احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۱۹ سرطان ۱۳۹۴
بخش چهاردهم
عبدالحفیظ منصور
فرار قوای رژیم ترهکی
پیشرفت سریع مجاهدین در تصرف دو علاقهداری پنجشیر، نفرتِ شدید اهالی منطقه علیه رژیم ترهکی و تبلیغات گسترده در باب سلاح و قوت بدنی مجاهدین، نیروی مستقر در مرکز پنجشیر (رخه) را برآن داشت که فرار کنند. همان بود که با سراسیمهگی تمام، پنجشیر را ترک گفتند و به قدری دستپاچه بودند که نتوانستند افراد مسلح کمونیستِ قوایِ ماحولِ خویش را با خود ببرند؛ بلکه دهها تن از اعضای «سازمان جوانان خلق» با سلاحهایشان به اسارت مجاهدین درآمدند. سرانجام بعد از ده روز جنگ، درۀ پنجشیر کاملاً آزاد گردید.
جنگ میان طرفین در دهانۀ پنجشیر به شکل جبههیی به طول انجامید، که طی آن قوای رژیم از توپخانۀ سنگین و قوای هوایی استفاده میبرد و مجاهدین از سلاحهای غنیمتی و بیشتر از تفنگهای شکاری کار میگرفتند. جالب این است که گاهی بمبهای خودساخته را ذریعۀ فلاخن به مسافت دور بالای دشمن پرتاب میکردند که مایۀ حیرتشان میگشت.
در داخل پنجشیر «پهلوان احمدجان» که یک شخص معروف بود، به سِمت حاکم پنجشیر منصوب گردید و تعقیب و تحقیقِ افراد وابسته به حزب خلق جریان یافت که در اثر آن، ۷۰ میل اسلحه از نزد اعضای «سازمان جوانان خلق» به دست آمد.
ساحۀ جنگ گسترش داده شد، پُل بزرگ سالنگ جنوبی موسوم به «پل کفترخانه» به وسیلۀ مجاهدین تخریب گردید و به مدت ۹ روز راه سالنگ به روی ترافیک بسته شد.
همچنان علاقهداری «بولغین» را مجاهدین آزاد نمودند که از آنجا نیز مقادیری اسلحه و مهمات بهدست آمد.
جنگ به مدت چهل روز بهشدت در دهانۀ پنجشیر ادامه یافت که طی آن ۳۵ مجاهد شهید و از قوای رژیم در مجموع پنجصد تن اسیر یا کشته شدند. در زمره مجروحین، احمدشاه مسعود نیز شامل بود که از ناحیۀ پای جراحت خفیفی برداشته بود که به زودی بهبود یافت.
تغییر تاکتیک
بعد از چهل روز زد و خورد در دهانۀ پنجشیر، قوای رژیم ترهکی به پیشروی پرداختند و تا «دشت ریوت» پیش رفتند.
مردم برای کُند ساختنِ پیشروی قوای زرهی رژیم، به تخریب سرکها به وسیلۀ بیل و کلنگ پرداختند که باعث توقفهای کوتاه قوای رژیم گردید؛ با وجود آن احمدشاه مسعود که از ناحیۀ پای جراحت برداشته بود، چیزی نمانده بود که دستگیر گردد، ولی خداوند کارساز، وی را در میان بتههای جواری که در کنار سرک قرار داشت، از چشم قوای رژیم مخفی ساخت.
پیشروی قوای رژیم ترهکی، سرآغاز فصل جدیدی در جهاد پنجشیر گردید و آن اینکه مسعود با ۳۰ تن از جوانان رشید پنجشیر پس از یک دوره آموزش نظامی، «جنگ چریکی» را آغاز نمودند که یک تحول مثبت بود.
جنگ سر از خزان ۱۳۵۸ به طور برنامهریزیشده و منظم در پنجشیر آغاز شد، که رفتهرفته اثرات نیکِ آن به جبهات پیرامونِ پنجشیر نیز سرایت نمود. افراد متنفذ محلی که در قیام نخست در پیشاپیشِ مردم قرار داشتند، جای خود را به جوانان شجاع و مخلص دادند و مجاهدین طی یک دورۀ کوتاهمدت آموزش نظامی دیدند، برای مجاهدین قرارگاهها معین شد و کارِ قرارگاهسازی در سراسر دره توسعه یافت و بالاخره حالت پراکنده و همهگانیِ جنگ به نظم و ترتیب مبدل گردید و یک صنف مشخص از جهادگران به وجود آمد.
Comments are closed.