احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:9 دلو 1392 - ۰۸ دلو ۱۳۹۲
نویسـنده: اُتو پنزلِر
برگردان: امیرحامد دولتآبادیفرهانی
جیمز ام کِین نویسندۀ برجستۀ مکتب هاردبویلد [و خالق رمان شاخصِ پستچی همیشه دوبار زنگ میزند] میگوید دربارۀ هاردبویلد هیچ چیز نمیدانسته!… همینطور کم نیستند جنایینویسانِ دیگری که چنین شرایطی داشتهاند. پس هاردبویلد چیست؟
در اکثر داستانهای نوشته شدۀ این مکتب، قهرمانِ این داستانها کارآگاههای خصوصی هستند. هرچند که شرلوک هلمز کارآگاه خصوصی بود، اما داستانهای سرآرتور کنان دویل خالق هلمز، هاردبویلد نیستند و نیز خود کِین هم هیچگاه رمان پولیسی ننوشت[منظور رمان پولیسی جنایی که قهرمان اصلی آن کاراگاه خصوصی باشد].
این داستانها [هاردبویلدها] آثاری کاملاً واقعگرایانه هستند؛ بدین ترتیب آدمهایی که مجوز کارآگاه خصوصی بودن دریافت میکنند، برای گرهگشایی در پروندههای جنایی وارد عمل میشوند که با شرایطی پیچیده سر و کار دارند.
کارآگاههای خصوصی میبایست از آنجایی که با قاتلها سر و کار دارند، خشن باشند. بنابراین، در کتابهای نوشته شده در این سبک، این کارآگاهها رفتار توأم با خشونت دارند و به همین شکل هم حرف میزنند. آنها اکثراً امریکاییهایی مردمگریز هستند که شباهت زیادی به هفتتیرکشهای غرب امریکا [قهرمانان تنهای رمانها و به ویژه فلمهای وسترن] دارند.
آنها قانون خود را دارند، دستورالعملی شخصی و نانوشته دربارۀ عدالت و شرافت که اجالتاً قانونی نیست اما اخلاقی است. در این مسیر ممکن است آنها تهدید شوند یا ضربهیی ببینند، اما هیچگاه پروندهیی را نیمه رها نمیکنند و یا به مشتریشان (هرکه میخواهد باشد) خیانت نمیکنند. آنها واقعاً منحصر به فرد هستند؛ اغلب اوقات درگیر سوژههایی علیه سازمانی جنایی و یا دستگاه سیاسی فاسدی میشوند، اما به دلیل درستکاری و اعتقادی که به قانون شخصی خود دارند، پروندههایی را که در دست دارند با موفقیت به سرانجام میرسانند. آنها عاقل اندر سفیه حرف میزنند [اغلب حاضرجواباند و با طنزی تلخ و پرکنایه با بقیه حرف میزنند] و به معنای واقعی کلمه هم چنین افرادی هستند. (مأمور پولیس میگوید: «من از طرز فکر شما هیچ خوشم نمیآید.» کارآگاه خصوصی پاسخ میدهد: “بهخاطر این قضیه تا حالا یکعالمه شکایتنامه به دستم رسیده… از نگرانی شبها چشم روی هم نمیتوانم بگذارم.»)
۱ـ ساختار: رمانی که در ژانر کارآگاه خصوصی (PRIVATE EYE) ** نوشته شده است، دارای تنگناهاییست سختتر از آنچه ملوانی تازهکار در اولین شب سفر دریاییاش تحمل میکند. این داستانها معمولاً توسط راوی اول شخص روایت شده و اغلب آنها با حضور زنی در دفتر کارآگاه خصوصی آغاز میشوند.. پولیس نمیخواهد یا نمیتواند به او کمکی کند و گاهی موقعیت به قدری حساس است که حضور کارآگاه بایست مخفی نگاه داشته شود.
کارآگاه رسیدهگی به پرونده را قبول میکند؛ البته ماجرا همیشه چیزی فراتر از آن چیزیست که به او گفته شده. او تحقیقات خود را آغاز میکند، از مردم پرسوجو کرده و با کنار هم گذاشتن این اطلاعات، اسراری را کشف میکند که ریشه در حوادث گذشته دارند؛ معمولاً در این میان یک یا چند نفر او را گمراه میکنند، که این فرد گاه همان کسیست که سفارش کار را به او داده است و از آنجایی که این کاراگاه خود آدم بدبینیست، از این قضیه شوکه نمیشود. در عین حال، او از یافتههایش به نتیجه میرسد و پی میبرد که در این پرونده یک قتل که نه، چندین قتل رخ داده و افراد سعی در پنهان داشتن آنها دارند. پس او متهمان را به پولیس معرفی کرده و زندهگی عادیاش را در تنهایی مطلق از سر میگیرد؛ در عین اینکه منتظر رسیدن سوژۀ بعد [سفارش کار یا مشتری دیگر] است.
۲ـ طرح روی جلد: بارانی خاکستری بلند، کلاهی لبهدار و شیشۀ ماتِ درِ دفتر کار کاراگاهان [مردانی تپانچه در دست، زنانی با هیبت اغواگر و یا زنانی با چهرههای وحشتزده، لباسهای پاره، آدمهایی تیر خورده و…] عکسهاییاند که بر جلد این کتابها به چشم میخورند؛ هرچند که اغلب ارتباط. اما به هر حال چنین است. البته اگر هفتتیری در دست کشیده نشده بود، باید تعجب کرد. بر روی برگۀ آویخته به در ممکن است یکی از این عبارات نوشته شده باشد: ک.م۲، کاراگاه، افسر آمادۀ رسیدهگی به پروندۀ شما و “پروندهیی برای…”. جلد اینگونه کتابها معمولاً فضای تاریکی دارد و در آن خیابانی خلوت و یا نمای جلو مغازهیی، البته در هوای بارانی به تصویر کشیده شده است.
۳ـ پیدایش: این مکتب در ادبیات جنایی (هاردبویلد) در مجلۀ “ماسک سیاه” در اوایل دهۀ بیست قرن گذشته توسط کارول جان دالی نویسندهیی بازاری و اکنون به کلی فراموششده پایهگذاری شد. اما این دشیل همت بود که پس از او با پیگیری این سبک آن را احیا کرد. دشیل همت با خلق فضایی رئال و شخصیتهایی با هوش واقعی در قیاس با شخصیت آثار جان دالی که باهوش مصنوعی بودند، با اعتلای این مکتب، به آن اعتبار ادبی بخشید. البته دالی اولین مجموعه از رمانهای کارآگاه ه خصوصی را به نام “رییس ویلیامز” به رشتۀ تحریر درآورد و برای ده سالی از همت هم محبوبتر و مشهورتر شد.
۴ـ غولها: شخصیتی با نام مستعار کانتینِنتال (البته در آثار ترجمه شده، مترجمان گرامی این نام را “کانتینال” ترجمه کردهاند. معنای این واژه اقلیمی یا همان قومی است-Continental Op) که کارآگاه خصوصی است و در اکثر داستانهای کوتاه هِمت و همچنین دو رمان اولی که نوشت به نامهای “خرمن سرخ” و “نفرین معرکه” وجود دارد، و قبل از شخصیت سَم اسپید در رمان “شاهین مالت” خلق شد. سم اسپید را به نوعی آخرین شخصیت شش دانگ در ژانر رمان کارآگاهی میدانند.
ریموند چندلر هم با خلق شخصیت جاودانی به نام فیلیپ مارلو در “خواب بزرگ” و هشت رمان دیگر، درست جا پای همت گذاشت. در مقام یک نویسندۀ تمامعیار که استفاده از صنایع ادبی همانند استعاره و تشبیه در آثارش هیچگاه عدد و رقم مشخصی ندارد، چندلر جزو غولهای ادبیات قرن ۲۰ به حساب میآید. زمانی که راس مک دونالد تصمیم به نگارش رمانی در سبک کارآگاه خصوصی با شخصیت لِو آرکر گرفت، این مرد تا جایی که میشد از سبک چندلر گرتهبرداری کرد و نهایتاً با افزودن مایههای روانکاوانۀ فرویدی به آن ژرفایی ناب داد که تا آن زمان نمونۀ مشابهی نداشت. میکی اسپیلن که قهرمان بزنبهادر و باهوش آثارش، مایک هامر [البته مایک هامر بیشتر از آنکه با قدرت فکر قاتلان را گیر بیاندازد از زور بازو و قدرت مشتهای پولادینش استفاده میکند]. میکی اسپلین با به کار گرفتن این سبک [که آمیزهای از خشونت عریان و زنبارهگی قهرمان آثارش مایک هامربود [برای دههیی به یکی از پرطرفدارترین نویسندههای امریکا تبدیل شد، او یکی از خشنترین و یا شاید در قالب داستان بهتر پرداختهشدهترین شخصیتهای این مکتب بوده است. او بهخاطر چشماندازهای سیاه و سفیدی که از عدالت به دست میدهد، توسط منتقدین مورد بیلطفی قرار گرفت؛ ولی در مقابل، خوانندهها شیفتۀ زبان ساده و بیان بیتکلف و روشنِ او شدند.
دیگر نویسندهگان برجستۀ مکتب هاردبویلد عبارتاند از: اِرل استنلی گاردنر (داستانهای “پِری میسون” او بیش از ۱۰۰ میلیون نسخه در جهان فروخت!) پاول کِین (اثر “پرسرعت” او همچنان یکی از بهترینهاست)، جیمز ام. کِین و رائول ویت فیلد.
۵ـ بهترین مدرننویسان این مکتب: جیمز کراملی(رمانش “آخرین بوسۀ دلانگیز” را آدم بارها و بارها دوست دارد با اشتیاق بخواند!)، رابرت بی پارکر (مجموعه رمانهای اسپنسر، او را به یکی از غولهای این مکتب بدل ساخت) و رابرت کریس که میبایست او را پیش از سایرین معرفی کرد.
دیگر نویسندهگان چیرهدست این مکتب که یا در همین ژانر کارآگاهی (کارآگاه خصوصی) مینویسند یا خیر، شامل جیمز اِلروی، مایکل کانلی، المور لئونارد، جرج پلکانوس، دنیس لهان، مایکل کالینز، لورن دی. اِستلمان و کِن برون شاید در این مقام مهمتر و زبردستتر از همکارانشان هستند!
هرچند که در این سطور تمرکز بیشتر بر ژانر کارآگاه خصوصی بود، اما باید یادآوریم شویم این مکتب ژانرهای بیشتری را هم در بر میگیرد. چند تن از نویسندهگان نامآوری که در سایر ژانرها کار کردهاند را میتوان این چنین ذکر کرد: کُرنِل وولریچ که پس از ادگار آلن پو بهترین داستانهای پولیسی ـ تعلیقی(suspense) را نوشته است؛ جیمز ام کین، جیم تامپسون، دابلیو آر رنت، داوید گودیس و ریچارد استاک (با نام مستعار دونالد ای وستلک) فعالیتشان در فرم داستان جنایی بوده و اغلب داستانها را از زاویۀ دید خود جنایتکاران روایت میکنند؛ و دست آخر میباید از اِد مک بین، جوزف وامباف و جان هاروی (نویسندۀ انگلیسی) نام برد که رمان های پولیسی قابل قبولی به رشتۀ تحریر درآوردهاند.
توضیحات:
* آنچه بین […] آمده، توضیحاتیست که برای روشن شدنِ بیشتر بحث به متن اصلی افزوده شده است.
** کارآگاه مخفی ترجمۀ عبارت Private Eye است، Private یعنی مخفی، پنهان و سری نه خصوصی. eye به معنای چشم است اما در این عبارت به معنای کارآگاه است. ایهامی است بسیار ظریف. به دو دلیل میگویند: eye اول اینکه تلفظ آن (آی) مشابه اولین حرف واژۀ investigator است. دوم هم بدین دلیل که چشم را همان کارآگاهی میدانند که میبایست خوب و ظریف ببیند. بعضاً هم از عبارت مخفف PI استفاده میکنند. کارآگاه خصوصی اما ترجمۀ عبارت Private Detective است. نمیدانم چرا private را در این عبارت خصوصی ترجمه کردهاند. هرچند که خود نیز چند جایی از آن استفاده کردم و تازه به این نتیجه رسیدهام شاید اشتباه بوده است! البته ترجمۀ خصوصی برای این واژه اصلاً اشکال ندارد اما آن معنای دیگری میدهد و این خصوصی معنای دیگری. آن به معنای چیزی شخصی است! البته هیچ بعید نیست چون این کارآگاهان مخفی به عنوان کارآگاهان خصوصی که زیر نظر نیروی پولیس فعالیت نمیکردهاند، به این شکل شکل خوانده میشدهاند.
پینوشت:
۱ـ با اندکی تأمل، متوجه رندی سخنِ کارآگاه خصوصی خواهید شد. به گونهیی حرفهای او دوپهلو و دارای ایهام است.
۲ـ مخفف عبارت: کارآگاه مخفی. اصل آن PI میباشد؛ کوتاهشدۀ عبارتPrivate Investigator.
Comments are closed.