احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۳۱ جوزا ۱۳۹۴
دو شنبه ۱ سرطان ۱۳۹۴
سیداحمد اشرفی
بخش دوم
قرآن در آیه دیگری بر اصل همکارى و گشادهدستى نسبت به اطرافیان و نیازمندان، بهحدی تأکید ورزیده که احسان و نیکوکارى و تکافل را در کنار توحید که زیربنای همه اصول اسلام است، قرار داده و بخیلان و ممسکان را با کافران یکجا ذکر کرده است. چنانکه میفرماید:
«و خدا را بپرستید و هیچ چیز را همتای او قرار ندهید، و به پدر و مادر نیکی کنید، همچنین به خویشاوندان و یتیمان و مسکینان، و همسایه نزدیک، و همسایه دور، و دوست و همنشین، و واماندهگان در سفر، و بردهگانی که مالک آنها هستید؛ زیرا خداوند کسی را که متکبر و فخرفروش است (و از ادای حقوق دیگران سرباز میزند) دوست نمیدارد. آنها کسانی هستند که بخل میورزند و مردم را به بخل دعوت میکنند، و آنچه را که خداوند از فضل (و رحمت) خود به آنها داده کتمان مینمایند، و ما برای کافران عذاب خوارکنندهیی آماده کردهایم.»
از منظر اسلام، ثروت امانتی الهی است که بهخاطر امتحان در اختیار تعدادی قرار داده میشود و در آن، جامعه حق مشخص و مسلم دارد. بسیاری از ثروتمندان فکر میکنند ثروت را صرف با تلاش و استعداد شخصىِ خود به دست آوردهاند، بنابراین هرگونه که بخواهند میتوانند مصرف کنند و اختیار دارند که به کسى چیزى بدهند یا ندهند. قرآن کریم این منطق را منطق قارونى معرفى نموده و بهشدت رد میکند. زمانی که به قارون گفته میشد: همانطور که خداوند به تو احسان کرده و ثروت داده، تو هم به مردم احسان کن. میگفت: « »(قصص: ۳۷) یعنی من این سرمایه را از دانش و استعداد خود بهدست آورده ام. در حالى که یک انسان موحد، مال و ثروت را امانتی میداند که خداوند بهطور موقت در اختیار او گذاشته تا هم خود استفاده کند و هم به دیگران بهره برساند.
منابع مالی خدمات و تکافل اجتماعی در اسلام
اسلام همچنان که از روشهای تعلیمی ـ تربیتی، تبلیغی، فرهنگی و اخلاقی برای عرضه خدمات اجتماعی استفاده میکند، منابع معقولی را برای هزینههای مالی آن نیز در نظر میگیرد. برخی از این منابع، مستقیماً در اختیار جامعه اسلامى قرار دارد و برخی دیگر از طریق دولت باید تنظیم و راهاندازی شود.
اول: منابعی که مستقیماً در اختیار جامعه قرار دارد:
-۱ ارث: یکی از راههایی که اسلام برای دست یافتن به تکافل اجتماعی و در نتیجه رفاه اجتماعی، در نظر گرفته، تقسیم میراث در میان خانواده بر اساس درجه قرابت است. از نظر اسلام، ثروت پس از وفات مالک، بهطور اجباری به خانواده منتقل میشود و مالک حق ندارد بالاتر از ثلثِ آن را به کسی دیگر وصیت کند. اسلام ثروت را به گونه بسیار عادلانه در میان خانواده توزیع نموده و تا دورترین افراد خانواده میگستراند و آن را تنها به فرزندان منحصر نمیگرداند. تقسیم میراث به طریقه اسلامی، از تراکمِ آن در دست افراد معین جلوگیری نموده، تکافل اجتماعی در میان خانواده را تضمین میکند. این در حالی است که نظامهای جامعهگرا همه ثروت متوفی یا بخش اعظم آن را متعلق به دولت میداند و نظامهای فردگرا صلاحیت را بهطور کامل به مالک میدهد تا هر طور که هوای نفسش میخواهد، درباره ثروتش پس از مرگ تصمیم بگیرد. بارها از طریق رسانههای همهگانی شنیدهایم که در جهان سرمایهداری، شخصی تمام ثروت خود را به سگ و یا گربهاش وصیت کرده است.
-۲ صدقه فطر: پرداخت صدقه فطر بنا به ارجح اقوال واجب است و باید صائم از جانب خودش و فرزندان کوچکش بپردازد. مقدار صدقه فطر به معیارهای امروزی دو کیلوگرم گندم و یا معادل آن میباشد.
-۳ صدقات مستحبه: قرآن کریم در آیههای متعدد به دادن صدقات امر کرده و برای تشویق مردم به آن، انفاق در راه خدا را جهاد محسوب نموده و با جهاد نفس، مقرون کرده است. در احادیث نبوی هم به کثرت از صدقه دهندهگان تجلیل صورت گرفته است. صدقات هرچند مستحب است، اما در حالات ضرورت به درجه وجوب ارتقا میکند.
۴- کفارات: کفاره هزینهیی است که بهخاطر مخالفت با بعضى از احکام شرعى لازم است خطاکار بپردازد، به طور مثال:۱- کسی که قسم میخورد و حانث میشود، باید سه روز روزه بگیرد، یا یک برده را آزاد کند و یا ده مسکین را غذا یا لباس بدهد. ۲- کسی که روزه ماه رمضان را بهخاطر بیماری یا پیری میخورد و قدرت قضای آن را در آینده نمیداشته باشد، باید در مقابل هر روز یک فقیر را اطعام کند. ۶- شخصی که رمضان را قصداً و بدون عذر میخورد، باید دو ماه پیهم روزه بگیرد و اگر نتوانست، شصت مسکین را غذا بدهد. ۴- شخصی که زنش را به منزله مادرش میخواند (در فقه به آن «ظهار» گفته میشود) مکلف است تا دو ماه پیهم روزه بگیرد و یا شصت مسکین را طعام بدهد. در همه این موارد میتوان به جای غذا، بهای آن را پرداخت.
۵ – قربانى: قربانی بر حاجیانی که حج تمتع و قِران بهجا میآورند و بر غیر حاجیانی که واجد شرایط باشند، واجب و بر دیگران مستحب است. و همچنان بر کسانی که یکی از واجبات حج و یا عمره را ترک میکنند و یا در حالت احرام مخالفتی را مرتکب میشوند که مخل احرام است نیز واجب میباشد.
۶ – وصیت: وصیت مالی است که مالک آن را وصیت میکند که پس از مرگش به نفع دیگران و یا در کارهاى خیریه مصرف گردد. قبلاً یادآور شدیم که در نظام سرمایهداری، مالک میتواند به هر اندازهیی که بخواهد وصیت کند. اما در اسلام تنها ثلث مالِ خود را میتواند وصیت کند و زیادتر از آن حق ندارد.
Comments are closed.