بایدهای سفرِ رییس دولت وحـدتِ ملـی به چـین

گزارشگر:7 عقرب 1393 - ۰۶ عقرب ۱۳۹۳

اشرف‌غنی احمدزی برای نخستین‌بار پس از رسیدن به قدرت، به چین سفر کرد. شماری از تاجران و وزرای دولت نیز در این سفر با او همراه‌اند. بر بنیاد خبرنامۀ ریاست‌جمهوری، این سفر به دعوت رسمیِ رییس‌جمهور چین و به‌هدفِ امضای برخی از پیمان‌ها صورت می‌گیرد که هنوز جزییاتِ آن در دست نیست.
چین یکی از قدرت‌مندترین کشورهای منطقه و همسایۀ نزدیکِ افغانستان است که اهمیت و تأثیرِ آن بر معادلاتِ منطقه‌یی بر هیچ‌کس پوشیده نیست. تاریخ روابط این دو کشور نشان می‌دهد که اکثراً روابط میان افغانستان و چین، رابطۀ فرهنگی و اقتصادی بوده است. در سیزده سال پسین، این رابطه در عرصۀ اقتصادی و تجاری، بیش از هر زمانِ دیگری محاسبه شده است؛ چندان‌ که نزدیک به نود درصدِ کالاهای مورد مصرفِ افغانستان از چین وارد می‌شود و نیز چینی‌ها در چندین پروژۀ اقتصادی نظیرِ پروژۀ مسِ عینک با ما دستِ همکاری داشته‌اند.
به نظر می‌رسد که سفر کنونیِ رییس دولت وحدتِ ملی نیز در رابطه با پیمان‌های تجاری‌ باشد که بیشتر مطرحِ نظر کشورِ چین است. اما آن‌چه در این میانه مهم می‌نماید و نیز کمتر مورد توجه دولت‌مردانِ افغانستان بوده؛ نقش سیاسیِ چین و تأثیرگذاری‌اش بر کشورهای منطقه است. چین جدای از این‌که یکی از بزرگ‌ترین‌ قدرت‌های اقتصادیِ دنیاست، در تصمیم‌گیری‌های سیاسی در جهان و منطقه‌ نیز نقشِ فعالی داردـ هرچند که این فعالیت از دید خیلی‌ها محسوس نیست.
نمی‌توان انکار کرد که تأثیر چین بر پاکستان بیش از هر کشورِ دیگری است. با توجه به روابط تیره و مبهمی که کشورِ ما با پاکستان داشته و دارد، وقتِ آن است که افغانستان از این طریق (چین) وارد مذاکرات و گفت‌وگوهایی با پاکستان شود؛ به این معنا که چین می‌تواند نسبت به برخی از کشورهای دیگر، بسیار فعالانه‌تر در حصۀ حلِ معضلاتِ بنیادینِ افغانستان و پاکستان میانجی شود. بنابراین، سعی رییس دولت وحدتِ ملی نیز باید بر آن باشد که از قابلیت‌های بالقوۀ چین برای تنظیم روابط افغانستان و پاکستان استفاده کند که در حقیقت، شاهرگ‌های اقتصادیِ هر دو کشور در دستِ چین است و یقیناً که این‌تلاش مثمر خواهد بود.
لبۀ دیگرِ بحث نیز متوجه آقای اشرف‌غنی‌ست که شدیداً درگیرِ سیاست‌های داخلی شده ا‌ست. به‌ویژه سعیِ او همواره بر به‌در کردنِ رقبای سیاسی از میدان است. به عنوان مثال، او در کمپاین انتخاباتی‌اش یادآوری کرده بود که نخستین‌سفرِ او پس از انتصاب به پست ریاست‌جمهوری، سفر به عربستان خواهد بود. مراد او نیز از این تصمیم روشن بود؛ او می‌خواست اطمینانِ خاطرِ مردم را به‌دست بیاورد که سخت از سکولار بودنِ جناب اشرف‌غنی در هراس بودند. سرانجام آقای غنی به این تصمیم جامۀ عمل پوشاند و سفر به عربستان را صرفاً برای اصلاحِ این مسالۀ شخصی یا تبلیغاتیِ خود صورت داد.
مسلماً در شخصی بودنِ سفر به عربستان، هیچ محلی از گفت‌وگو وجود ندارد؛ بنابراین باید توصیه کرد که سفرهای رییس‌جمهور نباید از این‌پس روی مسایلِ کمپاینی و شخصی بچرخـد. اکنون که شرایط طبق میلِ جناب اشرف‌غنی مهیا شده است، باید گوشۀ چشمی نیز به مردم و منافعِ کشور داشته باشند که از قضا سفر به چین می‌تواند در راستای تأمینِ منافعِ ملی‌مان مورد بهره‌برداری قرار گیـرد.
روابط با چین سوای سیاسی بودن و تجاری بودنش، در زمینۀ فرهنگ و تحکیمِ روابط فرهنگی نیز قابل توجه است. زیرا هِزاره‌هاست که ما در یک حوزۀ تمدنی زنده‌گی می‌کنیم و نیز ساکنان مشترکِ دو سوی راه ابریشم هسـتیم. آن‌چه را که آقای غنی در این زمینه می‌تواند مورد تأکید قرار دهد، رشد و گسترشِ روابط فرهنگی‌ست که شاید تا اندازۀ زیادی کشورمان را از چنگِ هیولای تروریسم و خشونتِ ناشی از جزم‌اندیشی نجات دهد.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.