- ۰۷ سرطان ۱۳۹۴
دو شنبه ۸ سرطان ۱۳۹۴
بخش هفتم
عبدالحفیظ منصور
ساختار طبیعی و سیاسی پنجشیر
پنجشیر درهییست تنگ، طویل و مانند قلعه محصور به کوههای مرتفع و دارای درههای فرعی زیاد. این دره در شمالشرق کابل مرکز افغانستان موقعیت دارد، و با ولایات پروان، کاپیسا، لغمان، بدخشان، تخار، بغلان و نورستان همسرحد است.
سالنگ که به حیث گلوی کابل شناخته شده، در جوارِ آن واقع است و فرودگاه مهم بگرام نیز از آن چندان دور نیست؛ به دلیل همین قرابت است که جبهۀ پنجشیر توانست دایماً این دو نقطۀ مهم را زیر فشار بگیرد.
پنجشیر در میان سلسلهکوههای هندوکش جنوبی موقعیت دارد، و هندوکش آن را از شمال افغانستان جدا کرده است. طولانی بودنِ این دره در تجزیه کردنِ قوای مهاجم، نقش خوبی را بازی نموده و کوهستانی بودنش امتیازات زیادی دارد که برخی از آن عبارتاند از:
در مناطق کوهی دشمنِ مهاجم را به خوبی میشود ترصد نمود، قوای توپچی و هوایی کمتر اثر دارد، مدافعه در این اراضی بهتر صورت میگیرد، برای ایجاد پناهگاهها بسیار مناسب است و دشمن با قوای اندک و نابلد نمیتواند پایگاههای کوهی را به محاصره کشاند.
دو خصوصیت دیگری که در سلسله کوههای هندوکش و بهویژه در پنجشیر به مشاهده میرسد، آن است که کوههای آن مانند موج دریا از پایین به بالا قرار گرفتهاند که برای استفاده از تاکتیک «جنگ و گریز» برای چریکها مساعد اند. همچنان درههای فرعی که در دو جناح دریای پنجشیر واقعاند، بهطور طبیعی اکثراً دو به دو مقابل هماند؛ مثلاً فراج مقابل زمانکور، تاواخ مقابل آبدره، حصارک مقابل چمالورده، پارنده مقابل منجهور… . این ویژهگی مجاهدین را قادر میساخت تا در مواقع ضرورت، با حمله بالای دشمن از فشار بالای قرارگاه مقابلشان بکاهند، و در مواقعی نیز همزمان از دو جانب بالای قوای دشمن حمله کنند.
البته کوهستانی بودنِ منطقه در روح و جسم باشندهگانش نیز اثرات خوبی برجا میگذارد، افراد شجاع، مقاوم و با تحمل را در خود میپروراند، که این امر در جهاد بیاثر بوده نمیتواند؛ زیرا مردمان کوهسار برای آغاز جنگ چریکی، به تمرینات کمتری نیاز دارند.
از آنجایی که این دره با مناطق زیادی همسرحد میباشد، راههای مواصلاتی متعددی دارند، که قطع تمام راههای اکمالاتی پنجشیر برای دشمن کار بس دشواری میباشد.
آبوهوای پنجشیر نه آنقدر سرد است که در زمستان مانع فعالیت مجاهدین گردد و نه به حدی گرم است که در تموز.
پنجشیر در تشکیلات اداری افغانستان، یک ولسوالی است و اراضی زراعتیِ آن نیز بسیار اندک میباشد. از اینرو بخشی از پنجشیریان در زمینهای کوچکِ خود به دهقانی و تعدادی هم به دامداری مصروفاند که آنهم پاسخگوی نیازشان نمیباشد. بقیۀ اهالی پنجشیر در خارج از آن دره، به کارهای دفتری اشتغال دارند یا در ولایات مختلف صاحب کسب و هنر اند. این ویژهگی از یکسو برای جوانانِ مجاهدِ آنجا زمینۀ فعالیت متواتر جهادی داده بود؛ زیرا کسبوکار زراعتی زیادی در منطقه وجود نداشت، و از سوی دیگر وجود اکثریت پنجشیریان در خارج، موجب تسهیلاتی در باب جمعآوری اطلاعات و مسایل اقتصادی به جبهه گردید. چون غالباً درۀ پنجشیر صحنۀ زدوخورد با روسها بود، اهالی مجبور بودند که به نقاط دیگر مهاجرت کنند که وجود اقارب و خویشاوندانشان در جاهای دیگر، مهاجرین تازهوارد را یاری میداد.
عدم وابستهگی اقتصاد مردم پنجشیر به زراعت، موجب گردید تا فشار شدید جنگ بالای پنجشیر، از نظر اقتصادی مردم آنجا را در مضیقۀ شدید قرار داده نتواند. از جانب دیگر اشتغال به امور علمی، اداری، فنی و تجارتی باعث توسعۀ روابط مردم گردیده است.
در باب اقتصاد، وجود معادن سنگ گرانبهای «زمرد» در قسمت علیای پنجشیر نیز ارزشمند بوده؛ زیرا مردم آنجا از آن بهره گرفتهاند و جبهه نیز با اخذ «خمس» از آن مستفید بوده است.
وحدت و یکپارچهگیِ مردم پنجشیر در افغانستان معروف است و این امر زادۀ وحدت مذهبی، وحدت زبانی و وحدت قومی و در جریان جهاد، وحدت تنظیمی بوده است، که این وحدت برای پنجشیر اقتـدار کمایی کرد.
پنجشیر دارای موقعیت حساس، ساختمان فیزیکی مناسب برای جنگ، اقلیم معتدل، نفوس وافر، مردم شجاع و هوشیار و اقتصاد غیر وابسته به زراعت بوده، که اینهمه به حیث عوامل زمینهساز در جهاد آنجا نقش خوبی ایفا نمودند؛ ولی آنچه به حیثِ عاملِ تبارزدهنده توانست از این استعدادها بهرهگیری کند، لیاقت و کارآیی احمدشاه مسعود بود که در پنجشیر جبهۀ نمونه ایجاد کرد.
Comments are closed.