خاموشی در برابرِ جنایاتِ اسراییل، چرا؟

گزارشگر:منو چهر/ 1 اسد 1393 - ۳۱ سرطان ۱۳۹۳

حملۀ اسراییل به غزه، نزدیک به ۶۰۰ کشته، بیش از ۳۱۰۰ زخمی، و بالاتر از ۸۵۰۰۰ نفر آواره در چهارده روزِ اخیر به‌جا گذاشته است. این ارقام واقعاً تکان‌دهنده استند؛ آن‌هـم در روزگاری که همه داد از دموکراسی و حقوقِ بشر می‌زنند و از واشنگتن گرفته تا توکیو و ماسکو، همه‌جا میلیاردها دالر بابتِ تحکیمِ این مفهوم هزینه می‌شود.
با این‌همه، پرداختن به غزه و جنایتی که در فلسطین جاری‌ست، احتمالاً واکنشِ برخی‌ها را در داخلِ کشور برمی‌انگیزد که: «چرا ما افغانستانی‌ها که خود مردمی فقیر و در حالِ جنگ هستیم، باید به مسایلِ فلسطین بپردازیم؟»mnandegar-3
پاسخِ این پرسش را می‌توان با طرحِ یک پرسشِ دیگر داد که: «آیا منطقی‌ست به دلیلِ این‌که خودمان مظلوم واقع شده‌ایم، در برابرِ ستم‌دیده‌گان و مصیبت‌زده‌های تمامِ دنیا بی‌‎تفاوت بمانـیم؟!»
انسانیت و منطق حکم می‌کند که در برابرِ جنایاتِ بزرگِ اسراییل و آن‌چه در غزه صورت می‌گیرد، با صـدای بلند واکنش نشان دهیم.
افغانستان خود هم‌سرنوشت و هم‌دردِ فلسطین است. کشورِ ما دست‌کم از یک منظر شباهتِ زیادی به فلسطین دارد. این‌که هر دو دشمنِ مشخصی دارند که پیوسته از سوی این دشمن مورد تجاوز و ظلم قرار می‌گیرند؛ پاکستان و اسراییل.
جنایتِ این دو کشور در افغانستان و فلسطین، بر هیچ کس پوشیده نیست؛ اما گره‌ خوردن منفعت‌های کلانِ منطقه‌یی و جهانی در وجود پاکستان و اسراییل، باعث می‌شود که جنایت‌های سازمان‌یافتۀ این کشورها همواره از سوی جامعۀ جهانی نادیده گرفته شود.
هم پاکستان و هم اسراییل، همواره علیه مظلومان‌شان ـ انسان‌هایی که سال‌هاست چوبِ ستم‌کاریِ این دو کشور را می‌خورند ـ تبلیغ‌های منفی کرده‌اند؛ به گونه‌یی که در بدترین حالت هم، به سودِ این دو کشور داوری می‌شود. به یقین که همین نکته باعث می‌شود محافظه‌کاران بر جنایتِ اسراییل در غزه چشم بپوشند و رنجِ بالفعلِ افغانستان را ـ که خود ماحصلِ ظلم پاکستان است ـ علم ‌کننـد.
نکتۀ دیگر این است که جنایت اسراییل در فلسطین، در افغانستان همواره از عینک جمهوری اسلامی ایران دیده شده. تصور سیاسیِ نادرست در این خصوص آن است که هر نوع مخالفت علیه جنایات رژیم اسراییل، پیوند عمیقی با سیاست‌های جمهوری اسلامی ایران در افغانستان دارد. مسلماً یکی از فاکت‌های مهمِ سیاستِ خارجی ایران، اسراییل‌ستیزی است و ما در این‌جا دست‌کم به حقانیتِ ستیزۀ ایران با اسراییل کاری نداریم. اما جنایت آشکارِ اسراییل در غزه را هیچ‌کس نمی‌تواند نادیده بگیرد و آن را به سیاستِ ایران ربط بدهد.
تمام رسانه‌های جهان، وقایع جاریِ اسراییل در غزه را پوشش می‌دهند و صحنه به صحنۀ این جنایت بزرگِ بشری را به مردم نشان ‌می‌دهند. بنابراین، هیچ اما و اگری در این زمینه وجود ندارد و هر نوع فرافکنی و توجیه، استدلالی‌ست باطل و ناحق. با این‌همه، خاموشی در برابرِ این جنایت، با چنین استدلالی موجه نشان داده می‌شود.
دلیل دیگر، سیاست‌های جامعۀ غرب در قبال فلسطین و اسراییل است. در طول سال‌های جنگ میان این دو، غرب و ایالات متحده همواره جانبِ اسراییل را داشته اند. این در حالی است که عملِ اسراییل در فلسطین به‌ مراتب جنایت‌بارتر از کارهایی‌ست که جنبش‌های مسلحِ اسلامی در خاورمیانه انجام می‌دهند. اما سو‌گ‌مندانه که دنیــای غرب نیز فریبِ توطیه‌های موساد و دیگر شبکه‌هایی صهیونیستی را خورده و ناظرِ این جنایتِ تکراری و همیشه‌گی در غزه است.
پروپاگندا و تبلیغات شبکه‌های صهیونیستی به حدی است که همۀ مردم فلسطین، حمل بر حماس و حزب‌الله شده و هیچ تفکیکی میان این دو وجود ندارد. این شیوه در رویکرد سیاسیِ همۀ کشورهای مقتدر چون ایالات متحده و کشورهای جامعۀ اروپا به وضوح پیداست. حتا که رسانه‌های معتبرِ آنان چون بی بی سی، سی ان ان، فاکس نیوز و… اطلاعات‌شان را به سود اسراییل نشر می‌کنند.
نه تنها شبکه‌های خبری، بل خود سیاست‌مداران دست کمی از این رسانه‌ها ندارند. به گونۀ مثال رییس جمهورِ ایالات متحده بدون هیچ عذابِ وجدانی مقابل دوربینِ تلویزیون ظاهر شده و کارِ اسراییل را یک عملِ شجاعانه می‌خواند و تنها یک تذکرِ کوچک می‌دهد که اسراییل در حملاتش باید دقیق باشد تا از تلفاتِ غیرنظامیان کاسته شود.
حال ‌آن‌که اگر احیاناً چنین جنایتِ کم‌سابقه‌یی را یکی از مخالفانِ استراتژیکِ ایالات متحده انجام می‌داد، به‌سرعت دستور حمله به آن کشور از شورای امنیتِ سازمان ملل گرفته می‌شد.
به هر صورت، آن‌چه در این میانه به وضاحت پیداست، برخورد دوگانۀ غرب و ایالات متحده با مسالۀ حقوق بشر در غزه است که با طرف‌داری از اسراییل، این رژیمِ جنایت‌کار را برائت می‌دهد؛ برخوردی سرشار از بی‌تفاوتی یا سکوت که از یک سو، هر روز بیش از پیش از مردمِ بی‌دفاعِ غزه قربانی می‌گیرد و از سوی دیگر، اعمالِ گروه‌های تروریستی در خاورمیانه را توجیه می‌دارد و نیز موضع مردمیِ آن‌ها را تقویت می‌کنـد.
در ادامه باید افزود که سکوت در برابر هیچ جنایتی، توجیه‌پذیر و اخلاقی نیست. خواه این جنایت در افغانستان باشد، خواه در غزه. بنابراین، اگر وجدانی سالم و دلی مهربان وجود داشته باشد، هیچ کس نمی‌تواند در برابر جنایتی که در فلسطین جاری است، خاموش بماند.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.