احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمد عمران - ۲۲ میزان ۱۳۹۱
شورای امنیت سازمان ملل متحد در واکنش به گزارش گروه بینالمللی بحران که هفته پیش در مورد افغانستان منتشر شد، اطمینان داده است که پس از سال ۲۰۱۴ که مصادف با خروج نیروهای ناتو از افغانستان است، این کشور دچار بحران امنیتی نمیشود و آنگونه که گروه بینالمللی بحران پیشبینی کرده، دولت مرکزی به دست مخالفان سقوط نخواهد کرد.
اما شورای امنیت، یافتههای گروه بینالمللی بحران را یکسره نادرست توصیف نکرده و خواهان تقویت نیروهای ارتش و پولیس تا زمان خروج نیروهای ناتو از سوی کشورهای متحد افغانستان شده است، تا از تحقق پیشبینیهای گروه بینالمللی بحران جلوگیری شود. پس آنچه مسلم است این است که گروه بینالمللی بحران در زمان مناسبی گزارش خود را منتشر کرده و این گزارش، بر دادهها و یافتههای علمی و آماری متکی است که واقعیتهای موجود کشور را بازتاب میدهد.
گزارشهای متعددی نشان میدهند که حتا نگرانی از خروج نیروهای خارجی در میان اعضای جامعه جهانی و فرماندهان ناتو نیز بهشدت بروز کرده و سبب شده که نسبت به آینده افغانستان چندان خوشبین نباشند. اما موضوع اصلی اینجاست که دولتمردان افغانستان برآورد نادرستی از وضعیت داشته و دارند و هرگونه هشدار نسبت به وضعیت را دشمنی با افغانستان تلقی میکنند. در حالی که همه میدانند پس از سال ۲۰۱۴ قرار نیست افغانستان وارد سالهای دشوار طالبانی یا شبیه آن شود. ولی نگرانی وقتی به وجود میآید که توانایی دولت در امر مدیریت جامعه مورد محاسبه قرار میگیرد و این محاسبهها به هیچ صورت دلخوشکننده به نظر نمیرسند.
دولت افغانستان هرچند که از افزایش تواناییهای خود در امر مدیریت جامعه و امنیت آن اطمنیان میدهد؛ ولی برخی گزارشهای تایید ناشده حاکی از آن است که حتا برخی مقامهای بلندپایه، از پیمان اتلانتیک شمالی ناتو به گونه غیرمستقیم تقاضا کردهاند که در خروج نیروهای خود از کشور شتاب به خرچ ندهند و حتا در صورت امکان، به تجدید ماموریت ناتو برای یک سال دیگر پس از سال ۲۰۱۴ فکر کنند. این گونه درخواستها اگر درست باشند، نشانگر آناند که دولتمردان کشور با وجود آن که میخواهند به گونه صوری جامعه را نسبت به آینده ملتهب و پریشان نکنند، ولی خودشان نگرانیها و تشویشهایی را در دل میپرورانند؛ تشویشهایی که بدون تردید نمیتوانند بیبنیاد و واهی باشند و هیچ پشتوانه منطقی و واقعی نداشته باشند.
سیمای آقای کرزی در نشست خبری اخیرش، کاملاً از یک نگرانیِ مبهم حکایت داشت. آقای کرزی در این نشست خبری یک بار دیگر متحدان غربی کشور و بهویژه ایالات متحده امریکا را مورد انتقاد قرار داد که جنگافزارهای سنگین در اختیار نیروهای کشور قرار ندادهاند. رییسجمهور با توسل به همان حربه همیشهگی، امریکا را تهدید کرد که در صورت عدم تامین تسلیحات سنگین مورد نیاز ارتش افغانستان، این حق را برای خود محفوظ نگه میدارد که چنین تسلیحاتی را از کشورهایی نظیر روسیه، چین و یا هند خریداری کند.
تقاضای افغانستان برای داشتن تسلیحات سنگین نظامی ـ که حتا نوعیت آنها هم تاهنوز مشخص نیست ـ در حالی مطرح میگردد که ساختارهای امنیتی کشور با بحران نفوذ گروههای شورشی و استخبارات کشور پاکستان روبهرو است و این واقعیت در روزهای اخیر به یکی از جنجالیترین مسایل میان افغانستان و جامعه جهانی تبدیل شده است. به باور برخی آگاهان، تنشهای تازه کابل و واشنگتن نیز در پیوند با همین مشکلات به وجود آمدهاند. حالا شاید بخشی از این تنشها به مساله نفوذ گروههای شورشی در ساختارهای امنیتی کشور مربوط شود؛ ولی بدون شک این تنشها ابعاد و مسایل دیگری را هم دربر میگیرد که تدوین سند همکاریهای امنیتی میان دو کشور از این جمله میتواند باشد.
در حال حاضر، مقامهای کشور اعتراف کردهاند امریکاییها خواستهایی دارند که باید در سند امنیتی میان دو کشور گنجانده شود ولی این خواست ها با دیدگاههای دولت افغانستان، سازگاری ندارد. اما دولتمردان کشور تاهنوز افشا نکردهاند که موارد اختلافی میان دو کشور در سند همکاریهای امنیتی چیست. از جانب دیگر، طرف امریکا نیز از احتیاط در این خصوص استفاده میکند و نمیخواهد پیش از پررنگ شدن اختلافها چیزی به زبان آورد و یا شاید هم امریکاییها فکر میکنند که به زودی میتوانند با توجه به روحیه معاملهگری ارگ ریاستجمهوری، توافق جانب افغانستان را برای امضای سند همکاریهای امنیتی در پرتو توافقنامه راهبردی کابل ـ واشنگتن بهدست آورند.
از جانب دیگر وقتی آقای کرزی تهدید میکند که در صورت عدم تامین نیازهای ارتش افغانستان به سلاحهای سنگین از سوی متحدان غربی افغانستان، این نیازها را کشورهای دیگر تامین خواهند کرد، چند مساله مطرح میشود که نشان میدهند آقای کرزی بیخریطه فیر کرده است.
اول اینکه: افغانستان با کدام منابع پولی میخواهد این تسلیحات را خریداری کند؟ با همان پولهای کمک شده جامعه جهانی؟
دوم اینکه: از کجا معلوم است که دولتهای نامبرده بخواهند حتا در بدل پول به افغانستان تسلیحات سنگین بفروشند. چون تجربه سالهای حضور نظامیان شوروی در افغانستان و پس از آن نشان داد که بهدلیل شکنندهگی فضای سیاسی و امنیتی کشور، این سلاحها عملاً در اختیار مخالفان این کشورها قرار گرفت و علیه خودشان استفاده شد. یکی از نگرانیهای کشورهای غربی در مورد نیروهای امنیتی کشور این است که در این ساختارها مکانیسمی به وجود نیامده که بتواند اطلاعات و تسلیحات را از دستبرد بیگانهگان محفوظ نگه دارد.
سوم اینکه: همین حالا گزارشهایی وجود دارد که دهها شورشی به نهادها و ساختارهای امنیتی کشور نفوذ کرده و میتوانند این نهادها را بهشدت آسیب برسانند. اگر ارتش افغانستان تسلیحات سنگین نظامی در اختیار داشته باشد، چه ضمانتی میتواند وجود داشته باشد که این تسلیحات در اختیار گروههای شورشی قرار نگیرد و این گروهها آنها را در جنگ با دولت به کار نبرند.
چهارم اینکه: دولت افغانستان به دلیل ضعف مدیریت و بیبرنامهگی در یک دهه نتوانست نیازهای امنیتی خود را طی یک دکترین نظامی مدون کند تا بر اساس آن، نیروهای امنیتی شکل بگیرند.
در چنین فضایی، واقعاً چه اعتمادی به سال ۲۰۱۴ و پس از آن میتواند وجود داشته باشد؟
Comments are closed.