احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:شنبه 29 قوس 1393 - ۲۸ قوس ۱۳۹۳
بخش نخست
پس از گذشتِ صد سال از شروع جنگ جهانی اول، بحث میان دانشگاهیان بر سرِ اینکه کدام کشور مسوولِ شروعِ این منازعه بود، همچنان ادامه دارد. مایکل گوو، وزیر آموزش انگلستان نیز باری از چهگونهگی آموزشِ دلایل و پیامدهای جنگ جهانیِ اول در مکاتبِ این کشور انتقاد کرد، اما این انتقاد تنها باعثِ تشدیدِ این بحثها شد. اکنون خوب است نظرِ ۱۰ تاریخدان را در اینباره بخوانید.
سر مکس هیستینگز، کارشناس تاریخ نظامی
آلمان
هیچ کشوری بهتنهایی مسوول درگرفتنِ جنگ نیست، اما به نظر میرسد سهم آلمان از همه بیشتر باشد. این کشور در جولای ۱۹۱۴ (تیر و مرداد ۱۲۹۳) بهتنهایی قادر بود جلوی وقوعِ فاجعه را بگیرد. برای این کار کافی بود “چک سفیدی” را که در حمایت از حملۀ احتمالی اتریش به صربستان در اختیار این کشور قرار داده بود، پس بگیرد. متأسفانه این استدلال را که صربستان کشوری سرکش بود و استحقاق مجازات شدن بهدست اتریش را داشت، قبول ندارم. فکر هم نمیکنم که روسیه در سال ۱۹۱۴ خواهانِ جنگ بود. رهبران این کشور میدانستند که ظرف دو سال آمادهگی بهمراتب بیشتری برای ورود به جنگ خواهند داشت، چرا که تا آن موقع میتوانستند ارتش خود را تجهیز کنند. این مسأله که آیا بریتانیا مجبور بود وارد این درگیری شود، بحث تقریباً مجزایی است. ورود بریتانیا به جنگ از اول اوت ۱۹۱۴ اجتنابناپذیر شده بود. نظر شخصی من این است که بیطرف ماندن در این اختلاف گزینۀ قابل قبولی نبود، چون اگر آلمان در اروپای قارهیی پیروز از جنگ بیرون میآمد، پس از جنگ به هیچوجه با بریتانیا راه نمیآمد. این در حالی بود که بریتانیا در آنزمان هنوز بر اقیانوسها و نظام مالی جهانی مسلط بود.
سر ریچارد جِی اوانز، استاد برجستۀ تاریخ، دانشگاه کمبریج
صربستان
صربستان مقصر اصلی وقوع جنگ جهانی اول بود. ملیگرایی و توسعهطلبیِ صربها نیروهای بسیار مخربی بودند و حمایت صربستان از سازمان تروریستی دست سیاه (یک انجمن نظامی سِری متشکل از ملیگرایان صرب) عملی بسیار غیرمسوولانه بود. مسوولیت اتریش مجارستان هم تنها اندکی کمتر بود. این کشور واکنش بیتناسبی به قتل ولیعهد امپراتوری هاپسبورگ نشان داد. فرانسه روسیه را نسبت به اتریش مجارستان جری کرد و آلمان هم اتریشیها را به اصرار بر خواستههایشان تشویق کرد. بریتانیا مثل آنچه در جریان بحران بالکان کرده بود، در میانجیگری میان طرفها کوتاهی کرد، زیرا از بلندپروازیهای اروپایی و جهانی آلمان بیمناک بود. ترس بریتانیا کاملاً منطقی نبود، چرا که این کشور در سال ۱۹۱۰ در مسابقۀ تسلیحاتی دریایی کاملاً تفوق خود را تثبیت کرده بود.
شاید بتوان گفت که گرایش عموماً مثبت دولتمردان اروپایی که بر مفاهیمی همچون غرور و شرافت مبتنی بود، انتظار کسب یک پیروزی سریع، و عقاید نشأتگرفته از داروینیسم اجتماعی، مهمترین عوامل تأثیرگذار در شروع جنگ بودند. بسیار مهم است که اتفاقات منجر به درگرفتن جنگ را در زمان وقوعشان بررسی کنیم، و از تفسیر پسینی تحولات و ربط دادن آنها به اتفاقات ماههای جولای و اگست ۱۹۱۴ اجتناب کنیم.
دکتر هدر جونز، استادیار تاریخ بینالمللی در مدرسۀ اقتصاد لندن
اتریش مجارستان، آلمان و روسیه
شمار معدودی از تصمیمگیرندهگان سیاسی و نظامی جنگطلب در اتریش مجارستان، آلمان و روسیه باعث وقوع جنگ جهانی اول شدند. قتل اعضای خاندان سلطنتی پیش از سال ۱۹۱۴ کار نسبتاً متداولی بود و معمولاً به جنگ منجر نمیشد. اما در اتریش مجارستان نظامیان جنگطلب که مقصران اصلی شروع جنگ بودند، از قتل دوک اعظم فرانتس فردیناند، ولیعهد اتریش، و همسرش بهدست صربهای بوسنی به عنوان دستاویزی برای تسخیر و نابودی صربستان استفاده کردند. صربستان همسایهیی بیثبات بود که قصد توسعۀ قلمرو خود و تصرف برخی سرزمینهای متعلق به اتریش مجارستان را داشت. صربستان که دو جنگ بالکان در سال های ۱۹۱۲ و ۱۹۱۳ توانش را تحلیل برده بود، در سال ۱۹۱۴ به دنبال جنگ نبود. دلیل سرایت جنگ به سراسر اروپا این بود که شخصیتهای سیاسی و نظامی آلمان متحد خود، اتریش مجارستان را به حمله به صربستان تحریک کردند. این کار آنها باعث نگرانی روسیه، حامی اصلی صربستان شد. روسیه پیش از آنکه همۀ راههای مسالمتآمیز را بیازماید، نیروهای نظامیاش را آمادۀ جنگ کرد. این کار باعث ترسِ آلمان شد و در پی آن، آلمان به روسیه و متحدش، یعنی فرانسه، اعلان جنگ داد و تهاجمی بیرحمانه را آغاز کرد. بخشی از نیروهای آلمانی از خاک بلژیک به فرانسه حمله کردند، و به این ترتیب، پای بریتانیا که حافظ بیطرفی بلژیک و حامی فرانسه بود هم به جنگ باز شد.
جان رول، استاد بازنشستۀ تاریخ، دانشگاه ساسکس
اتریش مجارستان و آلمان
دلیل وقوع جنگ جهانی اول، یک حادثه یا شکست دیپلماسی نبود. این جنگ بهخاطر توطیه و همدستی آلمان و اتریش مجارستان اتفاق افتاد که میخواستند جنگی به راه بیندازند، و البته امیدوار بودند بریتانیا وارد آن نشود.
قیصر ویلهلم دوم، شخصیتی خشمگین، مستبد و علاقهمند به امور نظامی داشت. او معتقد بود که همۀ پادشاهان افرادی روشنبین و ژرفنگر هستند، به دیپلماتها به دیدۀ تحقیر نگاه میکرد، و باور داشت که خدای ژرمنها برای او مقدر کرده که کشورش را به سوی عظمت رهنمون سازد. در چنین فضایی حدود ۲۰ نفری که او برای تصمیمگیری در مورد سیاست کشور تعیین کرده بود، در سال ۱۹۱۴ جنگ را انتخاب کردند، زیرا معتقد بودند شرایط به نفع آنهاست. فرماندهان نیروی زمینی و دریایی آلمان که بیشترین نفوذ را در دربار داشتند، جنگطلبی سهلانگارانهیی داشتند و وقوع جنگ را اجتنابناپذیر میدانستند.
Comments are closed.