- ۱۵ جوزا ۱۳۹۴
شنبه ۱۶ جوزا ۱۳۹۴
بخش هفتم و پایانی
یادداشت: «افغانستان به کدام مسیر روان است»، عنوان نشست جمع بزرگی از نخبهگان کشور پیرامون وضعیت نگرانکنندۀ جاری بود که روز دوشنبۀ هفتۀ گذشته (۴ جوزا) از طرف کنفرانس آجندای ملی در کابل برگزار گردید.
در این نشست، نخبهگان سیاسی و تحلیلگران، ۹ ماههگی دولت وحدت ملی را به نقد و بررسی گرفتند و نگرانیهای خود را از ناحیۀ بازی کلان و پروژۀ بزرگ، موج افراطگرایی، پدیدۀ نوظهور داعش، نقش آیاسآی و موقعیت نامعلوم افغانستان ابراز داشتند. نقش برجستۀ نخبهگان کشور در معادلات جاری نیز مورد گفتمان قرار گرفت.
اشتراککنندهگان این کنفرانس ضمن تأکید بر تقویت نظام اما تغییرات در نحوۀ حکومتداری، تطبیق مو به موی تفاهمنامه اما دعوتِ لویه جرگۀ اضطراری در مدت ششماه، به ضرورتِ تهیۀ یک استراتژی مدونِ ملی در چارچوب آجندای ملی، سرتاسری ساختنِ کنفرانسهای دایمالفعال آجندای ملی، تشخیص مشکلات و یافتن راه حلها و سایر مسایل ملی پرداختند.
اینک دیدگاههای مطرح شده توسط نخبهگان این کنفرانس را میخوانید:
استاد رافع: با ابراز تشکری از جناب احمد ولی مسعود بهخاطر برگزاری این کنفرانس، یک پشنهاد دارم که بررسی دستآوردها، مشکلات، جنجالها و تمام کارکردهای که حکومت وحدت ملی در عمر۹ ماهه خود انجام داده، باید بررسی شود؛ حکومت وحدت ملی در ۹ ماهِ عمر خود نه دستآوردی دارد و نه هم کدام سهولتی را برای مردم آورده است.
انتقال جنگ به سمت شمال و عاجز ماندن از مدیریت جنگ در شمال، مثال خوبی از مشکلات بیمدیریتی حکومتوحدت ملی میتواند باشد، حکومت وحدت ملی در ۹ماه نتوانست یک کابینه تخصصی را معرفی کند. آنچه که در تشکیل حکومت وحدت ملی فعلی قرار دارد، زمین تا آسمان فرق میکند.
روی امضأی توافقنامه امنیتی با پاکستان باید یگویم که اگر ملت از این مسأله آگاه نمیشد در نزد سران حکومت یک دستآورد بود، وقتی مردم در مقابل شان ایستادندحالا این موضوع را بالای یکدیگر خود میاندازند.
یکی از علمأی اسلام میفرماید: هرگاه امور یک کشور به غیر اهل آن سپرده شود منتظر بی ثباتی در آن کشور باشید و امروز این مشکلات که در حکومت وحدت ملی وجود دارد؛ عدم مدیریت اساسی، نبود همآهنگی در بین رهبران حکومت وحدت ملی و عدم همدیگرپذیری،باعث چالشهای فعلی در داخل نظام حکومت وحدت ملی شده است.
راه حل این است که در قسمت حل مشکلات باید با دو رهبر حکومت وحدت ملی همکار باشیمو در مهار ساختن مشکلات مردم هردو رهبر دولت وحدت ملی را متوجه بسازیم، در تطبیق تفاهمنامهیی که به اساس آن حکومت وحدت ملی ایجاد شد.
داکتر عزیز: از محترم احمدولی مسود تشکر میکنم و خُرسندم که در جمع از دانشمندان افغانستانی امروز قرار دارم و مطالب را از ایشان میشنوم.
ما دو حقیقت را در پیش رو داریم، اول این که مردم افغانستان امروز در حالت فقر و بیکاری، بیعدالتی، بیثباتی و گرسنگی زندهگی دارند. این میتواند در بُعد داخلی افغانستان تحلیل شود و راههای حل برایش بهوجود بیاید.
حقیقت دوم این است که حکومت وحدت ملی در سیاست داخلی و خارجی بعضی کارهای درستی انجام داده، اما ساختار حکومت وحدت ملی مورد سوال ما و مردم افغانستان قرار دارد.
در تفاهم سیاسییی که در بین دو کاندیدای ریاست جمهوری به میان آمد، علاوه از موضوعات گذشتۀ شان، دو اصل مهم را در بر میگیرد. اصل اول، اصلاح قانون انتخابات که تاهنوز هیچ کدام برنامه در این مورد راه اندازی نشده، اگر قانون انتخابات اصلاح نشود پس جرگه بزرگ ملی هم دایر نخواهد شد.
اصل دوم این است که در بُعد سیاست خارجی، حکومت وحدت ملی پیمان امنیتی را با ایالات متحده امریکا امضا کرد. یک اقدام خوببود و من از این اقدام پشتیبانی میکنم، اما با تأسف باید گفت که حکومت وحدت ملی در سیاست منطقهیی در یک فقر سیاست متوازن با کشورهای منطقه قرار دارد. بناً تاکید من این است که بدون مشوره با دانشمندان و نخبهگان افغانستان ما نمیتوانیم در سیاست خارجی و داخلی مان مؤفق باشیم.
خیر خواه: من به چند موضوع به شکل مختصر میخواهم اشاره کنم؛ اهداف پشت پردۀ انتقال جنگ با شمال افغانستان؛ این هدف چیست؟ و در عقب این هدف دست کی است؟ آیا طالبان در پشت این پرده قرار دارد؟ یا دنیایی که حمایت کننده ما است به نحوی درپشت این ناامنیها قرار دارد. باید این مسأله روشن شود که هدف از انتقال این جنگ از یک طرف به طرف دیگر چیست؟طبعاً جنگ وقتی به شمال انتقال مییابد، مردم افغانستان پایمال جنگ میشوند.
متأسفانه مشکلاتی را که ما در گذشته هم داشتیم و حال نیز با آن سر دچار استیم؛ ضعف در مدیریت سیاسی حکومت است. مردم حاضر شدند که فرزندانشان به قربانگاه روان شود، حتا در همین انتخابات انگشتان شان قطع شد، اما به پای صندوقهای رأی حاضر شدند و به کاندیدای مورد نظر خود رای دادند.
چه کسی از حضور مردم استقبال کرد، آیا رهبری سیاسی ما به این رشد رسیده که از بحران کنونی خود را بیرون کند. یا خیر؟ پس دیده شد که رهبران حکومت وحدت ملی در داخل بحران دست وپنجه میزنند.
موضوع سوم ادامه جنگ است که در حال حاضر در اکثری ولایات افغانستان جریان دارد و همچنان موضوع جنگ و صلح در افغانستان است، آیا ما جنگ میکنیم. یا صلح؟ اگر صلح میکنیم باید تعریف کنیم که چگونه با کی صلح داریم.
حبیب حکیمی: چالش بزرگی که امروز در بین مردم نگران کننده است، چالش امنیت است. چون حالا وقت کم است، در جلسات بعدی روی فکتورها و عوامل بدامنی در افغانستان که فکتورهای مذهبی، اقتصادی و فرهنگی را در بر دارد، بحث و گفتوگو شود و راه بیرون رفت از این معضل اتخاذ شود.
به نظر من، تا زمانی که ما مرزهای مداخله بیرونی را با عوامل و مشکلات داخلی تفکیک نکنیم، این بدامنی ادامه خواهد داشت.
یک اشتراک کننده: در دولت وحدت ملی شخصیتهای بزرگی جمع شده اند و از خود برنامههای شخصی دارند. اگر ما برای آنها مشوره بدهیم شاید به مشوره ما عملنکنند؛ ما باید به حیث یک نیروی فشار بالای رهبران دولت وحدت ملی آنها را از کارهای خود سرانه شان منصرف کنیم، تا برنامههای شخصی شان تبدیل به یک برنامه ملی شود.
جمع بندی برنامه
احمد ولی مسعود: در قدم اول با ابراز سپاس از تشریف آوری شما عزیزان.
بانو شکیبا هاشمی گفتند که این مجالس را به روستاها ببرید، این کار ما یک مدت انجام دادیم و بخاطر انتخابات ما برنامهها خودرا متوقف ساختیم و مطمین باشید که این برنامهها را دوباره آغاز خواهیم داد، این آغاز یک پروسه کلان است و ما بخاطری این اینجا جمع نشده ایم که بالای یک موردی راصرف تبادل نظر کنیم؛ فقط سه نکته را میخواهم یاد کنم.
اول، اگر برادرانی که در طرف دولت قرار دارند به این فکر باشند که دولت در پیش ما است و هرچه که اینها میکنند بی فاید است؛ فکر میکنم، اشتباه میکنند.
مسأله دوم، یک زمانی به کرزی صاحب بعضی برنامهها را میگفتم، میگفت: سفیر صاحب!این افغانستان به همین قسم آمده و همین قسم میرود، خودرا چرا زجر و جور میدهی!
به نظر من بالای چند گپ باید توافق کنیم. نظام در جایش باشد؛ ولی در نحو حکومتداری تغییر باید ایجاد شود، مطمین باشید حکومت وحدت ملی با آمدنامریکاییها و یک تفاهم در حالت اضطرار صورت گرفت که مبنای قانونی ندارد، در حالی که جرگه بزرگ اضطراری مبنای قانونی دارد که همه دوستان میدانند.
تطبیق تفاهمنامهیی که قبلاً در بین دو رهبر حکومت وحدت ملی صورت گرفته است.
سرتاسری شدن کنفرانس آجندای ملی،ادامه کنفرانسها و تشخیص و راه حل، اولویتهای مشکلات مردم، استراتیژی ونقشه راه؛ تعیین کردن اهداف که چه میخواهیم.