احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۰۱ سرطان ۱۳۹۴
سه شنبه ۲ سرطان ۱۳۹۴
سیداحمد اشرفی
بخش سوم
۱ – نذورات: مراد از نذورات پولهایی نیست که در سرِ قبرها و به نام مردهها اهدا میشود و در جیب چند نفر دروغگوی مفتخوار فرو میرود. بلکه منظور از آن التزامات مالییی است که شخص روی انگیزههای دینی بر خود لازم میگرداند. مثلاً میگوید: اگر فرزندم از سفر برگردد یا همسرم از بیماری شفا یابد، پنجهزار افغانی برای خدا صدقه خواهم داد. قرآن کریم بر وجوب وفا به نذر تأکید کرده است. (سوره انسان:۳)
۲ – وقف: جنس مالی را از نقل و انتقال و از تصرفاتى که موجب تلف آن گردد نگاه داشتن و منافع آن را در امور خیریه واگذار کردن وقف است. وقف، صدقهیی است که منفعت آن به مردم و ثواب آن به وقفکننده برای همیشه جاری میباشد. رسول اکرم (ص) میفرماید: «چون انسان بمیرد (ثواب) عملش قطع میگردد، مگر سه عمل (که ثواب آن پس از مرگ ادامه مییابد): صدقه جاریه، و علمی که ازآن پیوسته سود برده شود، و فرزند صالحی که برای او دعا کند.» ۷
وقف در تاریخ اسلام نقش بسیار مؤثر و ماندگاری در باب تکافل اجتماعی بازی کرده است. هیچ امتی در گذشته به اندازه مسلمانان به وقف توجه نکرده است. وقف در بیرون از دایره معابد و مدارس دینی قبل از اسلام در جهان رواج نداشت، این مسلمانان بودند که برای اولینبار در سایر ابواب خیر و نیکوکاری به وقف اموال خویش پرداختند. وجود تعداد زیادی از موقوفات مانند شفاخانهها، رباطها، مسافرخانهها، خانقاهها، حمامها و مدارس وقفی، در سرتاسر جهان اسلام، میزان توجه مسلمانان به این امر را میرساند .
-۳ موارد دیگر: هدیه، هبه، مهمانى، اعطاى قرضالحسنه و غیره.
دوم: منابعی که باید از طریق دولت تنظیم گردد:
۱ – زکات: یکی از بهترین جلوههای تکافل و تأمین اجتماعی در اسلام، زکات است. زکات هم یک فریضه عبادی است و هم یک ضریبه مالی. اگر مالک با میل قلبی و روی انگیزه ایمانی و دینی زکات را ادا کرد، هر دو مسوولیت را یکجا انجام داده است، اما اگر چنانکه از ادای آن سر باز زد، دولت مکلف به استحصال آن میباشد. در دوران خلافت ابوبکر صدیق (رض) تعداد کثیری از قبایل عرب مرتد شدند و از پرداخت زکات ابا ورزیدند. ابوبکر با توسل به جنگ آنان را وادار به پرداخت زکات نمود. به گفتۀ استاد یوسف قرضاوی، ابوبکر اولین زمامدار در تاریخ بشری است که برای گرفتن حق فقرا از اغنیا، شمشیر کشیده است.
در اصل، این وظیفه دولتهاست تا اموال زکات را بهطور عادلانه جمعآوری و بهطور عادلانه آن را میان نیازمندان توزیع کند. اموال زکات در شرایط امروزی، باید مطابق با مقتضیات این زمان و با سازوکارهای عصری، به صورت آبرومندانه به نیازمندان جامعه رسانده شود، تا مشاعر و عواطف انسانیِ آنان جریحهدار نگردد.
زیرا آنان به نص قرآن کریم در اموال اغنیا شریک و حقدارند. (معارج:۲۴-۲۲)
امروز وقتی از زکات سخن گفته میشود، در تصور بسیاریها جامعهیی مجسم میشود متشکل از یک اقلیتِ ثروتمند متکبر و جمعیتِ بیشماری از گدایان و مستمندانِ ذلیل و بیچاره و بیپناه. در تاریخ صدر اسلام، جمعآوری و توزیع زکات کار دولت بود، اما پس از بروز زمامداران فاسد و تصرفات نامشروع در بیتالمال، فقهای اسلام فتوا دادند که صاحبان مال میتوانند زکات خود را مستقیماً به نیازمندان بپردازند. این استثنا رفتهرفته به یک سنت تحقیرآمیز تبدیل شد و تا امروز به این شکل باقی ماند.
۲- معادن: به همه اقسامش نظیر نفت، گاز، طلا، نقره و امثال آن.
۳ – خراج: خراج مالیاتی است که از زمینهای مفتوحه به دولت اسلامی پرداخته میشود. زمینهایی که توسط مجاهدین اسلام از کفار متجاوز محارب فتح میشود، برخلاف اموال منقوله، به غنیمت گرفته نمیشود، بلکه در ملکیت صاحبانش باقی میماند، اما طبق قرارداد، سالانه مقداری از محصول آن را به دولت اسلامی پرداخت میکنند.
-۴ مالیات و سرمایهگذارىهای دولتى.
۵ – اموال مجهولالمالک و ارث بدون وارث.
-۶ غنیمت و فىء: غنیمت در اصطلاح فقهی اموالی را میگویند که با جنگ از کفار محارب متجاوز گرفته شود و فىء اموالی را گویند که بدون جنگ از کفار بهدست آید.
موارد تحت پوشش نظام خدمات و تکافل اجتماعی اسلام
در نظام تکافل و تأمین اجتماعی اسلام، تأمین نیازهای اقشار آسیبپذیر مانند فقیران، بدهکاران، بردهگان، سالمندانِ از کار افتاده، بیسرپرستان و بیماران، در اولویت قرار دارد که ذیلاً به توضیح آنها پرداخته میشود:
-۱ رسیدهگی به فقرا و مساکین: یکی از موارد تحت پوشش خدمات و تکافل اجتماعی اسلام، رسیدهگی به فقرا و مساکین است. فقیر به کسی اطلاق میشود که کمبود مالی دارد و قادر به تأمین مخارج زندهگی خود نیست اما به سوی کسی دست دراز نمیکند. اما مسکین کسی است که نیازش شدیدتر است و دستش از کار کوتاه. به همین جهت از دیگران سوال میکند. البته باید متوجه بود که زمانی که این دو واژه یکجا بیان شوند، این فرق ملحوظ میگردد، ولی اگر تنها یکی از این دو واژه ذکر شود، میتواند به هردو معنایی که اشاره شد، دلالت داشته باشد. از نظر اسلام، اول خانواده و بعد از آن جامعه، و در گام سوم، دولت که ممثلِ جامعه است، در مقابل این طبقه مسوولیت دارند که نیازهای زندهگی این طبقه را مرفوع ساخته و آنها را تا حد رساندن به سطح زندهگی سایر مردم، مورد حمایت قرار دهند.رسیدهگى به اقشار آسیبپذیر و تأمین نیازمندىهاى آنان، در اولویتهای مصرف بیتالمال در صدر اسلام قرار داشت. (سوره توبه:۳۶)
Comments are closed.