احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:19 اسد 1393 - ۱۸ اسد ۱۳۹۳
بخش دوم و پایانی
حسین اسدبیگی ـ پزشک روانشناس بالینی
یکی دیگر از اختلالهای اضطرابی، فوبیا (phobia) است. یعنی ترس شدید از مسایل مختلف. مثلاً بعضی افراد از آب میترسند، بعضی از ارتفاع، خون و … میترسند. ولی همیشه در اختلالهای روانی نیست که اضطراب دیده میشود؛ بلکه در کل زندهگی افراد از صبح تا شب حتا زمانی که در خواب هستند، افراد ممکن است اضطراب را از خود نشان دهند. خیلی از رفتارهای ما ممکن است بازتاب اضطرابی باشد که از درون احساس میشود و خودمان متوجه نمیشویم.
معمولاً کمتر کسی دیده میشود که کاملاً سالم و عادی باشد و اضطرابهای زیاد از حد نداشته باشد، چه به خاطر عوامل مختلف چه به علت اینکه در زندهگی با آن روبهرو شود. خیلی از افراد را میبینیم که برای همهچیز دچار اضطراب میشوند مانند همان اختلال فراگیر؛ ولی سطح خفیفترِ آن حتا در خیلی از اشخاصی که این اختلال را ندارند هم مشاهده میشود.
اولاً که این اضطراب میتواند تأثیرات بدی در زندهگی بگذارد که یکی از آنها علایم فیزیکی است و تأثیری است که روی بدن افراد میگذارد. خیلی از افراد وقتی بهخاطر بعضی بیماریها به پزشک مراجعه میکنند، به آنها پاسخ داده میشود که این مشکل عصبی است و به دلیل استرس شدید است. این نشان میدهد اضطراب فرد آنقدر شدید است که باعث میشود بدن به آن واکنش نشان دهد. بیماریهایی مثل زخم معده، ریزش مو، سردرد، کمردرد و حتا سرطان و همۀ این بیماریها میتوانند پایۀ اضطراب و استرس داشته باشند.
حتا اضطراب میتواند سیستم ایمنی افراد را هم ضعیف کند و فرد برای بیماری های مختلف آمادهگی بیشتری پیدا کند. حتا برای سرماخوردهگی، کسی که اضطراب زیادی دارد، بیشتر از بقیۀ افراد مستعد بیمار شدن است.
اضطراب در مسایل دیگر زندهگی نیز تأثیر دارد، مثلاً فردی که اضطراب زیادی از حد دارد، ممکن است سر جلسۀ امتحان همه چیز را فراموش کند و عملکردش در امتحان افت پیدا کند. یعنی همان اضطرابی که باعث احساس مسوولیت و دوراندیشی فرد میشود، وقتی از حد بگذرد باعث میشود نتیجۀ عکس دهد و عملکرد عادی را هم که از قبل داشته است، از دست بدهد.
برای درمان اضطراب، هم درمان های دارویی است و هم درمانهای روانشناختی.
درمانهای دارویی معمولاً باید توسط روانپزشک؛ یعنی دکتر اعصاب و روان صورت گیرد.
داروها باعث میشوند عواملی که در مغز به آنها انتقالدهندۀ عصبی (Neurotransmitter) گفته میشود، وقتی میزانش از حد معمول بالاتر رفته است را کنترل کند و کاهش دهد و با این عمل اضطراب کاهش پیدا میکند.
البته مصرف خودسرانۀ داروهای ضداضطراب میتواند باعث گرفتاریهای زیادی در فرد شود که یکی از آنها اعتیاد به این داروها است و این داروها را معمولاً نباید بیش از چند ماه مصرف کرد مگر اینکه پزشک این طول درمان را لازم تشخیص دهد و این داروها را اصلاً نباید بدون تجویز پزشک مصرف کرد.
یکی دیگر از روشهای درمان اضطراب، روش غیردارویی و روانشناختی است که مهمترین آنها رواندرمانی و مشاوره است.
با رواندرمانی ریشۀ بیماری را پیدا میکنند و آن مسایلی که باعث اضطراب میشود را برطرف. همینطور با روشهای دیگر رواندرمانی، افراد با اجرا کردن فعالیتهایی مثل Relaxation / تنآرامی، با تغییرات فیزیکییی که در بدنش صورت میدهد مثل شل و سفت کردن عضلات، حالت آرامش و تسلط پاراسمپاتیک به بدن را ایجاد میکند و باعث میشود که حالتهای اضطراری کم شود.
و باز هم روشهای مختلف روانشناختی دیگری برای کاهش اضطراب وجود دارد که توسط رواندرمانگر و روانشناس معمولاً اجرا میشود، ولی اگر افراد بتوانند فلسفهیی برای زندهگی پیدا کنند و پیش بگیرند که آنها را به آرامش برساند، ممکن است کار دارو و درمانهای روانشناختی را انجام دهد. ما افراد عارفی را داریم که آنقدر روی خودشان خوب کار کردند که کمتر اتفاقی میتواند آنها را به هم بریزد و آنها را دچار تنش و آشوب و استرس کند، چون آنها به گفتۀ خودشان به حقیقت دست یافتهاند. ما انسانها معمولاً گرفتار مسایلی هستیم که خیلی پیشِ پا افتاده اند، ولی ذهنیت مسمومی که داریم ما را به اضطراب کشانده است و اگر که بتوانیم با معنویتِ خودمان آشتی کنیم (منظور از معنویت تنها مذهب نیست)، جلوِ اضطراب و افسردهگی و اختلالات مختلفی که خودمان بهوجود میآوریم را میتوانیم بگیریم.
Comments are closed.