احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۰۵ سرطان ۱۳۹۴
شنبه ۶ سرطان ۱۳۹۴
گروه طالبان، ولسوالی وانت وایگل در ولایت نورستان را به تصرفِ خود درآورده بود؛ اما ساعت ها بعد این ولسوالی دوباره به تصرف نیروهای دولتی درامد.
این ولسوالی که صبحِ دیروز به تصرفِ طالبان درآمده بود از دو روز پیش از آن مورد تهدید قرار داشته و به گفتۀ مسوولان محلی، نرسیدنِ کمکهای رزمی و نیروهای کمکی از چندین روز به اینسو، سببِ سقوط این ولسوالی شده و نیروهای دولتی را وادار به عقبنشینی کرده بوددند.
آنگونه که مقامهای محلی گفتهاند، دلیل سقوط اولیه این ولسوالی در نبود حمایت نیروهای نظامی از طرف دولت مرکزی بوده است. چنانکه دولت مرکزی در حمایت از نیروهای در حالِ جنگ در این ولسوالی کوتاهی کرده و این سبب شده که طالبان با جنگجویانِ خارجی بهصورت گروهی به مقر ولسوالی وانت وایگل حمله کنند و وقتی مهمات و نیروی کمکی وجود نداشته باشد، مقاومت نیز ناممکن گردد!
اگرچه این چندمینبار است که این ولسوالی میان دولت و طالبان دست به دست شده؛ اما شنیدنِ این خبر که فلان ولسوالی یا منطقه به دلیلِ نرسیدنِ کمکهایِ بههنگام و نیروهای کمکی از جانب نهادهای امنیتی کشور، به دستِ دشمن سقوط میکند، بسیار ناراحتکننده است. زیرا چندی پیش شاهد بودیم که دو ولسوالی در ولایت قندوز نیز به دلیلِ نرسیدنِ کمکهای لازم و نیروی کمکی به دست طالبان سقوط کرد و پیشتر از آن نیز، نرسیدنِ کمکها به برخی مناطق در ولایت بدخشان، سبب سقوط چند ولسوالی گردید و گذشته از آن، گرسنهگی چندروزۀ سربازان سبب شد که آنان توانِ فرار را نداشته باشند و زنده به دست دشمنان بیفتند و سرهایشان بریده شود.
از طرف دیگر، در دوـسه روز گذشته، در صفحات اجتماعی مثل فیسبوک عکسهایی منتشر شد که نشان میداد دولت برای خلبانانی که در جنگ کندز زحمت کشیده بودند و شامل نیروی ویژۀ ارتشاند، در ماه مبارک رمضان، فقط یک خوراک برنج با مقداری لوبیا به عنوان غذا داده است. نشر این عکسها در صفحات اجتماعی توسط یکی از خلبانها، سبب شد که مسوولان لوای ۷۷۷ آن فرد را تهدید به اخراج از وظیفه کنند. همچنان پولیس محلی در قندوز و نیز سربازانی که برای روزها در محاصرۀ دشمن در این ولایت بوند نیز گفتهاند که برای آنان از چند روز به اینسو غذا نرسیده ست. اینهمه نشان میهد که ارتش و پولیس از ضعفِ شدیدِ مدیریت رنج میبرند و بخش وسیعی از شکستها در جبهات و عقبنشینیِ افراد یا به اسارت درآمدنشان، به عدمِ مدیریت قوی و رسیدهگیِ پویا به امورِ سربازان و محلاتِ در حالِ جنگ برمیگردد.
این کوتاهیها در رساندنِ اکمالات و غذای کافی و مقوی به سربازانِ ارتش همچنین نشان میدهد که فساد در این نهاد در کنار نبود مدیریت، یک معضلِ دیگر است. بنابراین میباید که رهبری وزارت دفاع ملی به دلیل عدم برنامهریزی دقیق و نیز به دلیل فسادی که در این اداره وجود دارد، مورد پیگرد قرر گیرد. زیرا واضح است که مواد جنگی، نیروی کمکی و غذای کافی در دو حالت به سربازانِ در حالِ نبرد در برابر دشمن نمیرسد: اول اینکه ضعف شدیدِ مدیریتی وجود دارد، و دوم هم اینکه در رأس ادارات نظامی، ستون پنجمی جا گرفته که مانع ارسالِ امکانات جنگی، اعاشهیی و نیروی کمکی به سربازانِ در حال نبرد میشود تا دشمن بتواند از این خالیگاه نهایتِ استفاده را ببرد.
همه میدانیم که ارتش بیشترین بودجه را در اختیار دارد و از لحاظ لوژستیکی در حالتی نیست که نتواند از عهدۀ کمکرسانی به نظامیانِ در حالِ نبرد بیـرون شودـ بماند اینکه در صورتِ درخواستِ آنان در حالاتِ اضطرار، نیروهای آیساف و ناتو نیز به کمکِ این نیروها میشتابند. بنابراین، کاملاً مشخص است که نهادهای امنیتی کشور، در رهبری و مدیریت مشکل دارند و باید به این ضعف، توجهِ جدی صورت گیرد!
يک نظر
فاروق وردک بر غلاوه که وضو وی شکست کمی خرابی اضافه تر هم کرده نا وقت تر چار زانومیکنذ. مانند حیوان دیوانه بالای هر شخص دهن می اندازد در تلویزون مصاحبه میکند که اشرف غنی ومشاور وی اتمر هفتاد ملیون دالر با عقد پیمان استخباراتی از پاکستان رشوت گرفته اندچرا اگر واقعیت داشت یکماه پیش بیان نکردی کسی باور نمیکند ناوقت و از روی عقده است. تمام خیانت های وی را سیگار بر ملا ساخته شاید وردک بزودی روانه گواتی مالا باین خیانت های های ملی که در حق اولاد این وطن به دستوراستخبارات پاکستان نموده همه شاهد است شود. هنگام که با مولانا فضل الله پاکستانی تروریست احوال پرسی میکرد دست های وی را به چشم ای خود باربار می مالید اگر تلویزون و کمره خبر نگاران نمی بود پای پلید نجس مولانا فضل الله کثیف را این بدبخت وردک می بوسید مرگ بتو جاسوس غلام پنجابی اگر غلام نیستی چه سرخمی داری به حیث وزیر معارف کشور دست های نجس پنجابی قاتل هزاران افغان را با بسیار شوق می بوسی مرگ بتو غلام پنجابی.
ورد ک داداز صداقت میزنی ک قلم دزدی و خیانت را بیان میکنم . بخاطر داری چاپ شصت ملیون جلد کتاب رابا پاکستان قرارداد کردی قیمت فی جلد کتاب را بیست کلدار عقد شده بود که جمعأ یک ملیارد دو صد ملینون کلدار پاکستانی حیف ومیل شد کتاب ناقص هم باکذشت دوماه بعد اخبار پاره مبدل شد. زمانیکه کتاب رسید از کاغذ اخبار چاپ شده بود کتاب نصف ورق های آن سرچپه دوخت شده املا و لغات آن اکثرأ غلط بود موضوع در پارلمان مطرح شد بارشوت دادند به بعضی وکیل های خاین و اشاره کرزی بدبخت و همکاری خرم خمندک جاسوس دیگر استخبارات جریان مخفی شد صد ها قلم عقد قرارداد های ساخمانی مکاتب معاش از بودجه دولت کشیده شده در جیب طالب بنام معلم در ولایت فراه و دیگر مناطق کشور رسیده جال چهره واقعی ایت با خیانت بر ملا می شود. حاجی صبور