احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمد عمران/ شنبه 6 جدی 1393 - ۰۵ جدی ۱۳۹۳
به دنبال نشر مطلبی از کریم خرم رییس پیشینِ دفتر حامد کرزی رییسجمهوری پیشینِ افغانستان در رسانهها که بازتابهای گوناگونی به دنبال داشت، اینبار سخنگوی رییسجمهوریِ پیشین آستین بالا زده و در مورد مسایل مربوط به افغانستان و سیاستهای آنزمانِ رییسجمهوری پیشین اظهار نظر میکند.
ایمل فیضی سخنگوی رییسجمهوری پیشینِ افغانستان اخیراً مطلبی را در سایت بی بی سی به نشر رساند که در واقع واکنشی بود به آن اظهاراتِ دولت امریکا مبنی بر اینکه این کشور از سال ۲۰۱۵ رهبر گروه طالبان و نفرات تحتِ امرِ او را مورد هدف قرار نمیدهد. در بیانیۀ دولت امریکا تأکید شده این افراد زمانی مورد هدف قرار میگیرند که برای امنیتِ امریکا تهدید تلقی شوند.
سخنگوی رییس جمهوری پیشین در مقالهاش که گمان میرود به دستور آقای کرزی نوشته شده باشد، حقایقی را به زعمِ خود افشا کرده که نشان دهد سیاستهای آقای کرزی در آن زمان، سیاستهای عقلانی و در راستای منافع ملی افغانستان بوده است.
آقای فیضی در نوشتۀ خود به مواردی اشاره دارد که گویا رییسجمهوری پیشین در زمانِ زمامداریاش نسبت به سیاستهای امریکا در قبال پاکستان و طالبان بهشدت انتقاد داشته است. در بخشی از این نوشته چنین آمده است: «در جریان سفر رییسجمهور کرزی در ماه جنوری سال ۲۰۱۳ میلادی به واشنگتن، توماس دانیلون، مشاور امنیت ملی امریکا، در حضور رییس سازمان اطلاعات مرکزی امریکا و دیگر مسوولان بلندپایۀ آن کشور به رییس جمهور کرزی گفت که از آغاز سال ۲۰۱۵ به بعد، طالبان دشمنانِ امریکا نخواهند بود و امریکا دیگر علیه آنان نخواهد جنگید. آقای دانیلون همچنین افزود که امریکا به جنگ خود علیه تروریسم در افغانستان ادامه خواهد داد. برای رییس جمهور کرزی این حیرتآور بود که مشاور امنیت ملی امریکا برای طالبان ضربالاجل تعیین میکند که تا این سال دشمن امریکاست و بعد از آن دشمن امریکا نیست. رییس جمهور کرزی پرسید: بعد از سال ۲۰۱۴ تروریسم چیست و تروریست کیست. مشاور امنیت ملی امریکا در پاسخ گفت: هر آن کس که در افغانستان به سفارت، اتباع و منافعِ ما حمله و یا آنها را تهدید کند. رییس جمهور کرزی دوباره پرسید: اگر در مملکتِ ما در یک حادثۀ انتحاری ۷۰ یا ۸۰ تن جانشان را از دست بدهند، این از نظر شما یک عمل تروریستی خواهد بود. مشاور امنیت ملی امریکا گفت، نه.»
این بخشی از افشاگریهای آقای فیضی در مورد بهاصطلاح حقانیتِ مواضعِ آقای کرزی در زمان زمامداریاش در افغانستان است. آقای خرم نیز در نوشتهاش به مواردی از این دست اشاره دارد، مثل موردی که با جاوید لودین معاون وزارت خارجۀ پیشین در حضور سفیر امریکا بر سر توافقنامۀ امنیتی بگومگو کرده است.
میگویند هرکس که به تنهایی نزد قاضی برود، رو سفید بیرون میشود. آقای خرم و آقای فیضی نیز به تنهایی به دادگاه رفتهاند. آنها فکر میکنند با این نوع نوشته میتوان کارنامۀ سیاه و ناکامِ رییسِ خود را سفید کنند. کارنامۀ حکومت پیشین، اظهر منالشمس است و نیازی به چنین نوشتهها و مقالاتی ندارد. آقای کرزی در سیزده سال زمامداری خود به اندازۀ کافی اشتباه و خبط سیاسی انجام داده که حالا بتوان در پرتو آنها در موردش قضاوت کرد. آقای کرزی پیش از امریکاییها طالبان را برادر میخواند و تا روزی که رفت، همچنان بر این سیاست پای فشرد. آقای کرزی پیش از امریکا، پاکستان را دوست میدانست و حتا حاضر بود برای این کشور در برابر امریکا و غربیها بجنگد. آقای کرزی سیزده سال را با شرمساری سکان حکومتی را به دوش داشت که فاسدترین حکومت در جهان خوانده میشد. آیا آقایان خرم و فیضی فکر میکنند با نوشتن اینگونه مطالب میتوان یک بارِ دیگر خاک به چشم مردم زد و از آقای کرزی به اصطلاح «چهرۀ ملی» درست کرد؟
آقای خرم به باور بسیاری از آگاهان مسایل افغانستان، از افراد نزدیک به حامد کرزی بود که منافع پاکستان را بیشتر از منافع افغانستان پاسداری میکرد. او در زمانی که وزارت اطلاعات و فرهنگ (و به گفتۀ خودش کلتور) را به عهده داشت، دموکراسی را «گپ مفت» خوانده بود. آقای خرم سبب شد که وحید عمر که در آن زمان به عنوان سخنگوی رییس جمهوری کار میکرد، از کارش دست بردارد و به جایش یکی از افراد تحت امر آقای خرم قرار گیرد، یعنی همین آقای فیضی. آیا حالا میشود به حرف و نوشتۀ اینگونه افراد اعتماد کرد؟
اما این نوشتهها و اظهار نظرها همین طوری نوشته و مطرح نمیشوند. در پشتِ این نوشتهها و اظهارنظرها چهرهیی مخفی شده است که همان جناب رییسجمهوری پیشین باشد. آقای کرزی در روزها و هفتههای اخیر تلاشهای مضاعفی را آغاز کرده که دولت جدید را دولتی ناکام و بدون آینده معرفی کند. گفته میشود که آقای کرزی در نشستهای خصوصی خود با اقشار مختلف جامعه، نسبت به وضعیت اظهار نگرانی میکند. این نگرانی پیش از آنکه نگرانی دلسوزانه به حال مردم و افغانستان باشد، نوعی ایجاد فضای بیاعتمادی به دولت جدید است.
آقای کرزی برای آنکه کُشتی نرم و بعد سختِ خود را در زمان زمام داریاش با جامعۀ جهانی توجیه منطقی و عقلانی کند، از ابزارهای مختلف استفاده میکند. یکی از ابزارهای آقای کرزی استفاده از افراد سابق برای توجیه وضعیت است. آقای کرزی به هیچ عنوان موفقیتهای دولتِ جدید را تحمل کرده نمیتواند، بهویژه در ساحاتی مثل تشدید مبارزه با فساد اداری، باز شدن پروندۀ کابلبانک و ایجاد اصلاحات در نظام. آقای کرزی حتا تشدید ناامنیهای اخیر را نوعی موفقیت برای سیاستهای گذشتۀ خود میداند و باور دارد که در زمانِ او جنگ و انتحاری به این صورتِ گسترده کشور را تهدید نمیکرد.
اما آقای کرزی و همقطارانِ او فراموش میکنند که دولت فعلی میراثِ او را به دوش میکشد و اگر هنوز در کشور مشکلات زیادی وجود دارد، دلیل آن در عملکرد دولتِ پیشین در مهار مشکلات است. ناکامیهای دولت آقای کرزی به اندازهیی گسترده و فراگیر است که در هیچ عرصهیی نمی توان برایش نمرۀ قبولی قایل شد. آنچه که حالا نیز سخنگویان سابق و برحالِ وی آغاز کردهاند، به هیچ صورت نمیتواند دلیلی بر حقانیتِ سیاستهای او پنداشته شود.
Comments are closed.