احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:21 جوزا 1393 - ۲۰ جوزا ۱۳۹۳
دو روز پس از حمله به جان داکتر عبدالله عبدالله، نامزد پیشتاز ریاست جمهوری، دولت افغانستان اعلام کرد که این حمله در پاکستان و به وسیلۀ لشکر طیبۀ آن کشور طراحی شده و به اجرا گذاشته شد. اما حکومت پاکستان بالافاصله این ادعا را تکذیب کرد و آن را یک دروغ محض دانست.
تا هنوز روشن نیست که حکومت افغانستان بر بنیاد چه سندی مدعی این قضیه شده اما چنین قضایایی در گذشته هم وجود داشته که دستداشتن برخی از حلقات داخلی پاکستان را در ترور شخصیتهای متنفذ و ملی افغانستان نشان میدهد.
به هر صورت، این بار اما ترور نافرجام داکتر عبدالله کمیپیچیده به نظر میرسد و خیلی سادهانگارانه خواهد بود که به همین آسانی همه تقصیر را به گردن پاکستان بیاندازیم. به نظر میرسد که دولت افغانستان با چنین ادعای بیپایه از مسوولیت پیگیری و شناسایی عوامل این حادثه سرباز میزند و به نحوی اتمام حجت میکند زیرا، جدای از این که پاکستان این مساله را انکار کرده است، موضوع دیگری هم مطرح است این که پاکستان از ترور داکتر عبدالله چه سود میبرد؟
اتفاقاً، احتمال این که پاکستان بتواند روابط حسنه و نیکش را با جانب افغانستان در صورت برنده شدن داکتر عبدالله ترمیم سازد بسیار زیاد است. پاکستانستیزی بیرویۀ جناب حامد کرزی در این سالها مجال هر نوع گفتوگو را از مردم ما گرفته است. ممکن با رویکار آمدن داکتر عبدالله روابط افغانستان و پاکستان بهتر شود. حالا این اشاره به معنای آن هم نیست که گروههای تروریستی مستقر در پاکستان مبرا باشد. ممکن، این گروهها خود اقدام به انجام این عمل وحشیانه کرده باشند که در آن صورت نیز باید دید که آن گروهها چه سودی از نابودی داکتر عبدالله میبرند؟ دست کم در این مقال، مجال پاسخگویی به این پرسش نیست اما تا جایی که هویداست، تنها سودجویی یک جناح و یک گروه از ترور داکتر عبدالله میتواند ما را به سرنخ این اقدام تروریستی برساند. در ضمن باید یادآور شد که چنین حملهیی به تنهایی و سادهگی نمیتواند انجام پذیرد. چنانکه در گذشته ما جریان ترور قهرمان ملی کشور و نیز رهبر جهاد و مقاومت استاد ربانی شهید را شاهد بودیم که در آن حوادث، دست چندین حلقۀ تروریستی به همکاری ارگانهای داخلی دخیل بوده است. به یقین که در این نوبت هم دست برخی از نهادهای امنیتی- ممکن به دلیل کوتاهی در انجام وظیفه و ممکن به دلیل وابستهگی خارجی چنین اقدامیرا پشتیبانی کرده اند.
بنابراین، ماجرای ترور نافرجام داکتر عبدالله باید جدی گرفته شود. در گام نخست، از وظایف حکومت است که سرنخ این قضیه را دریابد. باید مشخص شود که چه کسانی از ترور داکتر عبدالله سود میبرند و نیز این که چه گروههایی در این اقدام وحشیانه دست داشته اند؟
اما سوگمندانه باید اضافه کرد که به دلیل این که تمام قضایای ترور شخصیتهای ملی کشور در گذشته سرپوشیده مانده است و حکومت هیچ اقدامی برای شناسایی سازماندهندهگان آن حوادث نکرده است، گمان بر این است که این بار نیز کاری صورت نگیرد. از اینرو، شاید منطقیترین خواسته این باشد که از نهادهای بینالمللی و ارگانهای جهانی مبارزه با تروریسم خواهش شود که سر و تۀ این ترور نافرجام را دربیاورند. زیرا، با توجه به شرایط ناامن موجود، هراس آن است که نشود تروریستان دست از طلبشان برندارند و باز هم دست به حملات مشابهی بزنند و در نهایت، خدای نخواسته به هدف شوم شان نایل آیند.
Comments are closed.