ستون پنجم شکسته شود

گزارشگر:28 عقرب 1393 - ۲۷ عقرب ۱۳۹۳

جنرال عبدالرشید دوستم معاونِ اول رییس دولت وحدت ملی، پس از حملۀ صبح دیروز در شرق کابل به محل رویداد رفت. آقای دوستم در پیوند به این رویداد، صحبت‌هایی را ایراد کرد که بسیار مهم و واقع‌بینانه می‌نماید. آقای دوستم از جواسیسی گفت که در ارگان‌های امنیتی لانه کرده‌اند و در واقع همدستِ افراد انتحاری در داخلِ کشور ‌اند. این نکات بارها وبارها از طریق روزنامۀ ماندگار مطرح شده و نسبت به آن هشدار داده شده است.
اما این نخستین مقامِ بلندرتبه در دولت وحدتِ ملی است که از وجود همکارانِ داخلیِ طالبان در نظام کنونی یاد می‌کند. چنین تذکری بی‌سابقه هم نیست. قبلاً آقای کرزی و برخی از مقاماتِ دولتِ او نیز از رخنه کردنِ طالبان در وزارت‌های دفاع، داخله و ریاست امنیتِ ملی یاد کرده بودند. از جمله چند رویداد جداگانه در وزارت دفاع و داخله، عملاً وجود عناصرِ بیگانه در این وزارت‌خانه‌ها را ثابت کرده بود. بنابراین، حق با جنرال دوستم است که بسیار آشکار از مشکلی که دامن‌گیرِ نهادهای امنیتی است، یادآوری می‌کند.
به‌راستی هم که مقامات دولتِ پیشین با آن‌که خود به وجود جواسیسِ کشورها و دشمنانِ افغانستان در نظام، به‌ویژه ارگان‌های امنیتی معترف بودند، عملاً در راستای زدودنِ آن کاری را از پیش نبردند. سازوکارِ دولتِ پیشین با تمام خوبی‌ها و بدی‌هایش، به دولت وحدتِ ملی منتقل شد. بی‌تردید که ساختارهای امنیتی نیز با همان شکل و شمایلِ پیشین نیز به دولت وحدتِ ملی تسلیم داده شده است و بنابراین، خیلی بهت‌آور نیست که جاسوسانی که زیر پوستِ ارگان‌های امنیتی فعالیت می‌کردند، در حال حاضر نیز فعال باشند.
موضوعِ دیگری که عملاً حضور عناصرِ ضد نظام در ارگان‌های امنیتی کشور را ثابت می‌کند این است که چه‌گونه افراد انتحاری از آن سوی مرز، بدون هیچ مشکلی وارد کابل، پایتخت، می‌شوند و خود را به هدفِ مورد نظر نزدیک می‌سازند. اگر بر فرض، یک فرد عادی از ننگرهار به مقصد کابل رهسپار گردد، در ده‌ها پاسگاه و ایستِ پولیس، بازرسیِ بدنی می‌شود و اگر موتری به همراه داشته باشد، به همین‌گونه وجب به وجبِ واسطه‌اش تلاشی می‌گردد. بماند این‌که مأموران امنیتِ ملی کشور از هر اتفاقِ ناگوار قبل از قبل خبر می‌شوند و هیچ حرکتی در افغانستان از چشمِ آنان پوشیده نیست؛ به این معنا که هنوز فعالیت‌های امنیتِ ملی را مورد محاسبه قرار نداده‌ایم. بنابراین، پرسش این است که چه‌گونه افراد انتحاری موفق به اجرای عملیات‌های شوم‌شان می‌شوند؟… مگر چه چیزی جز این‌که دستِ همکار در داخلِ ارگان‌های امنیتی آن‌ها را کمک می‌نماید، می‌تواند موفقیتِ این نوع حملات‌ را توجیه ‌کند؟ بی‌تردید که حضور فعالِ مأمورانِ استخباراتِ بیگانه در ارگان‌های امنیتیِ است که عملیات‌های انتحاری را به ثمر می‌رساند. ورنه، به‌تنهایی انجامِ چنین عملیات‌هایی از بیرون ممکن نیست.
در ضمن این نکته را نیز نمی‌توان از نظر دور داشت که وجود فساد نیز می‌تواند زمینۀ چنین فعالیت‌هایی را مساعد سازد؛ طوری که با دادنِ رشوه به مأموران بلندرتبۀ پولیس، ارتش، امنیت ملی و دیگر نهادهای مربوط، می‌شود پایِ یک فرد انتحاری را تا نقطه هدف کشاند.
بارها در همین ستون تأکید شده است که پیش از دراز کردنِ دست دوستی به دشمن، اول عمّال دشمن باید در درونِ نظام شناسایی شوند. دشمن در همین‌جا و ستون پنجم را در درون نهادهای امنیتی کشور تشکیل داده است و خانه کرده است و از همین‌جا عملیات‌های ضدبشری را مدیریت می‌کند.
تأکید این مقال بازهم این است که سخنان معاونِ رییس دولت وحدتِ ملی باید جدی گرفته شود و عناصر بیگانه در درون نظام، شناسایی و به چنگِ قانون سپرده شوند و باید ستون پنجم شکسته شود.
اگر وضعیت به همین منوال ادامه یابد و هیچ تلاشی برای پاک‌کاریِ ارگان‌های امنیتی صورت نگیرد، بی‌گمان که هر نوع حرکت در راستای مبارزه و یا مذاکره با طالبان، منجر به شکست خواهد شد.
چنانکه حملۀ انتحاری مقابلِ لیسۀ حبیبیه در مرکز و حمله به یک شرکت امنیتی در شرق کابل، مقاماتِ دولتِ وحدتِ ملی را سخت تکان داده است. گمان برده می‌شود که این حمله‌ها در پاسخ به سفرها و تلاش‌های رییس دولتِ وحدتِ ملی مبنی بر مذاکراتِ صلح و خشک‌کردنِ سرچشمه‌های تروریسم در منطقه صورت گرفته باشد.
درست پس از آن‌که آقای غنی ملاقات‌های مهمش را با رییسِ ارتش و مذهبیون پاکستان انجام می‌دهد، این حمله های خونین در مرکز شهر و شرق کابل رخ می‌دهد.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.