احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمد عمران/ یک شنبه 31 اسد 1395 - ۳۰ اسد ۱۳۹۵
این روزها یک بارِ دیگر خبرهای ناگواری از هرات در غربِ کشور شنیده میشود. این بار حرف از آدمربایی و ترورهای سازمانیافته، از آن نوعی که در گذشتههای نهچندان دور از این شهرِ تاریخی به گوش میرسید، نیست؛ بل از حرکتهای فراقانونیِ مردیست که خود را “پاسدار قانون” میداند!
حکم بازداشتِ کامران علیزایی رییس شورای ولایتی هرات، به اتهام بیرون کردنِ یک مظنون به رشوهگیری در عین جریانِ محکمه از سوی دادستانی کُلِ کشور صادر شده، ولی مقامهای محلی هرات از تطبیقِ این حکم عاجز ماندهاند. به گفتۀ شاهدان عینی، همین حالا دهها مرد مسلحِ غیرمسوول از هواداران و همتبارانِ آقای علیزایی، از ولسوالی گلران به شهر آمدهاند و در اطراف منزلِ او تجمع کردهاند. این افراد عملاً نظم و امنیتِ شهر هرات را با تهدیدی جدی روبهرو ساختهاند.
شاهدان عینی از این شهر گزارش میدهند که سایۀ ترس و هراس را میتوان بالای این شهر احساس کرد. بحث اینجاست که آقای علیزایی به چه حقی میتواند اینهمه آدمِ مسلحِ غیرمسوول را در اطرافِ خانۀ خود جمع کند و به نیروهای امنیتی و مقامهای محلیِ این شهر هشدار را بدهد که هیچ کسی نمیتواند او را بازداشت کند؟
او در واکنش به حکم دادستانی کُلِ کشور گفته است که به امرِ این نهاد، رییس شورای ولایتی نشده که به حکمِ آن از کار برکنار و یا بازداشت شود. او همچنین گفته که این حق را دارد به عنوان نمایندۀ مردم، در هرجایی که بخواهد، وارد شود و از حقوق موکلینِ خود دفاع کند. او همچنین تأکید ورزیده که رییسجمهوری افغانستان، دوستِ نزدیکِ اوست.
به گفتۀ برخی منابع در هرات، رییس شورای ولایتیِ این شهر پیش از این نیز دست به حرکتهای فراقانونی و بهاصطلاح قلدرمآبانه زده است. او چند ماه پیش در جریان وظیفه، یک سرباز امنیتِ ملی را تا سرحدِ مرگ توسط محافظانِ خود لتوکوب کرد. گفته میشود که آقای علیزایی در برخی کارهای خلافِ قانون نیز دست دارد. اما چگونه است که چنین فردی رییس شورای ولایتی هرات ـ شهری که به فرهنگ و دانش شهره است ـ شده و چگونه میتواند دست به چنین اعمالی بزند؟
این سوال را شاید بسیاری از هراتیها پاسخ گفته بتوانند، ولی شاید برای کسانی که اوضاع این ولایت را از دور نگاه میکنند، مسأله مقداری پیچیده به نظر برسد. به هیچ صورت نمیتوان تصور کرد که آقای علیزایی به عنوان یک فرد گمنام، بیتجربه در مسایل سیاسی و از همه بدتر به اعتراف خودش، بیسواد، بهیکباره مورد توجه جمعیتِ بزرگی از مردم قرار گرفته باشد، به شورای ولایتی راه باز کرده باشد و بعداً هم رییس این شورا شده باشد!
بدون تردید افرادی در مرکز به دلیل رابطۀ تباری از آقای علیزایی حمایت کردهاند تا از او قدرتی برای آیندۀ خود بسازند.
میگویند آقای علیزایی گفته است که شورای ولایتی هرات، قدم اولِ موفقیتِ او بوده است؛ اما گام بعدی او، والی شدن در این ولایت است.
حرفها و تهدیدهای آقای علیزایی، به وضاحت نشان میدهد که پشتِ او گرم است و به این زودیها حاضر به تمکین در برابر قانون نیست. حالا دادستانی کل و در مجموع دولت مرکزی با آقای علیزایی چه خواهد کرد؟
مردم هرات منتظر اقدامهای بعدیِ دادستانی کلِ کشور اند. آن ها میگویند که اگر دستهایی در مرکز از آقای علیزایی حمایت نمیکنند، پس چرا حکم دادستانی کل در مورد او به اجرا گذاشته نمیشود؟
فکر میشود که دادستانی کشور در برابر سوالِ بزرگی قرار گرفته است. از یک طرف، بحث آبرو و اعتبار این نهاد مهم است که آقای علیزایی با دخالت در امور دادستانی، آن را با خطر روبهرو کرده و از طرف دیگر، بحثِ تواناییهای این نهاد برای تعمیل قانون بر افرادی چون رییس شورای ولایتی هرات است.
گمان نمیرود که آقای علیزایی با توجه به حمایتهای مرکز، زیر بارِ قانون برود و اجازه دهد که حکم دادستانی کل در مورد او به اجرا گذاشته شود. اما از جانب دیگر، اینجا پای قانون و قانونمداری نیز در میان است، هرچند به تنها چیزی که در طول سالهای متمادی در افغانستان اهمیت داده نشده، قانون و قانونمداری بوده است. البته نباید فراموش کرد که بحث تنها بر سرِ نهاد دادستانی کل هم نیست، بل بحث بر سرِ کارآیی و تعهد آقای حمیدی به حیث رییس این نهاد به قانون و قانونگرایی هم است.
آقای حمیدی با شعار قانونگرایی و اجرای عدالت، وارد دادستانی کلِ کشور شد و امروز این شعارِ او به آزمون گذاشته میشود. آیا او قادر خواهد شد که قانون را در مورد رییس شورای ولایتی هرات به اجرا گذارد؟
اوضاع و احوالِ هرات و اطرافِ خانۀ آقای علیزایی آنگونه که شاهدان عینی قصه میکنند، بر چنین اتفاقی صحه نمیگذارد. به گفتۀ شاهدان عینی، او حالا مطمینتر از گذشته به نظر میرسد و در کنفرانس خبریِ خود نیز تأکید کرده که مثل گذشته همچنان به وظیفهاش حاضر خواهد شد.
در پایان این نوشته به یاد آن پرسش معروفِ یاسپرس از هایدگر افتادم که پرسیده بود: “بر کشوری مثل آلمان، آدم بیفرهنگی مثل هیتلر چگونه حکومت میکند؟” هایدگر در پاسخش گفته بود: “فرهنگ را چه میکنی، به دستهای زیبایش نگاه کن.”
حالا اگر کسی همین سوال را در مورد کامران علیزایی از من بپرسد، میگویم: پشت فرهنگ و تاریخِ هرات چه میگردی، به بروتهای زیبایش نگاه کن!
Comments are closed.