احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۰۶ سرطان ۱۳۹۴
یک شنبه ۷ سرطان ۱۳۹۴
بخش ششم
عبدالحفیظ منصور
ساحهیی که امروز به نام پنجشیر یاد میشود، در قرن سوم تا پنجم هجری شامل دو شهر «پنجهیر» و «چارپایه» میشد. «چارپایه» که اکنون به «چارقریه» موسوم است، در مقدمۀ حدودالعالم به قلم «بارتولد»، «جریبه» نوشته شده، حال آنکه در متن آن کتاب به شکلهای خاریانه، جاریانه و حاریانه ضبط شده است.
استخری در آنباره مینویسد: «چارپایه» کوچکتر از پنجهیر است و به هر دو معدن نقره باشد و مردمان در معدن مقام دارند. و چارپایه باغ و بوستان و کشاورزی و هیچ از این معنی ندارد، و رود پنجهیر در میان شهر میرود. و رود پنجهیر از چارپایه بگذرد، تا به پروان رسد و به زمین هندوستان رود.(۲۹)
در عجایب المخلوقات محمد بن محمود طوسی نام این ناحیۀ «کاریع البقرا» تحریر یافته که معنی درخور فهمی نمیدهد. باید آن را به «اربع قری» اصلاح کرد که معنیاش «چارقریه» است.(۳۰)
اولین قریهیی که از پنچهیر به سوی چارقریه وجود دارد، قریه «عمرض» است که شاید در گذشته این قریه «مرز» میان دو شهر مذکور بوده باشد. به هر صورت، اکنون مجموع هر دو شهر کهن «پنجهیر« و «چارپایه»، پنجشیر یاد میشود.
مبدای پنجشیریان
اکثریت مردم پنجشیر تاجکاند و تعداد کمی هم هزاره که در علاقهداری دره در قرای جیرعلی، سنگیخان، بابه علی، گلابخیل و آستانه زندهگی میکنند.
تاجکها که اکثریت قاطع آن سرزمین را تشکیل میدهند، بدین باور اند که حدود هفتصد سال قبل از دهبیگ سمرقند به پنجشیر هجرت گزیدهاند.
و در قسمت هزارههای مسکون در پنجشیر در «جغرافیای بشری پنجشیر» گفته شده که بقایای لشکر مغولاند.
به نظر مولف کتاب مذکور، وقتی چنگیز در کنارۀ دریای سند از دستگیری جلالالدین مایوس شد، از طریق کوههای صعبالعبور هندوکش راه سمرقند در پیش گرفت و حین عبور از پنجشیر، عدهیی از لشکریانش در آنجا باقی مانده و در همانجا به حیات خود ادامه دادند.(۳۱)
اما در واقع هزارههای پنجشیر برخلاف گفتۀ «جغرافیای بشری پنجشیر» بسیار بعدتر از چنگیز در پنجشیر مسکنگزین شدند. زیرا بسیار دور از عقل است که قوم فاتح مغول در زمان حیات چنگیز جایی را برای زندهگی انتخاب کنند که نه از لحاظ اراضی زراعتی دلخواه است و نه از حیث صنعت و معادن؛ بلکه دشوارگذارترین مکان در پنجشیر میباشد.
درست آن است که هزارههای پنجشیر آنگاه که مغولان بر قسمت وسیعی از قارۀ آسیا حکمروایی داشتند، در شهر قندهار جای بسیار خوشی را برای خود انتخاب کردند و سالها به این زندهگی خود ادامه دادند تا این که احمدشاه ابدالی ایشان را از قندهار بیرون راند و به نقاط دوردستی چون «درۀ پنجشیر» و «وندقطندر غوربند» تبعید کرد. جالب آنکه باشندهگان این دو ناحیه برخلاف سایر هزارهها، سنیمذهب بوده و هستند کسانی تا هنوز در میان ایشان که نسبشان را به یکدیگر میرسانند و وحدتشان را ثابت میسازند. ولی تاجکها، آریاییهاییاند که در هزارۀ قبل از میلاد از شمال هندوکش بدینجا کوچیدهاند.
مآخذ:
۱٫ جغرافیای بشری پنجشیر، تالیف عزیز احمد پنجشیری، چاپ دانشگاه کابل ص۳
۲٫ اطلس محلات افغانستان، چاپ ادارۀ مرکزی احصاییۀ کابل، افغانستان
۳٫ دایرهالمعارف آریانا، ج۴
۴٫ برهان قاطع
۵٫ برهان قاطع
۶٫ سفرنامۀ ابن بطوطه، چاپ تهران، ج۱، ص۴۴۴
۷٫ البلدان، تالیف: احمد بن یعقوب ۲۹۰ هجری، ترجمۀ دکتر ابراهیم آیتی، چاپ تهران، ص۶۴
۸٫ نقل از مقالۀ یاد پنجشیر در حدودالعالم، نوشتۀ نیلاب رحیمی، منتشرۀ مجلۀ کتاب، کابل
۹٫ شاهنامۀ فردوسی
۱۰٫ به نقل از مقالۀ یاد پنجشیر در حدودالعالم، نوشتۀ نیلاب رحیمی
۱۱٫ حدودالعالم، مولف گمنام، صفحات ۶ب و ۲۱ب
۱۲٫ تاریخ بیهقی، صفحات ۳،۲ و ۲۴۶
۱۳٫ افغانستان در پرتو تاریخ، احمد علی کهزاد، صفحات ۵۵ و ۸۵ چاپ کابل
۱۴٫ تاریخ مختصر افغانستان، پوهاند عبدالحی حبیبی، ص۴۲
۱۵٫ شرفنامۀ حکیم نظامی گنجوی، چاپ تهران
۱۶٫ ابن بطوطه فی افغانستان (عربی) استاد خلیلی، چاپ بغداد
۱۷٫ سفرنامۀ ابن بطوطه، ج۱ ص۴۴۴، چاپ تهران
۱۸٫ ترکستاننامه، بارتولد
۱۹٫ افغانستان در مسیر تاریخ، غلام محمد غبار، ص۲۶۱
۲۰٫ مقالۀ یاد پنجشیر در حدودالعالم، نوشتۀ نیلاب رحیمی
۲۱٫ فرهنگ سیاسی تاریخی افغانستان (انگلیسی)، اثر آدمک، ج۶ ص۶۳
۲۲٫ افغانستان من الفتح الاسلامی الی الغزوالروسی، دوکتور علی البار، ص۱،۴ چاپ جده
۲۳٫ سراجالتواریخ، فیضمحمد کاتب، ج۲ ص۲۹۵، چاپ کابل
۲۴٫ المسالک و الممالک، استخری، ص۲۷۷ طبع لندن
۲۵٫ صوره الارض، ابن حوقل، ترجمۀ دکتر جعفر شعار، ص۱۸۳ طبع تهران
۲۶٫ سرزمینهای ممالک خلافت شرقی، استخری، ترجمۀ محمود عرفان، ص۳۷۹
۲۷٫ مقدمۀ حدودالعالم، به قلم بارتولد، ترجمۀ میرحسینشاه، چاپ دانشگاه کابل، ص۴۲
۲۸٫ معجم البلدان، یاقوت حموی، طبع بیروت، ج۱ ص۴۸۹
۲۹٫ المسالک والممالک، استخری، چاپ لیدن ص۲۷۷
۳۰٫ نقل از مقالۀ یاد پنجشیر در حدودالعالم، نیلاب رحیمی
۳۱٫ جغرافیای بشری پنجشیر، عزیزاحمد پنجشیری، ص۱۹ چاپ دانشگاه کابل.
Comments are closed.