احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:منو چهر - ۰۹ میزان ۱۳۹۱
امضای پیمان استراتژیک حکومت افغانستان با پاکستان، سروصداهای زیادی را در محافل سیاسی کشور ایجاد کرده است. شماری از نمایندهگان مردم و جریانهای مخالف سیاستهای حکومت، بهشدت از این عملِ آقای کرزی انتقاد کرده و آن را یک حرکت اشتباه از سوی دستگاه دیپلماسی افغانستان میخوانند.
عمدهترین نقدها در این زمینه، ادامۀ بحران امنیتی است که وکلای مردم در مجلس نمایندهگان منشای آن را پاکستان میدانند و میگویند که آن کشور به هیچ صراطی مستقیم نیست و این پیمان نه تنها هیچ تاثیری بر بهتر شدنِ وضعیت امنیتی افغانستان نخواهد داشت، بلکه باعث ایجاد چالشهای بیشتری در کشور خواهد شد.
گروههای اپوزیسیون حکومت نیز چنین تصوری را تایید کرده و میگویند که دستگاه دیپلماسی افغانستان، زیر تاثیرِ پاکستان است و این پیمان نیز در پیِ همین تاثیرات امضا شده است.
اما، جدای از نگرانیهایی که وکلای مردم و گروههای اپوزیسیون مطرح میکنند، موارد بسیاری است که نشان میدهند امضای این پیمان به هیچوجه به نفع مردمِ ما نیست و به احتمال قوی، باعث سردرگمیهای بیشتری در بازی منفعتطلبانۀ پاکستان با افغانستان خواهد شد.
فلسفۀ ماهوی پاکستان بر بنیاد ضدیت با کشورهای همسایه، از جمله هند و افغانستان، شکل گرفته است؛ چنانکه تداوم پاکستان اسلامی در کنار هند و حفظ خط دیورند از جمله دغدغههاییست که سیاستمداران پاکستانی همواره در نظر داشتهاند. به همین خاطر است که مردم جهان، شاهد ایجاد صدها گروه تروریستی از سوی «آی.اس.آی» به هدف ایجاد ناامنی در افغانستان و مبارزه با ارتش هند در کشمیر و سایر نقاط مرزی آن دو کشور بودهاند. اینهمه نشان میدهد که پاکستان بدون مبارزه با دشمنان فرضیاش (هند و افغانستان)، نمیتواند وجود داشته باشد.
این مقدمه به خاطر آن آمد که آقای کرزی هیچگاه واقعیتها را زیر سایۀ سیاستهای خامش فراموش نکند. مردم افغانستان هنوز یک معضل بنیادین که همانا خط دیورند است، با پاکستان دارند و سالهایسال این ماجرا دلیل اصلیِ قربانی دادنهای بیپایانِ این مردم بوده است. بنابراین، نخستین مسالهیی که امضای پیمان استراتژیک را یک اشتباه مینماید، همین ابهام در قضیه دیورند است. لااقل اگر آقای کرزی این پیمان را پس از به رسمیت شناختنِ دیورند امضا میکرد، پذیرفتنیتر مینمود.
دلیل دوم، نظام پاکستان است که در طول تاریخ شصتسالهاش همیشه ملتهب و چنددسته بوده است. این یک واقعیت آشکار است که در پاکستان دو حکومت وجود دارد: یکی حکومت سیاسی که معمولاً از سوی احزاب و پروسههای دموکراتیک برگزیده میشوند، و دیگری حکومت نظامی که همواره حرف اول را میزند و مدیر اجرایی آن هم «آی.اس.آی» است.
یکی از ابهاماتی که دستگاههای دیپلماتیک افغانستان از آن رنج میبرد و قادر به شناخت آن نیست، همین وجود دو حکومت در پاکستان است. چنانکه حکومتهای افغانستان به شمول حکومت آقای کرزی، همیشه با حکومتهای سیاسی آن دعوا راه میاندازند؛ در حالی که حکومت نظامی و جنرالان «آی.اس.آی» برنامههای هژمونیک خودشان را پیش میبرند.
در مورد اخیر نیز همین اشتباه رخ داده است؛ طوری که حکومت افغانستان پیمان راهبردی را با حکومت سیاسی آن کشور امضا خواهد کرد، در حالی که حکومتهای سیاسی پاکستان برای جنرالان «آی.اس.آی» عددی شمرده نمیشوند. مخصوصاً این آقای زرداری که در حال حاضر سرگرم یک نبرد پنهان با «آی.اس.آی» است.
با توجه به دو دلیل عمده و بنیادینی که در بالا ذکر شد، عملاً میتوان دید که این پیمان افغانستان را با الزامیتهایی روبهرو خواهد کرد، اما متقابلاً پاکستان هیچ مکلفیتی برای رعایت مواد آن نخواهد داشت. سیاستمداران پاکستانی بهطور سنتی در برابر تامین منافع خودشان از هر نوع قول و قراری سر باز میزنند و بیشتر به دستاوردهای موقتی بسنده میکنند. اطمینان کافی وجود دارد که پاکستان نه تنها از سیاستهای سنتی خود در قبال افغانستان دست نخواهد کشید، بلکه زیر چتر حمایتی این پیمان، دست به مانورهای جدیدی نیز خواهد زد که در مجموع به ضرر حکومت افغانستان تمام خواهد شد.
یکی از این مانورها بر محور روابط حسنۀ هند و افغانستان میتواند باشد که پاکستان آشکارا به این روابط اعتراض کرده است. پاکستان در اولویتبندی دشمنان فرضیاش، جایگاه نخست را به هند داده است؛ زیرا هند به عنوان دشمن سنتی و مقتدر پاکستان، همواره نیات پاکستان و برنامههای خرابکارنهاش را به جامعۀ جهانی نشان داده است. پاکستان عملاً از هند هراس دارد و فعالیتهای آن کشور در افغانستان را، امری متضاد با منافع خودش میبیند.
امضای پیمان راهبردی با پاکستان میتواند تاثیر عمیقی بر روابط هند با افغانستان بگذارد که عملاً یک شکست جدی برای کشور حساب میشود؛ زیرا هند با آنکه همسایه افغانستان نیست، اما در عمل بیشتر از تمام همسایهگان برای ما سودآور و خیراندیش بوده است. اما در برابر پاکستان، حتا در یک مورد با افغانستان توافق نظر نداشته است و بیتردید که پس از اینهم چنین توافقی وجود نخواهد داشت.
تحلیلها نشان میدهند که پاکستان در برابر موجی از بدبینیهای بینالمللی قرار دارد و این بدبینیها هر روز اوج میگیرد. از آنجایی که یکی از دلایل عمدۀ این بدگمانیها افغانستان است، پاکستان خواسته است تا با امضای این پیمان، دل افغانستان را بهدست آورده و از این راه، دوباره موقعیت قبلیاش را در انظار جامعۀ جهانی اعاده کند. به نظر میرسد که بنا بر حضور گستردۀ گماشتهگان «آی.اس.آی» در حکومت افغانستان، آن کشور تا کنون به این هدفش نایل آمده؛ طوری که امضای پیمان راهبردی، خود بیانگر این موضوع است. اما اینکه امضای چنین پیمانی چهقدر باعث تباهیِ افغانستان خواهد شد، مطمح نظر حکومت آقای کرزی نمیباشد. رییسجمهور کرزی باید سقوط مردم افغانستان را به چشمِ سر مشاهده کند تا باورش آید که چه اشتباه تاریخییی را مرتکب شده است.
Comments are closed.