احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:شنبه 22 حمل 1394 - ۲۱ حمل ۱۳۹۴
انسان فردا
من خداوندگار فردایم
رنگ و بوی بهار زیبایم
باش! تا چشم خلق بگشایم
شور مستیِّ خویش بنمایم
عشق، هنگامۀ جهان من است
کار، پروردگار هستی من
آرزو، جلوهگاه جان من است
شعر، آیینهدار مستی من
صبح فردا که نورِ چشمِ جهان
زندهگی را پُر آفتاب کند
باز گردد جهان دوباره جوان
همهجا را پُر انقلاب کند
هرچه بینی در آن، مرا بینی
اثر عشق و آرزوی مرا
پیشتاز زمان مرا بینی
ذوق پُرشورِ جستوجوی مرا
خیره سوزد چراغ مه به فضا
پیش خورشیدِ زندهگانیِ من
گرم و پُرشور و آرزوافزا:
قلب من، عشق من، جوانی من
آهنگ تمنا
برخیز جوانا!
برخیز بهار آمده بس دلکش و زیبا
از بستر گلها
تا بام ثریا
هر گوشه دلانگیز و صفاخیز و فریبا
رامشگر گلشن
در بزم چمن زخمۀ اسرار نوازد
وز شور نواها
دوشیزۀ گلها
مستانه کند رقص به آهنگ تمنّا
تا کی من و تو سرد
نومید و ز خود رفته و بیسوزِ دل و درد
بی باور و تنها
برخیز جوانا!
از نالۀ مرغ چمن آنسوز بیندوز
کاَندر دل صحرا
یا دامن کهسار وطن لالۀ حمرا
بر شاهد گیتی
زیب دگری بند چو مشّاطۀ هستی
آنگونه فریبا
کز جلوۀ گیرا
اندیشه به شور آوَرَد هنگام تماشا
Comments are closed.