احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۰۵ حوت ۱۳۹۲
داکتر فاروق بشر
برای اینکه بدانیم دموکراسی یعنی چه، و دولتِ دموکراتیک چه وظایفی را باید انجام دهد، خوب است ابتـدا دموکراسی و سپس دولت را تعریف کرده و وظایفی را که در جهانِ کنونی دولت باید انجام دهد، بررسی کنیم.
کلمۀ دموکراسی از دو واژۀ لاتینِ “دمو” یعنی مردم، و “کراسی” یعنی حکومت، درست شده است. پس حکومت دموکراتیک، نظامی است که رهبر سیاسی آن از طریق آرای مردم، بهطور سری، آزاد و مستقیم انتخاب میشود.
عنصر انتخاب، از مشخصههای نظامِ دموکراتیک است. زمامداری که از طریق زور، خدعه و تقلب، مقام زمامداری را تصاحب کرده، هرگز نمایندۀ مردم نمیباشد و مشروعیتِ حقوقی ندارد.
در نظامهای دموکراتیک، تفکیک قوای ثلاثه، ممیزه و مشخصۀ دموکراسی است. روسو عقیده داشت که حاکمیت به مردم تعلق دارد و هر فرد ملت در قوۀ حاکمه به اندازۀ رای خود حق دارد.
اما دموکراسی تعاریف مختلفی دارد. “لنکن” در تعریف دموکراسی گفته است: «حکومت مردم، از طرف مردم، برای مردم».
نظام دموکراتیک بر اصل مردمسالاری استوار است، یعنی حاکمیت در همچو نظامهایی، به مردم تعلق دارد. مردماند که از طریق آرای آزاد، سری و مستقیم، نمایندهگان سیاسیِ خود را انتخاب میکنند.
دولت، جامعۀ سیاسی سازمانیافته و نهادینه است که سایر نهادها و سازمانهای عامه از آن ناشی میشود. دولت از رهگذر لسانی، به یک کشور هم اطلاق میشود. عدهیی قوۀ اجراییه را هم به نام دولت یاد کردهاند. دولت به معنای فرمانروا یا حاکم و یا هم روسای نظام نیز یاد شده است.
دولت متشکل از سه عنصر است؛ نفوس، ساحۀ جغرافیایی و قدرت عالی. ضرورت به تشریح ساحۀ جغرافیایی و نفوس دیده نمیشود. ولی قدرتِ عالی عبارت است از اعمال قدرت در حوزۀ یک نظام سیاسی بر اساس قانون، جهت برقراری نظم عامه و احقاق حقوقِ مردم.
دولتها به اشکال مختلف در طول تاریخ ایجاد شدهاند، بعضی از این اشکال امروزه وجود ندارند. اگر از دولت به حیث یک نظام سیاسی صحبت شود، در طول تاریخ انواع مختلفی از رژیمهای سیاسی به میان آمدهاند و انواع دیگری از آن امروز وجود ندارند.
دولتهای دموکراتیک، بر اصل تفکیک قوای ثلاثه ایجاد شده و تشکل آن بر مبنای آرای عامه صورت میگیرد.
در دموکراسیهای قدیم که منشای آن یونان باستان بود، شهروندان آزاد حق داشتند زمامدار را انتخاب کنند. در آن زمان، یونانیان به چهار نوع دموکراسی عقیده داشتند:
۱ـ دموکراسییی که نباید در آن تمرکز قدرت در دستِ یک یا چند نفر باشد.
۲ـ دموکراسییی که در آن ابراز عقیده و آزادی بیان بهطور مساوی برای تمام شهروندانِ آزاد بهطور مساوی داده شده باشد.
۳ـ دموکراسییی که در آن تمام شهروندان حقِ ابراز نظر و رأیدهی داشته باشند.
۴ـ دموکراسییی که در آن تصمیمگیری و اعمال قدرت از طریق آرای عامه صورت گیرد.
ولی در عصر نوین، دموکراسی به مفهوم عدالت اجتماعی، مساوات در برابر قانون، آزادی بیان و عقیده، رعایت حقوق بشر، آزادی کردار یا عمل، حق حیات یا زندهگی، آزادی و مصوونیت مسکن، آزادی بیان، آزادی مراسلات، اطلاعات و مطبوعات، آزادی تشکل احزاب سیاسی، حق تجارت و صنعت، حق داشتن شغل و کار، حق ایجاد سندیکاها و اتحادیهها میباشد.
اصل عمدۀ دموکراسی عصر جدید، تضمینِ حقوق افراد است از طریق قانون و مساوات در برابر قانون.
به این ترتیب باید:
ـ مردم به صورت مساوی در حاکمیت حقِ اشتراک داشته باشند.
ـ آزادی عقیده و بیان حق مساوی تمام اتباعِ یک کشور باشد.
ـ دولت باید در برابر عقاید مخالف ابراز شده توسط مردم، تحمل داشته باشد.
ـ رأی اکثریت و اقلیت باید احترام شود.
ـ توزیع عادلانۀ قدرت بر اساس قانون و بر مبنای اصل شایستهگی صورت گیرد.
ـ حاکمیت قانون در سازمان دولت، تضمین و در معرض اجرا باشد.
چون انتخابات عمومی از جمله مولفههای دموکراسی است، باید مردم بدون مداخلۀ قوۀ حاکمه و یا اشخاص متنفذ، بتوانند در تعیین نمایندۀ خود اشتراک و ابراز رای داشته باشند.
دولت در افغانستان باید مطابق احکام مادۀ ۲۲ تا ۵۶ قانون اساسی، با مردم معامله کند و این حقوق بهطور خلاصه عبارتاند از:
ـ عدم تبعیض و امتیاز بین اتباع افغانستان
ـ مساوات و برابری بین زن و مرد در برابر قانون
ـ عدم محرومیت از حق
ـ حق آزادی تا جایی که به آزادی دیگران صدمه نزند و حق طبیعی هر تبعه
ـ دولت مکلف به احترام و حمایت از آزادی و کرامت انسانی است
ـ برائتالذمه به حیث یک حالت اصلی تضمینشده، و جرم یک عمل شخصی است
ـ تعمیل مجازات بر مبنای قانون
ـ تعذیب جسمی جواز ندارد
ـ عدم سپردن تبعۀ افغانستان به یک کشور خارجی
ـ عدم سلب تابعیت
ـ عدم تبعید در خارج یا داخل کشور
ـ عدم حصول اقرار از طریق زور و شکنجه یا اکراه
ـ حصول اطلاع از اتهام وارد شده بر متهم
ـ حق انتخاب کردن و انتخاب شدن
ـ مصون بودن آزادی بیان از تعرض و عدم تفتیش عقاید
ـ حق طبع و نشر مطبوعات
ـ حق تشکل جمعیتها
ـ حق تشکل احزاب سیاسی مطابق قوانین نافذۀ کشور
ـ حق تظاهرات صلحآمیز
ـ آزادی و محرومیت مراسلات
ـ عدم تعرض بر مسکن
ـ مصونیت و عدم تعرض بر ملکیت شخصی
ـ حق تعلیم رایگان تا سویۀ لیسانس و سایر حقوق در پرتو قانون.
در نظامهای دموکراتیک یا مردمسالاری، مردم حق دارند از طریق وسایل مختلف نشراتی، عقاید و نظریاتِ خود را بیان کنند و در انتخابات اشتراک کرده، در تعیین سرنوشتِ خود و حاکمیت نقش داشته باشند و به اکثریت آرا نمایندۀ خود را انتخاب کنند و در نهادهای سیاسی کشور بر اساس اهلیت، اشتراک داشته باشند.
Comments are closed.