گزارشگر:14 سرطان 1393 - ۱۳ سرطان ۱۳۹۳
سرانجام در ماجرای اسفبارِ تقلب در انتخابات، جامعۀ جهانی مداخله کرد. تعدادی از مقاماتِ بلندپایۀ غربی به شمولِ جان مک کین سناتور مقتدر امریکایی، وارد کابل شدند و با هر دو نامزد انتخابات دیدار و گفتوگو کردند. افزون بر آن، تعدادی از ناظران اروپایی نیز که در این زمینه فعالیت داشته اند، اظهار کرده اند که طبق برآوردهای آنان، حدود ۶۰۰۰ محلِ رایدهی مشکوک به نظر میرسد و باید این محلات تفتیش شوند.
دخالتِ جامعۀ جهانی در روند تقلبهای سازماندهی شدۀ انتخاباتِ افغانستان، تا اندازهیی چشمِ امید را به سوی آینده باز کرده است. به نظر می رسد که اگر این محلات تفتیش شوند، حدود دو و نیم میلیون رای تقلبی از آرای پاک مردم جدا خواهد شد و در نهایت، سلامتِ انتخابات تضمین میگردد. اما در اینمیان دو مساله هنوز لاینحل است.
مسالۀ نخست آن است که سرنوشت تقلبکاران چه خواهد شد؟ مکافاتِ آنانی که یک روند شفاف و دموکراتیک را بنا بر سلایقِ شخصی و تعلقات قومی خراب کردند، چه است؟ آقای امرخیل، کسی که مغز متفکرِ تقلبهای سازماندهیشده شمرده می شود و اسناد تقلبش نیز فاش شده، چرا این گونه بهراحتی توانست از چنگ قانون فرار کند و به انگلستان پناه ببرد؟ ماجرای پشت پردۀ آقای امرخیل و همکارانش چه است؟
تقلبِ آقای امرخیل حتا از سوی رییس کمیسیون انتخابات تایید شد و می طلبید که چندی و چونیِ این ماجرا کاویده می شد و در نهایت، تقلبکاران به پنجۀ قانون سپرده می شدند، اما سوگمندانه که معافیت تقلبکاران، مردم را به این پروسه بیشتر بدگمان ساخته است.
همچنان سرنوشت تیمی که این همه تقلب به سودش انجام شده است، روشن نیست. حدود دو و نیم میلیون رای تقلبی به نفعِ تیم تحول و تداوم ریخته شده است. این تیم تا هنوز سیاستِ انکار را پیشه اختیار کرده است و تازه اعلام کرده که همۀ تقلبها از سوی آقای کرزی برای بدنامیِ تیم تحول و تداوم صورت پذیرفته است.
اما جدای از این همه رد اتهام کردن ها، اسناد فاش شده نشان می دهد که کمیسیون انتخابات با تبانی تیم تحول و تداوم، این تقلبِ افتضاح آمیزِ میلیونی را سامان داده است. چندان که بزرگترین کارشناسان امور انتخابات، نظیر کای آیده، از گستردهگی چنین تقلبی، انگشتِ تعجب به دندان گرفته اند. اکنون اگر در پی تفتیش محلات مشکوک، تقلبِ تیم تحول و تداوم آشکار گردد؛ جایگاه تیم تحول و تداوم کجا خواهد بود؟ آیا پذیرفتنی است که یک تیم انتخاباتی با سرنوشت کشور و آرای مردم بازی کند و بعد، سرافراز تا پایان، پروسه را همراهی نماید؟
مسالۀ دوم، پادرمیانیِ حکومت است که گفته میشود با چانهزنیها و مذاکراتِ پشت پرده سعی دارد تا هر دو تیم انتخاباتی را مدغم سازد و با پردهاندازی روی این رسوایی بزرگ، نوعی ایتلاف را به میان آورد.
گفته می شود که حکومت در نظر دارد پس از تفتیش محلاتِ مشکوک هر نامزدی که برنده شد، تیم رقیبش را در ساختار حکومتِ آینده شریک بسازد. طوری که قانون اساسی تغییر کند و تیم برنده رأس حکومت را به دست گیرد و تیم دوم، قاعده را. رییس جمهور را تیم برنده تعیین کند و نخست وزیر را تیم دوم.
این طرز کار ممکن یک مصلحت خوبِ سیاسی باشد اما سرنوشتِ تقلبکاران و آنانی که یک روند پاکِ دموکراتیک را به گند کشیده اند، مشخص نمی سازد. ممکن ما پس از اجرای چنین طرحی، به یک ثبات نسبی برسیم، اما آیندۀ بسیار تاریکی خواهیم داشت. زیرا واضح است که با توجه به چنین تقلبات گسترده، انتخابات بدنام شده و دموکراسی آلۀ دستِ چند شوونیست قرار گرفته است. اکنون اگر به همین سادهگی از کنار اینهمه تقلب های گسترده بگذریم و به جای مکافات و مجازات و به خاطر رعایت مصلحتهای سیاسی، بخشندهگی پیشه کنیم، بی تردید که آیندۀ دموکراسی در کشور با خطر مواجه خواهد شد و تقلب، چونان یگانه راه رسیدن به قدرت در این کشور نهادینه خواهد شد که این خود یک عقبگرد خطرناک شمرده می شود!
Comments are closed.