احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:سمیع درهیی/ 26 حوت 1392 - ۲۵ حوت ۱۳۹۲
طی سالهای اخیر و بهویژه پس از اعلام نتایج دور دومِ انتخابات ریاستجمهوری که برایند یک انتخاباتِ مملو از تقلب و فاقد مشروعیتهای لازم بود؛ برخی از چهرهها، احزاب و گروهها بهشدت نگرانِ ایجاد اصطکاکهای بیشترِ ملی در جامعه با از میان رفتن بیشترِ اعتماد ملی شدند و هر از گاهی برنامهها و طرحهایی را زیر عناوین مختلف از جمله “اجنـدای ملی”، “اجماع ملی” و “وفاق ملی” ـ مبنی بر اینکه چهطور میتوان گسستها و شکافهای اجتماعی میان اقوام را که در اثر بیتوجهی حکومت روز به روز عمیقتر میشود را درمان کرد ـ مطرح نمودند. برخی از این طرحها متأسفانه بسیار مقطعی و سیاسی بودند و بهصورت موسمی و ابزاری، به بازار سیاست عرضه شدند. ولی برخی دیگر که در تدوینِ آن صمیمانه و دلسوزانه کار شده بود و برای پختهگی و همهشمول بودن آن، تلاشهای صادقانهیی در سطح ملی و بینالمللی صورت گرفته بود، نظر نخبهگان و صاحبنظران را به خود جلب کرد. در این نگرۀ کوتاه، میخواهم به طرح اجندای ملی که توسط احمد ولی مسعود رییس بنیاد شهید احمدشاه مسعود مطرح گردیده است، به عنوان یک طرحِ پخته و همهشمول، بپـردازم.
طرح اجندای ملی که از سه سال بدینسو به عنوان یک برنامۀ مدون برای حکومتداری در پرتو وحدت ملی و تیوریهای رسیدن به آن مطرح شده است، چکیدهییست از افکار و نظریات قهرمان ملی کشور شهید احمدشاه مسعود که از سوی برادرش آقای احمدولی مسعود تدوین گردیده و به عنوان یک طرح و برنامۀ مدون برای نجات افغانستان از بحرانهای اعتماد ملی و انقطابهای قومی پا به عرصۀ وجود گذاشته است.
این طرح که در زمان مقاومتِ مردم افغانستان علیه تجاوز و هجومِ طالبان بر کشور مطرح گردیده بود، با دعوت بیش از ۴۰۰ نخبه و روشنفکر افغانستانی در لندن، نخستین حرکتِ خود را آغاز نمود، اما پس از آنکه مقاومت به پیـروزی رسید و مقاومتمردان شامل پروسۀ دولتسازی در کشور شدند، این طرح به تعطیل رفت، تا آنکه دوباره ضرورت مبرمِ آن پس از انحصارگراییهای بیرویۀ ارگ ریاستجمهوری و وحشی کردنِ قدرت در محور یک قوم و یا یک تیم خاص، بهروشنی آشکار گردید.
اکنون که این برنامه از سوی آقای احمد ولی مسعود طی رسالههای متعدد چاپ و بازچاپ یافته است، در آستانۀ انتخابات پیش رو و برایند حکومت بعد از این انتخابات، میتواند از یکسو اصطکاکها و انقطابهای ملی را جلوگیری نماید و از سوی دیگر، چنین طرح و برنامهیی میتواند عصای لازمی برای رسیدن به اهداف سیاسیِ موثر در آیندۀ این کشور باشد. حالا که کنفرانس اجندای ملی با برخی از چهرههای موثر و روشنفکر و متنفذ افغانستان و تعداد زیادی از جوانان آموزشدیده برای پخته کردن این طرح تلاش و مشوره میکند، به این باور رسیده است که این طرح میتواند در سه مرحله به قوام برسد. چنانکه اجندای ملی در مرحلۀ اول، چهارچوبی را برای گفتمانها و تفاهمها از طریق مشورتها و کنفرانسها و رسیدن به یک همگرایی ترسیم نماید و در مرحلۀ دوم، برای تطبیق ریفورمهای اداری و سیستمسازیها در عرصههای اداره، امنیت و صلح تلاش صورت گیرد، تا در مرحلۀ سوم با طرح یک دیدگاه راهبردی به استراتژی ایجاد دولت وحدت ملی نایل شده بتوانیم. اما برای رسیدن به یک دولت وحدت ملی در استراتژی خویش، نیاز به ایجاد یک احساس ملی و تفکر ملی نیز حتمی مینماید تا به وحدت ملی به عنوان یک هدف نزدیک شویم.
با توجه به اینکه انتخابات یک فرصت خوب برای گذار از یک وضعیت سیاسی به یک وضعیتِ دیگر میباشد، باید به وضعیت پس از انتخابات فکر اساسی شود و در واقع، تبعاتِ پس از انتخابات را باید با اجندای ملی یا یک طرح ملی پوشش داد.
همانطور که که نشستهای اجندای ملی در مرکز و ولایات ادامه خواهد یافت، شورای عالی کنفرانسِ اجندای ملی در تماس با نامزدان به رایزنیها ادامه خواهد داد. اما به باور من، پرداختن به نوع نظام در پرتو قانون و از مجاری قانونی و یابیدن مکانیسمهای مشخص برای رسیدن به هدف و بسیج نیروهای آگاه جامعه در محور این طرح، از شمایلی اند که باید به آن نیز پرداخته شود و طرح اجندای ملی را به آن مزین نمود.
بحث دیگر اینکه اجندای ملی، باید نمای دموکراتیک و ماهیتِ دموکراتیکِ خویش را بیش از همه به میدان سیاست و سیاسیونِ کشور بکشاند تا با این روح و ماهیت دموکراتیک، به سنتهای ناپسند و قرون وسطایی نه بگوید، زیرا نه گفتن به فرهنگ بدوی تنها با دموکراسی امکانپذیر میتواند باشد.
Comments are closed.