خود و خودباوری. بیایید به ترتیب به آن‌ها بپردازیم.
فرد آرمانی تصویری موجز از هویت ایده‌آل فرد در زنده‌گی است. این تصویر متشکل از اهداف، آرزوها، امیدها و ایده‌آل‌هایی است که فرد دربارۀ خودش و شخصی که شاید بتواند در آینده باشد، دارد.
در دنیای کار، فرد آرمانی متأثر از موارد زیر است: ارزش‌های شرکت، سرمشق‌هایی که توسط افراد ارشد سازمان ارایه می‌شود و فرهنگ شرکت که کارمندان را احاطه کرده است.
دومین بخش خودانگاره، تصویر فرد از خودش است. این همان تصور فرد از نوع نگرشِ دیگران نسبت به اوست. افرادی که خود را دوست‌داشتنی، مطمین به نفس و شایسته می‌دانند، نسبت به افرادی که خود را در کار چندان موفق نمی‌دانند، تمایل دارند کارها را بهتر انجام دهند.
تصویری که افراد از خود دارند، به‌شدت متأثر از رفتار روزانۀ مردم با آن‌هاست. وقتی با مردم طوری رفتار می‌شود که گویی ارزش‌مند، مهم و محترم هستند، نگرش و تفکر مثبت‌تری نسبت به خودشان پیدا می‌کنند. در نتیجه، عمل‌کرد بهتری دارند و کار را بهتر انجام می‌دهند.
سومین بخش و هستۀ خودانگاره، میزان خودباوری فرد است. خودباوری یعنی «میزان علاقۀ شما به خودتان». هرچه افراد در درون‌شان بیشتر خود را دوست داشته باشند و به خود احترام گذارند، در دنیای بیرون عمل‌کرد بهتری خواهند داشت و اهداف بزرگ‌تری برای خود و معیارهای بالاتری برای کارشان تعیین می‌کنند. وقتی افراد خودشان را دوست داشته باشند، دیگران را هم بیشتر دوست دارند و به افراد فوق‌العاده‌یی در تیم تبدیل می‌شوند.
خودباوری «مرکز واکنشی» شخصیت انسان و تا حد زیادی تعیین‌کنندۀ سطح انرژی، اشتیاق، سرزنده‌گی و اعتماد به نفس فرد است.
کلید ایجاد سازمانی با عمل‌کرد بیشینه، خلق محیطی با خودباوری بالا است که با از بین بردن موانع عمل‌کرد، یعنی ترس از شکست و عدم پذیرش میسر می‌شود. مدیری که یک محیط کاری مثبت و با عزت نفس بالا ایجاد می‌کند، عمل‌کرد بهتر، غیبت کمتر، جابه‌جایی کمتر کارکنان، بهره‌وری بیشتر و اشتباهات کمتر خواهد داشت.
منبع: برترین‌ها

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.