احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:یک شنبه 30 قوس 1393 - ۲۹ قوس ۱۳۹۳
بخش دوم
جان رول، استاد بازنشستۀ تاریخ، دانشگاه ساسکس
اتریش مجارستان و آلمان
دلیل وقوع جنگ جهانی اول، یک حادثه یا شکست دیپلماسی نبود. این جنگ بهخاطر توطیه و همدستی آلمان و اتریش مجارستان اتفاق افتاد که میخواستند جنگی به راه بیندازند، و البته امیدوار بودند بریتانیا وارد آن نشود.
قیصر ویلهلم دوم، شخصیتی خشمگین، مستبد و علاقهمند به امور نظامی داشت. او معتقد بود که همۀ پادشاهان افرادی روشنبین و ژرفنگر هستند، به دیپلماتها به دیدۀ تحقیر نگاه میکرد، و باور داشت که خدای ژرمنها برای او مقدر کرده که کشورش را به سوی عظمت رهنمون سازد. در چنین فضایی حدود ۲۰ نفری که او برای تصمیمگیری در مورد سیاست کشور تعیین کرده بود، در سال ۱۹۱۴ جنگ را انتخاب کردند، زیرا معتقد بودند شرایط به نفع آنهاست. فرماندهان نیروی زمینی و دریایی آلمان که بیشترین نفوذ را در دربار داشتند، جنگطلبی سهلانگارانهیی داشتند و وقوع جنگ را اجتنابناپذیر میدانستند.
آنها معتقد بودند زمان رو به اتمام است، و مثل همتایان اتریشیشان بر این باور بودند که جنگ از تحمل وضیعت موجود که از دید آنها تحقیرآمیز بود،بهتر است. در بهار ۱۹۱۴ این گروه کوچک در برلین تصمیم گرفتند دل به دریا بزنند. آنها میدانستند که حمایتشان از حملۀ اتریش به صربستان چه عواقبی خواهد داشت. ادارۀ جزییاتِ اوضاع به تئوبالد فون بتمان هولوگ، صدراعظم کشوری، سپرده شد که هدفش ناکام گذاشتن تلاشهای دیپلماتیک به منظور آغاز جنگ در مطلوبترین شرایط ممکن بود. او علیالخصوص میخواست مردم کشور خودش را قانع کند که آلمان مورد حمله قرار گرفته، و در عین حال سعی داشت جلوی ورود بریتانیا به درگیری را بگیرد.
گرهارد هیرشفلد،استاد تاریخ مدرن و معاصر، دانشگاه اشتوتگارت
اتریش مجارستان، آلمان، روسیه، فرانسه، بریتانیا و صربستان
نخبهگان محافظهکار پروس و آلمان از مدتها پیش از آغاز جنگ معتقد بودند که وقوع یک جنگ اروپایی به تحقق اهدافِ بلندپروازانۀ آلمان در مورد تبدیل شدن به یک قدرت استعماری، و همچنین دستیابی به پرستیژ نظامی و سیاسی در جهان کمک خواهد کرد.
تصمیم آغاز جنگ بر سر یک بحرانِ بینالمللی نسبتاً کوچک نظیر ماجرای قتل ولیعهد اتریش در سارایوو از ترکیبی از قضاوتهای اشتباه سیاسی، بیم از دست دادن اعتبار و پایبندی لجوجانۀ همۀ طرفها بر یک سیستم پیچیدۀ ائتلافهای نظامی و سیاسی میان کشورهای اروپایی ناشی میشد. فریتز فیشر (کارشناس تاریخ) معتقد بود اهداف جنگی آلمان بهخصوص آنچه در جزوۀ معروف “طرح سپتمبر ۱۹۱۴” آمده، در بطن تصمیم دولت آلمان برای ورود به جنگ قرار داشته است. در این طرح مطالبات گستردۀ اقتصادی و سرزمینی فهرست شده بودند که میتوانستند در صورت پیروزی آلمان در جنگ مطرح شوند. اما برخلاف آقای فیشر، امروزه بیشتر کارشناسان تاریخ این برداشت را بسیار کوتهبینانه میدانند. آنها اکثراً اهداف آلمان، و البته همۀ کشورهای شرکتکننده از ورود به جنگ را در چارچوب رویدادهای نظامی و سیاسی آن برهۀ زمانی تفسیر میکنند.
دکتر آنیکا مومبائر، دانشگاه آزاد
اتریش مجارستان و آلمان
کتابخانههای زیادی پُر از کتابهاییست که به معمای ۱۹۱۴ پرداختهاند. آیا جنگ جهانی اول، یک اتفاق بود یا از پیش طراحی شده و اجتنابناپذیر؟ مسوول وقوع آن خوابگردها بودند یا آتشافروزان؟… به نظر من، وقوع این جنگ به هیچ وجه تصادفی نبود، و در جولای ۱۹۱۴ میشد جلوِ آن را گرفت. دولت و رهبران نظامی اتریش، خواهان جنگ با صربستان بودند. بلافاصله بعد از قتل فرانتس فردیناند در ۲۸ جون ۱۹۱۴ (۷ تیر ۱۲۹۳) از صربستان خواسته شد تاوان آن را بپردازد، چرا که تصور میشد این کشور پشت توطیۀ قتل ولیعهد اتریش باشد. صربستان از مدتها قبل موقعیت امپراتوری اتریش مجارستان در منطقۀ بالکان را تهدید میکرد. نکتۀ مهم این بود که کسب یک پیروزی دیپلماتیک برای تصمیمگیرندهگان اتریشی بیارزش و ننگین قلمداد میشد. در ابتدای ماه جولای آنها جنگ را انتخاب کردند.
اما آنها برای جنگیدن با صربستان به حمایت متحد اصلیشان، آلمان، نیاز داشتند. تصمیم آنها مبنی بر جنگ با صربستان بدون کمک آلمان عملی نبود. دولت آلمان “چک سفید” در اختیار متحدش قرار داد، و با دادن قول حمایت بیقید و شرط، وین را برای استفاده از این موقعیت طلایی تحت فشار قرار داد. هر دو دولت میدانستند که به احتمال قریب به یقین روسیه به کمک صربستان خواهد آمد و در نتیجه، یک جنگ منطقهیی کوچک به جنگی اروپایی تبدیل خواهد شد. اما هر دو کشور آمادهگی پذیرفتن این خطر را داشتند.
تضمین حمایت آلمان به وین امکان پیش بردن طرحش را داد. “نه” شنیدن از آلمان میتوانست بحران را مهار کند. اتریش با قدری تأخیر در روز ۲۳ جولای (اول مرداد ۱۲۹۳) برای صربستان ضربالاجل تعیین کرد. مفاد این ضربالاجل عمداً طوری تعیین شده بود که قابل پذیرش نباشد. دلیلش این بود که اتریش مجارستان مصمم به آغاز جنگ بود، و آلمان هم این کشور را تشویق به این کار می کرد، زیرا به نظر میرسید موقعیت بسیار خوبی فراهم شده است. در آن زمان هنوز امکان پیروزی در جنگ وجود داشت، اما روسیه و فرانسه مشغول تجهیز خود بودند و احتمالاً چند سال بعد شکست دادنشان ممکن نبود. تصمیمگیرندهگان اتریش مجارستان و آلمان برای حفظ و توسعۀ امپراتوریهایشان به جنگ روی آوردند. اما این جنگ به سقوطشان منجر شد.
Comments are closed.