- ۰۲ سرطان ۱۳۹۴
چهار شنبه ۳ سرطان ۱۳۹۴
بخش چهارم
سیداحمد اشرفی
۲ـ پرداخت قرض قرضداران: پرداخت بدهی کسانی که به دلایلی چون ورشکستهگی، تعهد به پرداخت دیه و یا قرض گرفتن برای تأمین معاش، از ادای دیون خود ناتوان میمانند، از جمله موارد پوشش نظام خدمات و تکافل اجتماعی اسلام است. عنوان «الغارمین» در بیان مصارف زکات در آیه ۳۶ سوره توبه بر همین معنا دلالت میکند. پیامبر اکرم (ص) خود را در چنین مواردی، مسوول میدانست. در اوایل هجرت که حکومت ایشان از نگاه مالی در تنگنا قرار داشت، چنانکه کسی از مسلمانان فوت میکرد، برای اقامه نماز جنازه بر وی، ابتدا از قرض او سوال میکردند، اگر قرضدار میبود، بر وی نماز نمیخواندند، مگر آنکه کسی پرداخت بدهی او را بر عهده میگرفت. اما بعدها که درآمد بیتالمال توسعه پیدا کرد، فرمودند: «هر کس وفات کند و از خود دین بر جا گذارد، ادای آن بر عهده من است و هر کس که مال و ثروتی به جا گذارد، متعلق به ورثه اوست.» ۸
بسیاری از فقها به این نظرند که بعد از رسول اکرم (ص) این مسوولیت بر عهده دولتها و حکومتها بوده و بر آنهاست تا دین متوفی را در صورتی که مالی از وی نمانده باشد، از بیتالمال بپردازند. حافظ ابن حجر عسقلانی در «فتح الباری شرح صحیح البخاری» مینویسد: «راجح این است که این مسوولیت برعهده اولیای امور و زمامداران بهطور مستمر ادامه دارد.» ۹
۳- کمک به مسافران در راه مانده: مسافرانی که به دلایلی مانند بسته شدن راه و یا ناامنی و یا تمام شدن آذوقه، از ادامه سفر باز میمانند؛ نظام تکافل و تأمین اجتماعی اسلام آنها را تحت پوشش قرار میدهد. واژه «ابن السبیل» در میان سایر موارد مصرف بیتالمال ناظر به همین مورد میباشد. (توبه:۳۶)
۴- آزاد کردن بردهگان: پدیده ناگوار بردهداری در کل جهان و منجمله در شبهجزیره عربستان، رواج داشت و از بزرگترین مشکلات اجتماعی به شمار میرفت. اما از آنجا که اسلام دین آزادی و نجات است، آزادی بردهگان را به عنوان یکی از موارد مصرف بیتالمال قرار داد. در شرایط امروزی هم اگر چنین مواردی پیش بیاید، میتوان آن را تحت پوشش نظام تأمین اجتماعی اسلام قرار داد. (توبه: ۳۶)
۵- کمک به سالمندان: در نظام خدمات و تکافل اجتماعی اسلام، قاعدتاً مخارج دوره سالمندی، در درجه اول از پساندازهای دوره جوانی خود فرد و در درجه دوم، از دارایی خانواده وی تأمین میگردد و چنانکه فردی از حمایت خانواده محروم میماند، تحت مصادیق عنوان فقیر درمیآید و مسوولیت تأمین زندهگی او بر عهده جامعه و دولت قرار میگیرد. حضرت علی (رض) در نامهیی به مالک اشتر والی خود در مصر، نوشت:
«رسیدهگى به حال یتیمان و زمینگیران و سالخوردهگانِ بیچاره را که پیش کسى دست دراز نمیکنند، بر عهده گیر و روزیشان را جارى کن، که ایشان بندهگان خدایند. پس با مددرسانى به ایشان و تأمین روزى و اداى حقوقشان به اندازه لازم، به خداوند نزدیکى بجوى، که کارها با پاکى نیتها خلوص مییابند.»۱۰
۶- حمایت از بیماران: یکی دیگر از موارد تحت پوشش نظام خدمات و تکافل اجتماعی اسلام، حمایت از بیماران است. بیماری علاوه بر اینکه به شخص بیمار صدمه میزند، در صورت عدم درمان بهموقع، ممکن است به دیگران نیز سرایت کرده، و برای جامعه هم مشکلآفرین شود. از اینرو، نظامهای تأمین اجتماعی معاصر، به شیوههای گوناگونی مانند بیمههای درمانی و ارایه خدمات درمانی توسط بخش عمومی، مخارج درمانی افراد را تحت پوشش خود قرار میدهند.
با مطالعه کارکردهای پیغمبر اکرم (ص) و خلفای راشدین، معلوم میشود که در نظام خدمت و تکافل اجتماعی صدر اسلام، بیماران بهنحوی از انحا تحت حمایت قرار میگرفتند. پیامبر اکرم (ص) علاوه بر اینکه خود توصیههای فراوان و مؤثری برای پیشگیری و درمان بیماریها داشتند، مردم را به مداوای بیماری ترغیب مینمودند. مطابق به روایت ابن اسحاق، زنی در عهد نبوی وجود داشت بهنام «رفیده بنت سعد اسلمی» که زخمیها را مداوا میکرد و خود را وقف خدمت به آسیبدیدهگان مسلمان کرده بود. زمانی که سعد بن معاذ رضی الله عنه در جنگ خندق زخم برداشت، به دستور رسول اکرم (ص) برای او خیمهیی در مسجد زده شد و توسط رفیده تحت پرستاری و مداوا قرار گرفت.۱۱ در کتاب «الاصابه فی تمییز الصحابه» نام «کعیبه» خواهر رفیده نیز آمده که از بیماران پرستاری میکرده است. اما شفاخانه (بیمارستان) به معنای اصطلاحی آن، نخستینبار در زمان ولید بن عبدالملک به سال ۷۷ تأسیس گردید.۱۲ علاوه بر آن، بیماران در جمع فقرا شامل میشد، و اگر بیماری، به علت فقر از عهده مخارج درمانِ خود برنمیآمد، خواه ناخواه به عنوان فقیر، مستحقِ دریافت کمکهای اجتماعی محسوب میشد.
۷- مسکن و ازدواج: مسکن و ازدواج که از نیازهای اساسی انسان به شمار میروند، لزوماً تحت پوشش خدمات اجتماعی اسلام قرار دارند. شواهد تاریخی حاکی از آن است که تهیه مسکن و کمک به مخارج ازدواج در دایره سیاستهای تأمین رفاهی صدر اسلام، لااقل برای کارمندان دولت شامل بوده است. در روایتی از رسول خدا (ص) علاوه به مسکن و ازدواج، خادم و مرکب نیز ذکر گردیده است: «هر کسی که از جانب ما کاری به او واگذار میشود، اگر همسر ندارد همسر اختیار کند. اگر خادم ندارد، خادم بگیرد. اگر مسکن ندارد، مسکن انتخاب کند و اگر مَرکب ندارد، مرکبی تهیه کند، و هر کس بیش از این بردارد، خیانتکار و یا سارق است.»۱۳
Comments are closed.