احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکرده‌اند.





ده روش از بهترین روش‌ها به منظور مهار قدرتِ پرسش

گزارشگر:26 حمل 1393 - ۲۵ حمل ۱۳۹۳

بخش نخست

mnandegar-3مغز ما پرسش‌ها را دوست دارد. پرسش قدرتِ درگیر کردن و مجذوب کردنِ ما و تغییر طرز تفکرِ ما را دارد. پرسش‌ها دانش و بلوغ را پیش می‌برند و باعث تجدید خلاقیت و تفکر انتقادی می‌شوند. در این‌جا ده روش برای پرسیدنِ هوش‌مندانه‌ترِ پرسش‌ها آورده شده است، شما می‌توانید از همین امروز از آن‌ها استفاده کنید.

۱ـ پرسش برای حل خلاقانۀ مسایل
یکی از مؤثرترین روش‌ها برای برخورد با مسایل، پرسش پرسیدن دربارۀ آن است. بهترین چیز دربارۀ پرسش کردن این است که به محض این‌که آغاز به پرسیدن می‌کنید، مغز شما به‌طور خودبه‌خود شروع به کار کردن بر آن می‌کند. نه تنها مغز شروع به کار کردن بر آن می‌کند، بلکه وقتی که آگاه نیستید، در پس‌زمینۀ ذهن‌تان بر آن‌ها کار می‌کند.
برای مجموعه اولیۀ بیش از پنجاه پرسش نمونه، که می‌توانید تقریباً در هر مسأله‌یی به‌کار ببرید، تکنیک اسکمپر را امتحان کنید. تکنیک مؤثر دیگر پرسیدن، پرسش‌های با «چرا» است تا زمانی که به هستۀ مسالۀ خود برسید.

۲ـ پرسش به منظور تغییر چشم‌انداز شما از مسأله
همان‌طور که پرسیدن پرسش دربارۀ یک مسأله مفید است، تغییر خود مسأله به یک پرسش نیز سودمند است. می‌دانیم که تعریف کردن و بیان مناسب مسایل برای حل موثر مسایل بسیار ضروری است؛ هم‌چنین چارچوب‌بندی مسایل به‌صورت پرسش‌ها نیز، یکی از تکنیک‌هایی است که مطمیناً می‌تواند کارایی شما را به عنوان یک حل‌کنندۀ مسایل بالا ببرد.
به‌طور کلی عبارات، مهارت تحلیلی و منطقی مغز ما را به راه می‌اندازد و در خیلی از موارد، ما را برای تلاش کردن و حصول هرچه سریع‌تر نتایج، ترغیب می‌کند. از طرف دیگر، پرسش‌ها، مهارت تفکر خلاقانه و تخیلی را به‌راه می‌اندازد و شما را ترغیب می‌کند که رویکردی کاوش‌گرانه داشته باشید؛ معمولاً این رویکرد، مجموعۀ کاملی از بینش‌های جدید را پرورش می‌دهد.
برای مثال، سعی کنید که عبارتی مانند «راه‌های بهبود زنده‌گی من» را به پرسش‌هایی مانند «چه راه‌هایی می‌تواند زنده‌گی من را بهبود دهد؟» یا «آیا شانسی برای بهبودی زنده‌گی من در این‌جا است؟» تغییر دهید و ببینید که چه احساسی در بر دارد.

۳ـ پرسش به منظور هدایتِ تفکر و مباحثه
پرسش‌ها فرآیند تفکر ما را هدایت و رهبری می‌کند. برحسب شرایط، ممکن است پرسیدن پرسش‌های «باز» یا «توسعه‌دهنده» مثمر ثمر باشد؛ با این پرسش‌ها، می‌توان ایده‌ها و عقاید جدید را استخراج کرد و باعث ازدیاد فرصت‌های ممکن شد. به عنوان مثال، این پرسش‌ها عبارت‌اند از «اندیشه‌های تو دربارۀ این ایده چیست؟» و یا «آیا می‌توانی به سناریوهای معمول دیگری بیاندیشی؟».
از طرف دیگر، در خیلی از موارد پرسیدن پرسش‌های «بسته» یا «محدود کننده» مفیدتر خواهد بود؛ این‌گونه پرسش‌ها باعث همگرایی تمرکز و جهت‌دهی تفکر و رساندن بحث‌ها به سطح ملموس‌تر و عینی‌تر می‌شود. مثال برای این‌گونه پرسش‌ها عبارت‌اند از: «به چه وظایفی برای به انجام رساندنِ این مسأله نیاز است؟»، «چه هزینه‌یی خواهد داشت؟».
در این ایده مخصوصاً از انواع مختلف پرسش‌ها در زمان‌های مختلف استفاده می‌شود تا آگاهانه، فرآیند تفکر شما را به موثرترین جهت هدایت کند.

۴ـ پرسش برای آموزش و رهبری
معلمان و مربیان بزرگ می‌دانند که آموختن فقط زمانی رخ می‌دهد که خودِ دانش‌آموزان بیاندیشند. پرسش‌ها، یک راه بسیار خوب برای تهییج تفکر است و اگر ماهرانه به کار گرفته شود، بسیار بهتر از این است که تنها دانش را در ذهن شخصی، انبار کنیم.
به‌جای این‌که آموزگاران تنها مفاهیم و راه‌حل‌ها را به دانش‌آموزان نشان دهند، می‌توانند برای برانگیزش اکتشاف مشترکانه، از پرسش‌ها استفاده کنند؛ مثلاً «اگر ما در این‌جا زاویه را افزایش دهیم، چه اتفاقی می‌افتد؟»، یا «اگر مقاومت هوا نبود، چه‌گونه رفتاری را مشاهده می‌کردیم؟» و نظیر این پرسش‌ها.
هم‌چنین، نه تنها پرسش‌ها برای معلمان موثر است، بلکه می‌تواند در محیط‌های تجاری بسیار مفید واقع شوند. مثلاً در شرکت‌ها، رهبرها (چه رسمی و چه غیر رسمی) می‌توانند با پرسش کردن، دیگران را به این وادارند که خود تفکر کنند و افتخار و مالکیت مشترکِ راه‌حل‌های ایجاد شده را تقویت کنند. پرسش‌های معمول در این‌باره عبارت‌اند از: «چه راه‌حل‌هایی را می‌توانیم در این‌جا ببینیم؟» یا «فکر می‌کنید چه کاری باید انجام دهیم؟»

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.